eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
72 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از اشعار "عاصی"
@madahi - سید حمیدرضا برقعی.mp3
9.31M
🎧 📝 در مشت خاک ریشه... 🎤 🎉 (ع) ❤️❤️❤️❤️
از دور هم تصویر رویایی گنبد دل را هوایی می‌‌کند تا شهر مشهد ای ضامن آهو، مرا هم تحفه‌ای ده هر چند هستم روسیاه و زائری بد
آبادی شعر 🇵🇸
از دور هم تصویر رویایی گنبد دل را هوایی می‌‌کند تا شهر مشهد ای ضامن آهو، مرا هم تحفه‌ای ده هر چند
ما سوی تو از روز الست آمده‌ایم با جلوه و جان حق پرست آمده‌ایم ما را به کرامتی دگر مهمان کن امروز همه کاسه به دست آمده‌ایم
♡ شکوفه‌های بهاری دوباره پرپر شد بهار زندگی‌آور چه مرگ‌پرور شد! چه جای صید صدف بی‌عنایت باران؟ چه جای صید؟ که دریا بدون گوهر شد گذشت هر شب مجنون به ذکر یا لیلا ندید هیچ جوابی، به عشق کافر شد هزار پرده ببین بین آسمان و زمین اگر عقاب امید و اراده بی‌پر شد به‌جای آنکه در امواج عشق غرق شود ببین که قایق قلبم اسیر لنگر شد چقدر شعر نوشتم برای چشمانت! نخواند چشم تو، دیوان شعر ابتر شد کجاست میکدۀ مهر نابت ای ساقی!   دلم به شوق محبت شبیه ساغر شد چه کرده‌ام که مرا رانده‌ای نمی‌دانم! دلم در آتش دوری چقدر کیفر شد!  كَيْفَ يَرْجُو فَضْلَكَ فِى عِتْقِهِ مِنْها فَتَتْرُكُهُ فِيها.‌‌‌‌.. @eitaaparvanegi
هدایت شده از الهه سلطانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چگونه بگذرم از تو؟ تصورش سخت است تـویـی کـه معتقدم پـاره‌ی تـنـم هستــی... | | ↪️ @ElaheSoltani ☔️🍃
هدایت شده از آوای سکوت
هر چند بهار است، ولی دلسردم درگیر نبرد با هزاران دردم ای کاش که عشق بیخیالم بشود تا من نفسی تازه کنم برگردم... @avayesokut
24.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 نه اهل مشهد نه ولیکن ریشه‌ام آنجاست؛ جایی که شوق سالهای نونهالی بود! 🔹️شعری که آقای محسن کاویانی درباره خاطره زیارت حضرت رضا علیه‌السلام امسال در دیدار رمضانی شاعران با رهبر انقلاب خواند👇 نه اهل مشهد نه ولیکن ریشه‌ام آنجاست جایی که شوق سالهای نونهالی بود همراه اتوبوس بنزِ سیصد و دو ، گاه می‌رفت تا مشهد دلم! بَه بَه! چه حالی بود! آقا نوارِ «لاله‌ی خوشبو رضا» بُگْذار فامیلیِ آقای راننده وصالی بود یک فرفره ، یک زنجبیلِ پیچی و یک عطر سوغاتِ خوبِ روزهای خردسالی بود با پرده‌ی نقاشی صحن حرم عکسی انداختیم و من لباسم خال خالی بود... 🌷 متن کامل این شعر | فیلم شعرخوانی | عکس | مجموعه اشعار
بهار آمد و، از خرمی نشانی نیست گلی شکفته به دامان بوستانی نیست سرشک ابر غباری نشست از رخ باغ که از طراوت و لبخند گل نشانی نیست مگر ز خلوت گل پر نمی‌کشد نکهت که گرم شور و نوا مرغ نغمه‌خوانی نیست چه غنچه‌‌ها که شد از جور باغبان پرپر خوش آن چمن که گرفتار باغبانی نیست سکوت مرگ چنان خیمه زد به دامن دشت که در خروش در این دشت کاروانی نیست به گوش غنچه نسیم سحر نهانی گفت : درین چمن گل شاداب و شادامانی نیست درین محیط چنان بسته لب ز بیم صدف که غیر دیده‌ی روشن گهر فشانی نیست مکن اطاعت فرمان اهرمن ور نه تو را به سر بجز از شلعه سایبانی نیست چنان گرفته دلم (قدسی) از وطن که مرا به غیر گوشه ویرانه آشیانی نیست.
میشود ترمه بپوشی و دلم را ببری کل احساس مرا یکسره یغما ببری میشود خنده کنی عشق کنم گل بانو با تبسم تو مرا  حالت اغما ببری میشود لیلی من باشی و مجنون بشوم ثانیه ثانیه من را تو به رؤيا ببری صورتت ماه منو گیسوی تو لیل من است دارد امکان که مرا زود به یلدا ببری مژه‌ات ساحل و آن آبی چشمت دریا میشود قایق من را تو به دریا ببری؟ جاده‌ی خط لبت ختم به شهر عشق است میشود بوسه‌ی من را تو به آنجا ببری؟! میشود وقت صدا کردن اسمم بانو! آخرش بیست و شش حرف الفبا ببری؟ کردی دیوانه‌ام و رو به جنون آوردم باید امروز مرا وادی  صحرا ببری.!!
در حیرتم که دیده از او بر نداشتم دل را چگونه بُرد که چشمم خبر نداشت؟!
رفتم که به نجوای دلم گوش کنم تا یاد تو را به شرط چاقوش کنم دور از تو جناغ می‌شکستم با تو دور از تو نشد تو را فراموش کنم