eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
آورده‌اند وعدۀ پاییز يا بهار؟ این برگ‌های مضطرب، آن ابرهای تار بر پشت‌بام شهر کسی ایستاده است باز است چشم عالم و آدم به انتظار ما بی‌اراده از پل تقدیر رد شدیم بگذر تو هم ز مسألۀ جبر و اختیار ای آن‌که از برنده شدن سرخوشی! بدان جز باختن نبود مرا قصد از این قمار خون می‌خورم ز سنگدلی‌های خویشتن دردی نشسته در دل هر دانۀ انار ما هردو خیره‌ایم به هم چون دو آینه هر یک به اضطراب و غم دیگری دچار باید دوباره خلق شود داستان نوح ای ابر بی‌قرار! کمی بیش‌تر ببار...
🌸سالروز پاکترین، 🌸 زلالترین، 🌸 شادترین 🌸 و مقدس ترین پیوند❤️ هستی بر آقا امام زمان عج و همگی مبارکباد...🌺✨
آبادی شعر 🇵🇸
🌸سالروز پاکترین، 🌸 زلالترین، 🌸 شادترین 🌸 و مقدس ترین پیوند❤️ هستی بر آقا امام زمان عج و همگی مبارکبا
به عشق حضرت رسول و ام المومنین خدیجه(س) سالروز ازدواج تو را در عشق بی معناست غرق خویشتن بودن تویی و مصطفی معنای یک جان در دو تن بودن به دنبال دلت صحرا به صحرا رفتی و آخر رسیدی بر سر کوی نبی از بی وطن بودن تجارت بعد از این سودی ندارد بگذر از خیرش تو را کافی ست تنها با محمد هم سخن بودن که بودی تو؟! همانا شیر زن بودی به شهری که ... به چشم مردمانش شرمساری بود زن بودن تمام آرزویت بود و آخر سر محقق شد به جان و مال خود مانند حیدر بت شکن بودن نه هرکس میتواند چون تو ام المومنین باشد دلی میخواهد آتشناک، شمع انجمن بودن در آیین بهاران هر کسی را این سعادت نیست به باغ مصطفی گلهای عصمت را چمن بودن تو که با جان و مالت یاور دیرین دین هستی به چشم عاشقان تنها تو ام المومنین هستی به اسلام از همان اول زبانزد بوده ایمانت همین ایمان سبب شد فاطمه پرورد دامانت در آن صحرای سوزان تا که فهمیدی محمد را به لبخندش شکفتی و بهاران شد زمستانت و با هر "اشهد انُّ..."رهایی، غرق پروازی که پیش از این زمین و آسمانها بوده زندانت و حالا خانم ِ آن خانه ای هستی که بعد از این  به هر شام و سحر خیل ملائک هست  مهمانت چنان دار و ندارت را به راه دوست بخشیدی که تا امروز هم تاریخ اسلام است حیرانت فقط از درهم و دینار نگذشتی در این سودا به پای عشق خود حتی گذشتی از سر جانت تو دارایی خود را خرج دینداری ما کردی و حالا مادر مایی و ما بچه مسلمانت چه توفیقی ست ما را ! همسر پیغمبر مایی نه تنها همسر پیغمبر ما، مادر مایی  
کیستم من بانوی اسلام، ام‌المؤمنینم مادر کوثر، امید رحمۀ للعالمینم آسمان معرفت، بر روی دامان زمینم بانوی باغ جنان، محبوبۀ جان‌آفرینم مثل زهرا دخترم آئینۀ حق الیقینم بـار‌ها از حق سلام آورده جبریـل امینم من خدیجه همسر و همگام ختم المرسلینم 🌸🌸 پیشتر از روز بعثت مصطفا را همسرم من از نزول وحی، تنها حامی پیغمبرم من همسرش نه، همدمش نه، بهترین همسنگرم من مؤمنین را، بلکه ایمان را گرامی مادرم من بحر ایثار و وفا و معرفت را گوهرم من در جلالت هـاجر و حـوا و مریم را قرینم من خدیجه همسر و همگام ختم‌المرسلینم 🌸🌸 پیشتر از بودنم دل برد از دستم محمد در حقیقت روشنی بخش وجودم بود احمد گشته بودم همچنان مشتاق آن روح مجرد بی خبر بودم که از لطف خدای حی سرمد روزی آن یار تمام خلق با من یار گردد ‌ می‌کندحق با نخستین شخص خلقت همنشینم من خـدیجه همسر و همگـام ختم‌المرسلینم 🌸🌸 دختری دارم که خورشید ومه‌وگردون هلالش شوهری‌دارم که قرآن‌گشته نازل درکمالش دختری دارم که می‌آید سلام از ذوالجلالش حیدری گردیده دامادم که نبوَد کس مثالش حجره‌ای دارم که جبریل امین روبد به بالش نی عجب گرچرخ گردون سجده آرد بر زمینم من خـدیجه همسر و همگـام ختم‌المرسلینم
