eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
105 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
خراب یک نظر از چشم نیمه خواب توایم به حال ما نظری کن که ما خراب توایم
ما می‌توانستیم محکم تر از این باشیم دراین زمین خوردن کسی جز ما مقصر نیست بی‌طاقتی در ذات گل‌های بهاری بود در مرگ آنها ذره‌ای سرما مقصر نیست! باید بلد بودم شنا را! مشکل از من بود دراینکه من غرقش شدم دریا مقصر نیست روزی که می‌رفتم به سمتش، تازه فهمیدم صیاد هم درصید ماهی‌ها مقصر نیست با پای خود خوردم زمین! دیگر چه فرقی داشت؟ اینکه مقصر هست او هم یا مقصر نیست
من تمام گریه‌هایم را شبی لابه‌لای واژه‌ها خندیده‌ام
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
وداع معنی‌ات از لب‌گشودن‌هاست ای غافل پری گردد پریشان آخر از خندیدن مینا
🌼🌼🌼
عاشقان هم همه خوابند در این موقع شب بی گمان یک دل ویران شده از عشق فقط بیدار است
📖السَّلامُ عَلَيْكَ يا خَليفَةَ رَسُولِ الله صَلَّى الله عَلَيْهِ وَآلِهِ... ای مهربان من تو کجایی که این دلم مجنون روی توست که پیدا کند تو را ای یوسف عزیز چو یعقوب صبح و شام چشمم به کوی توست که پیدا کند تو را 🕋
قسم به صبح و به مشق قلم که خواهد گفت؛ به نام عشق که هر چیز خوب یعنی تو ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
دیدم که شهر پر از عـطر مریم است گفتند باز روسریت را تکانده ای...
به زنجیر تعلق گرچه محکم بسته‌ام دل را نسیمی گر وزد بر طُره ی دلدار می‌لرزم
وقت طلوع شد ای یار بنگر به شام تارم بنگر به درد‌هایم بر چشم اشکبارم بازا که بی رخ تو شب ماندنی است آری مگذار تا بماند این‌گونه روزگارم دیدم بهار و گل را گفتم تو هم می‌آیی باران به اشتیاقت برده بسی غبارم ای ماه من کجایی؟ ای نوبهار جان‌ها! بازآ که نیمه‌جانی است بی‌مرکب و سوارم دنیا بدون رویت زندان و درد دوری است دل‌ها همه خزانی است بازآ دگر نگارم با مقدمت بهاران سر می‌زند به این ملک بازآ که با وجودت پر گل شود دیارم