eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
70 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
اشکی به دعای توبه‌ی آدم داد از لطف به چشم ما غمی نم‌نم داد من با نفس تو زنده هستم یعنی یک روز میان روضه جان خواهم داد
نام حسین حک شده بر تار و پود من پیراهن محرم من پرچم من است
من سال‌ها در وادی غم زندگی کردم باران شدم، شبنم به شبنم زندگی کردم ابری پر از آوارگی بودم که پیوسته در جادهٔ تقدیر، نم‌نم زندگی کردم با رودها جاری شدم در متن دلتنگی هرچند مثل کوه، محکم زندگی کردم با خاطراتی تلخ از اردیبهشتی دور در خانهٔ‌ حوا و آدم زندگی کردم اندازهٔ‌ داغی که دیدم قد کشیدم آه اندازهٔ‌ رنجی که بردم زندگی کردم آنقدر مُردم زیستن در رنج‌هایم را تا گاه‌گاهی مرگ را هم زندگی کردم از کوچه‌های درد تا صحرای تنهایی از فاطمیه تا محرم زندگی کردم @fatemeh_arefnejad
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️فرا رسیدن ایام سوگواری سیّد و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله‌الحسین (علیه‌السلام) و یاران با وفای آن حضرت را به محضر حضرت بقیةالله‌الأعظم (ارواحنافداه) و همهٔ شیعیان و ارادتمندان به اهل‌بیت (علیهم‌السلام) تسلیت و تعزیت عرض می‌نماییم. 🏴 🥀🥀🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اصلا دلیل زندگی من محرم است دنیای بی حسین برایم جهنم است غم بر حرارت دل من طعنه می‌زند آتش بگیر موسم ماه محرم است یابن‌الشّبیب روضه دوباره شروع شد یعنی بساط گریه همیشه فراهم است پیچیده در جهان همه جا شعر محتشم "باز این چه شورش است که در خلق عالم است" باران اشک می‌چکد از چشم آسمان در سوگ تو حسین جهان غرق ماتم است جبریل روضه خواند و مَلائک گریستند "سرهای قدسیان همه" در ماتمت خم است کرب‌وبلا که مقتل خون خدا شده است بعد از حسین مرکز عشاق عالم است من از ازل که گریه‌کن روضه‌ی تو ام این یادگاری از پدرم، ارث آدم است "ای کشته‌ی فتاده به هامون"، قتیل اشک عالم فدای تو بشود باز هم کم است روضه بس است مقتل غم را ورق زدم دیدم که آیه‌های تنت نامنظم است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بر جان زخم خورده‌ام از جور روزگار ای مهربان‌ترین غم عالم خوش آمدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رسیده ماه ماتم و عزا و شور محتشم دوباره روی دوش ما نشسته پرچم و علم دوباره مشک و علقمه، دوباره آه فاطمه سلام صاحب عزا، چه شورشی است در حرم
‏ابتدا غریبه‌اند سپس می‌شوند دوست و معاشرتها و مکالمه‌های طولانی دارند و بعد عاشق میشوند اما بعد معاشرت‌ها و مکالمه‌ها کوتاه می‌شوند و سپس دوباره غریبه می‌شوند
یک طاقه غم از مشکی کمیاب می خواهم پیراهنی از نوحه ها بی تاب می خواهم از دام و دانه، از جوانی خسته ام خسته گنجشک های کربلایی آب می خواهم در دجله ی دل از فرات اشک لبریزم من ماهی دلتنگی ام،قلاب می خواهم تکلیف دشواریست آب آوردن بابا من اصغر شش ماهه را سیراب می خواهم آه ای محرم! ای شبستان مناجاتم در حوض قلبم ماه عالمتاب می خواهم اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْن وَ عَلی عَلَیِ بْن الْحُسَین وَ عَلی اَوْلادِ الْحْسَیْن وَ عَلی اَصحابِ الْحُسَین