ما قرار عشقِ دور از عقل و منطق داشتیم بین ما آنکس که عاقل شد، گناهش بیشتر
لیست فایل صوتی پیاده‌شده‌ی کتابهای موجود در کانال خاطرات صوتی دفاع مقدس: 1. وقتی مهتاب گم شد 2. رد پابرهنه 3. فقط غلام حسین باش 4 . گلستان یازدهم 5. آب هرگز نمی میرد 6. خداحافظ سالار 7. غواصها بوی نعنا می‌دهند 8. بچه های ممد گره 9. دیدار در کرانه‌ی زخمی 10. اینک شوکران 11. تکریت در عشق سوخت 12. بیست و یک نود و شش 13. دختر شینا 14. عزیزکرده 15 . سلام بر ابراهیم 16 .نامه ی سرخ ماه 17.هفتاد و دومین غواص ۱۸.دو ماشال ۱۹.مهمان شام ۲۰ .ملازم اول غواص ۲۱ . پیغام ماهی ها ۲۲ . خاکهای نرم کوشک ۲۳.کرامات فرمانده ۲۴ . سلام بر ابراهیم (۲) ۲۵ . زلال شبنم ۲۶ . خواهر طاهره ۲۷ . زندانی فاو ۲۸ . خدا میخواست زنده بماند ما را در کانال خاطرات صوتی دفاع‌مقدس دنبال کنید👇👇👇 @defaemogadas1 ایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1487863813C4bb957d00e واتساپ👇 https://chat.whatsapp.com/GZeookBrGMTEkraRvVXLXl
.
در دوره‌ای که شام جهالت سحر نداشت خورشیدِ آسمانِ رسالت قمر نداشت تا که عروس آمنه باشد بهشت نیز حوریه‌ای برای نبی زیر سر نداشت ارض حجاز را همه گشتند و عاقبت این خاک از خدیجه زنی خوب‌تر نداشت وصل امین مکه عجب خوش تجارتی‌ست جز سود این معامله اصلاً ضرر نداشت سوگند می‌خورم که اگر ثروتش نبود دین ذوالفقار داشت؛ ولیکن سپر نداشت خرج نبی شده همه دارایی‌اش ولی شرمنده بود از اینکه چرا بیشتر نداشت او شیعه‌ی علی شده قبل از غدیر خم باری اگرچه پرده از این راز برنداشت آری خدیجه آینه‌ی ایستادگی‌ست یعنی غبار طعنه به رویش اثر نداشت او مادر تمامی اولاد فاطمه‌ست ابتر کسی بُوَد که بگوید پسر نداشت او آن‌چنان ز رنگ تعلق گسسته بود حتی برای خود کفنی در نظر نداشت
گل نیستم که در این گلزار مانده باشم خاکم که زیر پای دلدار مانده باشم معشوق را ندیدن در کیش عاشقان نیست من رخ ندیده مات رخسار مانده باشم هشیار تر ز مستان در جمع عاشقان نیست ای عشق همتی تا هشیار مانده باشم ترسم شبی بخواهی در خواب من بیایی اما از عشقت آن شب بیدار مانده باشم هر محفلی رسیدم از حسن او شنیدم در حسرت وصالش هربار مانده باشم با دیده ای پر از خون، گشتم به گرد گردون سرگشته ی غمش چون، پرگار مانده باشم "دکان عاشقی را بسیار مایه باید" ما را بخر که در این بازار مانده باشم در فتنه ای که یاران چون برگ‌ها بیفتند ای عشق یاری ام کن با یار مانده باشم
باید تو را پنهان کنم در بین اشعارم باید کسی جز تو نفهمد دوستت دارم  باید شبیه نقشه ی دزدان دریایی اسم تو را با رمز در صندوق بگذارم  لو می دهم اسم تو را در دفتر شعرم باید تو را مخفی کنم از چشم خودکارم  باید طبیعی تر بگویم : حال من خوب است شک کرده مادر به نگاه و لحن گفتارم  شک کرده مادر می کشد زیر زبانم را حتماً فضولی کرده پیشش رنگ رخسارم  لو می دهم راز تو را وقتی که در جمعی باید از انجام طوافت دست بردارم  هر کس تو را دیده شده دردسری تازه بیرون که می آیی یقین دارم گرفتارم
وقتی لباسش بوی عطر دیگری دارد باید بفهمم عشق هم آخر سری دارد  من عاشق او می شوم! او عاشق عشقش... عاشق همیشه قصه ی زجر آوری دارد  بوی تبانی می دهد جای تعجب نیست قلبی که عاشق می شود نا داوری دارد  جنجال مویش را تمام شهر می بینند اما کنار من همیشه روسری دارد  از پچ پچ همسایه ها در کوچه فهمیدم دلشوره هایم ماجرای بدتری دارد  دلواپسی دیوانه ام کرده چرا گفتند: دیوانه بودن حس و حال محشری دارد  "دیوانه بودن عالمی دارد" حقیقت نیست! وقتی رقیبت عالم عالم تری دارد...