#شب_سوم_محرم
سبک "شبها که نان و خرما به دوش خود کشیدم"
بعد از شما عمو جان رفتیم ما اسارت
ما هم فرار کردیم شد خیمهها که غارت
خیمه به خیمه گشتم اما نبود بابا
بابا چرا عموجان تنها گذاشت ما را
من نوهی علیام زهراست مادر من
عمه همیشه گفته زیباست معجر من
معجر کشید دشمن وقتی که از سر من
سیلی که زد، لگد زد بر جسم پرپر من
آغوش عمه جان شد همواره سنگر من
چون خواهر سه سالهام پاهای کوچکی داشت
گاهی عقب میافتاد خولی عجب چکی داشت
تا عمه ها بیایند خواهر دگر نمانده
یک جای سالم از او پا تا به سر نمانده
از زیر پای دشمن وقتی کشید بیرون
بیهوش بچه بود و دستان عمه پُر خون
در کوفه کوچه گردی با خطبههای عمه
زندان کوفه را کرد دشمن سزای عمه
بردند تا به شام و هر شهر کوچه گردی
چشمان هرز ناپاک میدیدمان چه دردی
کوچکترین ما بود رقیه خواهر من
بیتاب و بیقرار است خواهر لاغر من
مویش سفید و رویش انقدر که کبود است
میسوزد این دل من، خواهر چنین نبوده است
حتی نشد بگیرم او را بغل از این درد
حالا چرا عزیزم دستان تو شده سرد
امشب اگر گرسنه است، خواهر غذا نخورده
شاید پدر رسیده خواهر گرسنه مرده
با آن صدای زخمی انقدر یا ابه گفت
بابا رسید اما بر دست عمه او خفت
دشمن اگر چه ما را با خطبههای عمه
آزاد کرد اما دیگر نبود رقیه
تا اربعین رسیدیم کرببلا چه حالی
ما آمدیم اما جای رقیه خالی
بابا تو کربلایی اما رقیه جا ماند
در شام بین غربت مظلوم و خسته جان داد
جمع همه شهیدان در کربلاست با هم
تنهاست خواهر من در شام مردم از غم
ای زائران بابا کرببلا که رفتید
در اربعین بابا یاد همه بیفتید
طفلی اگر جلوی چشم شما قدم زد
یاد رقیه باشید کرببلا نیامد
نائب زیاره باشید در اربعین برایش
جبران گریه بر او بر دوش عمههایش
#گهر
#بنت_الحسین
#سکینه_خاتونسلاماللهعلیها
#کربلا
#رقیه
#اربعین
#چادر
#حضرت_رقیه
به طفلی قامتش تا شد رقیه
رخش مانند زهرا شد رقیه
خرابه شعبه ای از کربلا شد
فدای راه بابا شد رقیه
مهدی شریفی
#دوبیتی #حضرت_رقیه
🌴 زیارت حضرت رقیه سلام الله علیها
🌴اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا سَيِّدَتَنـا رُقَيَّةَ،عَلَيْكِ التَّحِيَّةُ وَاَلسَّلامُ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ،اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يـا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ،اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يـا بِنْتَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ عَلِيِّ بْنِ اَبي طالِبِ،
🌴اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَيِّدَةِ نِسـاءِ الْعالَمينَ،اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ خَديجَةَ الْكُبْرى اُمِّ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ،اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ وَلِىِّ اللهِ
🌴اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا اُخْتَ وَلِىِّ اللهِ،اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ الْحُسَيْنِ الشَّهيدِ،اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الصِّدّيقَةُ الشَّهيدَةِ،اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ،
🌴اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا التَّقيّةُ النَّقيَّةُ،اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الزَّكِيَّةُ الْفاضِلَةُ،اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْبَهِيَّةُ،صَلَّى اللهُ عَلَيْكِ وَعَلى رُوحِكِ وَبَدَنِكِ،فَجَعَلَ اللهُ مَنْزِلَكِ وَمَاْواكِ فِى الْجَنَّةِ مَعَ آبائِكِ وَاَجْدادِكِ،
🌴الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ الْمَعْصُومينَ،اَلسَّلامُ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدّارِ،وَعَلَى الْمَلائِكَةِ الْحـافّينَ حَوْلَ حَرَمِكِ الشَّريفِ، وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ،وَصَلَّى اللهُ عَلى سَيِّدِنا مُحَمَّد وَآلِهِ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ وَسَلَّمَ تَسْليماً برَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ.
