قلبت چو دلم کباب خواهد گردید
رویای تو هم سراب خواهد گردید
هر آه درون سینه ام روزی عشق
چون کوه سرت خراب خواهد گردید
#نوروز_رمضانی
زیاد خواستم اما همیشه کم بودی
تو مثل فرصت کوتاه، مغتنم بودی
کنار من که پرم از تو کاش حداقل
به قدر خوردن یک چای تازهدم بودی
میان رفتن و ماندن، ندیدن و دیدن
تو راه روشن من در سپیده دم بودی
تو از میان هزاران نگاه کشف شدی
تو اتفاق خوش شاعرانه ام بودی
زمانگذشت و نگاه منو تو در یک قاب
تو را در آینه دیدم خود خودم بودی
تو نیستی وغمت هست کاشکی میشد
غمم نبود و تو بودی، تو جای غم بودی
#محمدحسن_بیات_لو
باسوگواری از غم مادر نوشتم
این سوز را با چشم های تر نوشتم
از داغ افتاده به جان باغ گفتم
از غنچه ی نشکفته ی پرپر نوشتم
در مسجد از دنیا شکایت داشت زهرا
این شکوه را برسینه ی منبر نوشتم
تا شعله بر مصراع بیت الله افتاد
از شعله های زیر خاکستر نوشتم
از آتش این در خیام کربلا سوخت
تاریخ را چون روضه ای ازسر نوشتم
فریاد هل من ناصری در دشت پیچید
این بار هم از روضه ی مادر نوشتم
#محسن_درویش
#یازهرا
چون برگ که از درخت،زود افتاده
داغت به دل ِجنگل و رود افتاده
ای دیده ببار تا نبینی که گُـلی
بین ِ در و دیـوار کـبود افتاده
#صفيه_قومنجانی
نامحرمان زدند تو را، من هم از غمت
یک روضه محرمانه گرفتم، گریستم
#محمدحسن_بیات_لو
#یا_فاطمه_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#حضرت_فاطمه_علیهاالسلام
در حریم خانه ماندی اعتکاف این است این
سوی مسجد شعلهور رفتی، مصاف این است این
خطبۀ تو واژه واژه ذوالفقار دیگریست
جلوۀ آن تیغ پنهان در غلاف، این است این
از امام از کعبه گفتی، بستی احرام دگر
بیامان دور علی گشتی! طواف این است این
رو گرفتی پیش نابینا، حیا آن است آن
نیمهشب تابوت میخواهی، عفاف این است این
میرسد روزی که چشم آسمان روشن شود
بر مزارت کعبه میگوید مطاف این است این
#سید_محمدجواد_شرافت
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
بر در کشیده شعلههای اختلافش را
هیزم به هیزم جمع کرده ائتلافش را
مردی سکوت خلوت قدیسهها را بُرد
با مشت میکوبد به در، حرف خلافش را
حتی در و دیوار با فریاد میگریند
مرثیهخوان وقتی بخواند اعترافش را*
این خانهی زهراست، اینجا مهبط وحی است
عرشی که کعبه فرض میداند طوافش را
خاکی شده آن چادری که شب به شب مریم
پیش ملائک شرح میداده عفافش را
عرش خدا در روضه میلرزد که نامردی
محکم به دست فاطمه میزد غلافش را
دستی شکسته که کریمان نقل میکردند
بخشیدن پیراهن شام زفافش را
اشک علی باخون دل آمیخت در کوچه
کوثر گرفت از گونهاش اشک مضافش را
حجتالاسلام #محسن_حنیفی
*اشاره به نامه خلیفه دوم به معاویه
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
شمع وجود فاطمه سوسو گرفته است
شب با سکوت بغض علی خو گرفته است
آتش گرفت جان علی با شرار آه
وقتی که از ولی خدا رو گرفته است
در دست ناتوان خودش بعد ماجرا
این بار چندم است که جارو گرفته است
قلب تمام ارض و سماوات و عرش و فرش
یک جا برای غربت بانو گرفته است
حتی و جود میخ و در و تازیانهها
عطر و مشام از گل شببو گرفته است
با ازدحامِ موجِ مخالف بیا ببین
کشتی عمر فاطمه پهلو گرفته است
مردی که بدر و خیبر و خندق حماسه ساخت
سر در بغل گرفته و زانو گرفته است...
#مجید_لشکری
May 11
قلبها بیمِهر زهرا مُهرِ بیجان میخورد
عشق بیتصدیق زهرا، خط بطلان میخورد
چادرش روزی مخلوقات را یکجا بس است
میتکاند چــادرش را عـــالمی نان میخورد
#یا_ام_ابیها
#ناهید_خلفیان
شب دوم فاطمیه ۸دی۹۹
@andisheysabz