eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
نهاده‌ام به جگر داغ عشق و میترسم جگر نماند و این داغ بر جگر ماند! 
به کمال عجز گفتم که به لب رسید جانم به غرور ناز گفتی که مگر هنوز هستی...
رویای خیسِ من، پس کو ادامه ام؟ این پستچی کجاست؟ دلتنگِ نامه ام!
گفته بودند که عاشق بشوی میمیری اولین تجربه‌ام بود چه می‌دانستم!
تقصیر دلم بود که چشمان تـو را خواست این سر به هوا مثل خودم عاشق دریاست درگیر نگاهت شد و تا بام تو پر زد بیچـاره ندانست کــه ایـــــن اول بلواست
چه شد در من؟! نمیدانم فقط دیدم پریشانم فقط یک لحظه فهمیدم که خیلی دوستت دارم...
غصه شدی خوردمت،غنچه شدی چیدمت حسرت زیبای من! کاش نمی دیدمت شبتون بخیر
انتظارت کار دارد دست چشمم می دهد رفته رفته عینکم ته استکانی می شود!
گرچه از فاصله ماه به من دورتری ! ولی انگار همین جا و همین دور و بری ♥️
خال روی گونه‌ات سیاه اصل بود لحظه‌ای بوسیدمت، میسوزد دلم ! ‎‌‌‎‌‌ ‍‌‌ ‍‌ ‌ ‌‌ ‌‌
♥️ مغرور و بداخلاق بشو با همه، اما «با من به ازین باش که با خلق جهانی» ❤️❤️❤️
شعرگفتم که به گیسوی تو نزدیک شوم ورنه من را چه به وزن وغزل وقافیه ها