زیارت قبول التماس دعا.
#حضرت_رقیه
🖤🌷🖤🌷🖤🌷🖤🌷🖤
گنجینهی عشق است دلِ خـونِ رقیه
عـالم به فـدای دلِ محـزونِ رقیه
آنقدر که در طالعِ او اشـکِ غـم افتاد
شـد وردِ لبِ ما اَنا مجنونِ رقیه!
#حضرت_رقیه
#هستی_محرابی
﷽
━━━━💠🌸💠━━━━
با سیلی و زور، معجرش را بردند
با تیر سه شعبه اصغرش را بردند
از خار مغیلان و بیابان که گذشت
آغوش پدر خواست سرش را بردند
━━━━💠🌸💠━━━━
#حضرت_رقیه 😭
#محمدجواد_منوچهری
خزان محبت
روح بزرگش دمیده است جان در تن کوچک من
سرگرم گفت و شنود است او با من کوچک من...
یک لحظه از من جدا نیست بابای خوبم، ببینید
دستان خود حلقه کرده است بر گردن کوچک من
میخواستم از یتیمی، از غربت خود بنالم
دیدم سر خود نهاده است بر دامن کوچک من...
در این خزان محبت، دارم دلی داغپرور
هفتاد و دو لاله رُسته است از گلشن کوچک من
از کربلا تا مدینه گلفرش داغ دل ماست
با ردّ پایی که مانده است از دشمن کوچک من
دنیا چه بیاعتبار است در پیش چشمی که دیده است
دارالامان جهان را در مأمن کوچک من
آنان که بر سینه دارند داغ سفر کردهای را
شاخه گلی میگذارند بر مدفن کوچک من
#محرم 🏴
#حضرت_رقیه 😭
#محمدعلی_مجاهدی (پروانه)
#امام_حسین_مناجات
#حضرت_رقیه
زینَت گرفته هَر سُخَنم، با دَمِ حسین
چون عَطردان شده دَهَنم، با دَمِ حسین
از کودکی برای غمش گریه کرده ام
تا روزِ مَرگ سینه زَنم، با دَمِ حسین
بر من دُعای حَضرتِ صِدّیقه می رسد
تا مِشکی است پیرُهَنم، با دَمِ حسین
عیسی نَفَس گرفته اگر با دَمِ علی
من کوهِ نَفس می شِکَنم با دَمِ حسین
من کربلایی از کَرمِ مُجتبی شدم
من عاشقِ دَمِ حَسَنم با دَمِ حسین
هنگامِ غُسلِ من بنِویسید: "کَربَلاء
با تُربتی روی کَفَنم" با دَمِ حسین
یک روضه ی رُقَیّه بخوانید دوستان...
دَر لحظه ی کَفَن شُدَنم... با دَمِ حسین...
#رضا_رسول_زاده
😭😭😭🥀🥀🥀🥀
#امام_حسین_مرثیه
#اسارت
#حضرت_رقیه
تصوّر کن که ظهری گرم باشد جنگ هم باشد
شمار دشمنان بسیار و عرصه تنگ هم باشد
تصوّر کن که بین لشکر دشمن نه تنها شِمر
که خولی باشد و صد حرمله نیرنگ هم باشد
کنارِ این همه جُرثومههای پست و بیاحساس
فقط کافیست اِبنسعْد پیشاهنگ هم باشد
جوانی بر زمین افتاده و دستِ حرامیها
نه تنها نیزه باشد، چوب باشد! سنگ هم باشد
چگونه میشود آیا که روی صورت یک زن
کنارِ جای زخم تازیانه ، چنگ هم باشد
تحمّل کردن سرها به روی نیزه جانکاه است
اگر از کربلا تا شام ده فرسنگ هم باشد
شبیه مادری که طفل او دارد عطش ، امّا
به دشمن رو زدن خیلی برایش ننگ هم باشد
سر خونینِ بابا را برای دختر آوردند
تصوّر کن که دختر بچّه اش دلتنگ هم باشد
#مهدی_خداپرست
😭😭😭😭😭🥀🥀🥀
#امام_حسین_مناجات
#حضرت_رقیه
نوکر همیشه عشق خود ابراز می کند
با یا حسین نوکری آغاز می کند
دل خوش نکرده ایم به اعمال خیر خود
ما را غم حسین سرافراز می کند
هر کار کوچکی که در این خیمه می کنیم
زهرا به دست خویش، پس انداز می کند
دل، دور مانده از حرم اما در این دو ماه
تا کربلا دو مرتبه پرواز می کند
سرّ است روضه ها و دلم را امام عصر
محرم به درک قدری ازین راز می کند
ویرانه ی دلی که پر از معصیت شده
ذکر حسین، قلعه ی نوساز می کند
درهای معرفت که به عالم گشوده نیست
گریه به داغ دختر او باز می کند
ما را محبتی که به دل بر رقیه هست
نزد عزیز فاطمه ممتاز می کند
جانم فدای شأن عظیمش که سال هاست
با دست های کوچکش اعجاز می کند
فرمود رو به نیزه ی بابا ببین که زجر
با ضرب تازیانه مرا ناز می کند
#محمدجواد_شیرازی
😭😭😭😭😭
#امام_حسین_مناجات
#حضرت_رقیه
مانده است ز فرصتم دراین دنیا کم
لب تشنه ام و بضاعت دریا کم
روضه است پناه ما، بیا از سر ما..
یارب مکن این سایه ی طوبا را کم
هرکس که رسید توپناهش دادی
در مجلس روضه ات نیامد جا کم
ما بغض که کردیم نوشتی گریه
حرفی نزدی زیاد باشد یا کم
وسع کم مابه وسع زهرا خورده
کم نیست کنار برکت زهرا کم
یک عمر زمن طی شد و حالا مانده
در نامه ی نوکریم یک امضا کم
تو رحمت مطلقی و از پیکر تو
بردند ولی نشد ازین معنا کم
فرمود که گریه مرهم زخم من است
باگریه کنم جراحت ازمولا کم
یارقیه
والله که شام را به هم میریزم
مویی بشود گر از سر بابا کم
زینب نگذاشت تا در آن بزم شود
یک دخترت ازباقی دخترها کم
#سیدپوریا_هاشمی
جنگ پایان یافت بعد از تو، چهل منزل ولی
عمه میجنگید با دستانِ بسته، بی سلاح...
اربعین من نیستم، از او سراغم را مگیر
این امانت دار را شرمندهتر از این مخواه...
#سیدحمیدرضا_برقعی
#حضرت_رقیه
🖇🏴
record014.mp3
1.46M
آرزومه با صفا بشم
کبوتر کربلا بشم
توی عراق یا تو سوریه
کاشکی منم سر جدا بشم
حسین جان کاشکی من بمیرم
حرم خواهر تو سالم بمونه
حسین جان کاشکی من بمیرم
حرم دختر تو سالم بمونه
حسین جان کاشکی من بمیرم
مرقد اطهر تو سالم بمونه
الهی که نوکرتون به راهتون فدا بشه
کاشکی سرِ منم مثل سرِ شما جدا بشه
آقام حسین
دشمناتون تو عراق و شام دوباره باز کردن ازدحام
شیعه ولی با بصیرته به راه تو می کنه قیام
حسین جان کاشکی من بمیرم
شیعه های تو ولی زنده بمونن
حسین جان کاشکی من بمیرم
دشمنای تو سر افکنده بمونن
حسین جان کاشکی من بمیرم
حرما همیشه پاینده بمونن
الهی که برای این حرم فدا بشیم همه
با ذکرِ یا زینب و یا رقیه و یا فاطمه
آقام حسین
سر می ذاریم پیش پای تو جوونیمون به فدای تو
الهی که لایقش باشیم که جون بدیم ما برای تو
حسین جان کاشکی من بمیرم
ولی غصه تو دل شما نشینه
حسین جان کاشکی من بمیرم
حرم رقیه تون آسیب نبینه
حسین جان کاشکی من بمیرم
آخه مقتدام یلِ امّ البنینه
کاشکی منم با نظرِ لطف تو رو سفید بشم
دلم می خواد که آخرش رو پای تو شهید بشم
آقام حسین
مهدی شریفی
#امام_حسین #محرم #حضرت_رقیه
•| #حضرت_رقیه |•
از زبان حضرت رقیه سلام الله علیها:
فارغ از خود کی کند ساز پریشانی مرا؟
بس بود جمعیتم کز خویش می دانی مرا
در بساط وصل چشم و لب ندارند اختلاف
گر بگریانی دلم را، یا بخندانی مرا
خیزران از حرمتم برخاست اما بد نشست
کاش ای بابا نمی بردی به مهمانی مرا
چند شب بی بوسه خوابیدم دهانم تلخ شد
نیستی دختر مرنج از من نمیدانی مرا؟! 😔😭
دختران شام می گردند همراه پدر
کاش می شد تا تو هم با خود بگردانی مرا 😔
دخترت نازک تر از گل هیچ گه نشنیده بود
گوش من چون چشم شد اسباب حیرانی مرا
تخت و بختی داشتم از سلطنت در ملک خویش
کاش می شد باز بر زانوت بنشانی مرا 💔
انتظاری مانده روی گونه ای پژمرده ام
می توان برداشت با بوسی به آسانی مرا
شبنم صبحم ،خیالم ،خاطرم ،شوقم ،دلم
ارتباطی نیست هرگز با گران جانی مرا
✍ #محمد_سهرابی
#محرم
#شب_سوم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•| #حضرت_رقیه |•
🎥 دختران شام می گردند همراه پدر
کاش می شد تا تو هم با خود بگردانی مرا
راستی!هیچ خبر دار شدی تب کردم؟
راستی! لاغری من به نظر می آید
🎙شعرخوانی سوزناک حاج #محمد_سهرابی برای حضرت رقیه سلام الله علیها 👌
حتما بشنوید. خیلی خوبه 😔😭
#محرم
#شب_سوم
•| #حضرت_رقیه |•
خبر آمد که ز معشوق خبر می آید
ره گشایید که یارم ز سفر می آید
کاش می شد که ببافند کمی مویم را
آب و آیینه بیارید پدر می آید 😔💔
نه تو از عهده ی این سوخته بر می آیی
نه دگر موی سرم تا به کمر می آید
جگرت بودم و درد تو گرفتارم کرد
غالبا درد به دنبال جگر می آید
راستی گم شده سنجاق سرم، پیش تو نیست! 😭
سر که آشفته شود حوصله سر می آید
هست پیراهنی از غارت آن شب به تنم
نیم عمامه از آن بهر تو در می آید
به کسی ربط ندارد که تو را می بوسم
غیر من از پس کار تو که برمی آید؟
راستی! هیچ خبر دار شدی تب کردم؟
راستی! لاغری من به نظر می آید؟
راستی!هست به یادت دم چادر گفتی
دختر من! به تو چادر چقدر می آید
سرمه ای را که تو از مکه خریدی، بردند
جای آن لخته ی خونم ز بصر می آید
✍ #محمد_سهرابی
#محرم
#شب_سوم
•| #حضرت_رقیه |•
دویدم دشت را شد از عبور من جنون پیدا
دو پلکی گریه کردم در فراغت گشت خون پیدا
تجرد حجمه دارد یا که ضعف تن نمی دانم
درون سینه ام این روزها هست از برون پیدا
کدامین درد را پیش تو پشت پرده بفروشم
تو ای نزد تو عالم از برون و از درون پیدا
سپاه جلوه ام هر قدر می شد تاختم بیرون
بیان خاموش نظر ساکت نفس مخفی جنون پیدا
سه سالی در لباس کودکان مخفی گذر کردم
شدم در کسوت پیران عشق تو کنون پیدا
چرا ویران نباشد خانه ی من کن در آن مجلس
دهانت بود زیر چوب از پشت ستون پیدا 😭
✍ #محمد_سهرابی
#محرم
#شب_سوم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•| #حضرت_رقیه |•
🎥 دختران شام می گردند همراه پدر
کاش می شد تا تو هم با خود بگردانی مرا
راستی!هیچ خبر دار شدی تب کردم؟
راستی! لاغری من به نظر می آید
🎙شعرخوانی سوزناک حاج #محمد_سهرابی برای حضرت رقیه سلام الله علیها 👌
حتما بشنوید. خیلی خوبه 😔😭
#محرم
#شب_سوم
من دیگه اون رقیه ای.mp3
37.31M
دل پر آهه
طفل سه سالهی تو نزدیک یه ماهه
همدم درده
روزای خوبمون دیگه برنمیگرده
🎤 #حسین_ستوده
#️⃣ #زمینه
#️⃣ #حضرت_رقیه
#️⃣ #شب_سوم_محرم
🔸 پیشنهاد دانلود
•| #حضرت_رقیه |•
از زبان حضرت رقیه سلام الله علیها:
فارغ از خود کی کند ساز پریشانی مرا؟
بس بود جمعیتم کز خویش می دانی مرا
در بساط وصل چشم و لب ندارند اختلاف
گر بگریانی دلم را، یا بخندانی مرا
خیزران از حرمتم برخاست اما بد نشست
کاش ای بابا نمی بردی به مهمانی مرا
چند شب بی بوسه خوابیدم دهانم تلخ شد
نیستی دختر مرنج از من نمیدانی مرا؟! 😔
دختران شام می گردند همراه پدر
کاش می شد تا تو هم با خود بگردانی مرا 😔
دخترت نازک تر از گل هیچ گه نشنیده بود
گوش من چون چشم شد اسباب حیرانی مرا
تخت و بختی داشتم از سلطنت در ملک خویش
کاش می شد باز بر زانوت بنشانی مرا
انتظاری مانده روی گونه ای پژمرده ام
می توان برداشت با بوسی به آسانی مرا
شبنم صبحم، خیالم، خاطرم، شوقم، دلم
ارتباطی نیست هرگز با گران جانی مرا
#محمد_سهرابی
#محرم
#شب_سوم
•| #حضرت_رقیه |•
دویدم دشت را شد از عبور من جنون پیدا
دو پلکی گریه کردم در فراغت گشت خون پیدا
تجرد حجمه دارد یا که ضعف تن نمی دانم
درون سینه ام این روزها هست از برون پیدا
کدامین درد را پیش تو پشت پرده بفروشم
تو ای نزد تو عالم از برون و از درون پیدا
سپاه جلوه ام هر قدر می شد تاختم بیرون
بیان خاموش نظر ساکت نفس مخفی جنون پیدا
سه سالی در لباس کودکان مخفی گذر کردم
شدم در کسوت پیران عشق تو کنون پیدا
چرا ویران نباشد خانه ی من کن در آن مجلس
دهانت بود زیر چوب از پشت ستون پیدا 😭
#محمد_سهرابی
#شب_سوم #محرم 🏴
•| #حضرت_رقیه |•
خبر آمد که ز معشوق خبر می آید
ره گشایید که یارم ز سفر می آید
کاش می شد که ببافند کمی مویم را
آب و آیینه بیارید پدر می آید 😔
نه تو از عهده ی این سوخته بر می آیی
نه دگر موی سرم تا به کمر می آید
جگرت بودم و درد تو گرفتارم کرد
غالبا درد به دنبال جگر می آید
راستی گم شده سنجاق سرم، پیش تو نیست! 😭
سر که آشفته شود حوصله سر می آید
هست پیراهنی از غارت آن شب به تنم
نیم عمامه از آن بهر تو در می آید
به کسی ربط ندارد که تو را می بوسم
غیر من از پس کار تو که برمی آید؟
راستی! هیچ خبر دار شدی تب کردم؟
راستی! لاغری من به نظر می آید؟
راستی!هست به یادت دم چادر گفتی
دختر من! به تو چادر چقدر می آید
سرمه ای را که تو از مکه خریدی، بردند
جای آن لخته ی خونم ز بصر می آید
#محمد_سهرابی
#محرم
#شب_سوم
#حضرت_رقیه
گاهی عدد برای خودش روضه میشود
تا گفته میشود سه، همه ضجه میزنند...
#سجاد_بادی
در نام رقیه، فاطمه پنهان است
از این دو یکی جان و یکی جانان است
در روی کبود این دو پیداست خدا
آیینه بزرگ و کوچکش یکسان است
#سید_رضا_مؤید
#حضرت_رقیه
#اربعین 🏴
🆔@abadiyesher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴تو بگو عشق، من میگم: #رقیه (سلام الله علیها)
🖋خط بهشتی
#حضرت_رقیه سلام الله علیها