eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
وقت است در هر گوشه ای باران بگیرد اشک مقدس از همه پیمان بگیرد عشق فراگیری بنام روضه ی نور در بیکران روح انسان جان بگیرد لبیک گفتن به امام روشنایی درطبل و سنج و مرثیه جولان بگیرد ماه محرم آمده با برگی از عشق تا آزمون از ما و این و آن بگیرد هر گوشه‌ای سرشار از شوری حسینی ست کارام با آن دردبی درمان بگیرد نور علی نور است این شور الهی با هجمه های فتنه کی نقصان بگیرد حب الحسین یجمعنا با الم عشق آمار از خیل هوادار ان بگیرد حیف است در ماه محرم خانه ی دل چون خانه های کوفه بوی نان بگیرد کوفه پر از ارزانسرای دین فروشی ست هیهات وجدان جانب عصیان بگیرد شیطان تمام پیروانش جمع کرده در کربلا از بندگی تاوان بگیرد تاریخ بد می گوید از آن میزبان که با تیر و ترکش راه بر مهمان بگیرد خورشید می خواهد که در صحرای سوزان بوس از گلوی خونی عطشان بگیرد عشق آمده باحنجر خونی سرنی تا آبرو ی تازه ای ایمان بگیرد زیباست رقص خنجر و فواره ی خون وقتی نگاهت نشات از عرفان بگیرد هیهات مناالذله را بنویس باخون تا سلطه ی قابیلیان پایان بگیرد زینب سفیر انقلاب کربلا شد تا جیش انصارالحسین سامان بگیرد ای روضه خوان مارا ببر با سر به شامات تا اشک عریان باز هم پیمان بگیرد
دریا به رودخانه نَزَد رو، شهید شد تا روز حشر نزد خدا، روسپید شد رفتی که آب آورِ لب تشنگان شوی ای وای امید اهل حرم ناامید شد عباس اگر چه از قد و قامت رشید بود روزی که شد فدای برادر، رشید شد .... تاسوعای حسینی تسلیت 🏴
تک بیت عاشورایی امروز غزه، کرب و بلای معاصر است این ماجرای عشق به پایان نمی‌رسد! محرم۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از نو چنان طوفان الاقصی باز میگردیم موجیم و از ساحل به دریا باز میگردیم ای قبله اول اسیرغم نمیمانی ای قدس با «انا فتحنا...» باز میگردیم فتح تو...فتح قله ی... فتح و ظهور است پای تو میمانیم کی ما باز میگردیم؟... «انا الیه الراجعون» بعد از شهادت هم از قعر گِل به دار دنیا باز میگردیم... آغوش های عاشقی هستیم باور کن هرجا بگویی «عشق» ماها باز میگردیم ای نیل اگر سیلاب گشتی خانه را بردی ما با عصای دست موسی باز میگردیم فرزند های فاطمه هستیم اگر مُردیم با هیبت حیدر به تن ها باز میگردیم ای رشته تسبیح حق ما با نخت جمعیم امروز ما دور تو فردا باز...میگردیم راه شهیدانیم و هی آغاز میگردیم از نو چنان طوفان الاقصی باز میگردیم «این زندگی مکثی ست مابین دو تا سجده استغفراللهی بگو، ما باز می‌گردیم» . . . . . . پیک بشارت با اشارت گفت:یا مهدی رفتی و روزی با شهیدان باز میگردی.......... سروش وطن پور/ 1403/3/9
«چه صبحی! چه شامی!» زمان از تو می‌گفت «چه جغرافیایی!» جهان از تو می‌گفت ازل تا ابد، ساحت آفرینش به هر شکل و با هر زبان از تو می‌گفت از آغاز عالم، از اندوه آدم قدیمی‌ترین داستان از تو می‌گفت افق تا افق خون تو می‌درخشید کران تا کران آسمان از تو می‌گفت دل سنگ‌ها از غمت آب می‌شد اگر کوه آتشفشان از تو می‌گفت و هر باد هق‌هق تو را مویه می‌کرد و هر رود نرم و روان از تو می‌گفت و هر آه محو غمت بود، هر دم و هر آینه ناگهان از تو می‌گفت تو ای روح کعبه! حرم از تو می‌خواند تو ای جان مسجد! اذان از تو می‌گفت تو ای گریهٔ کودکان در غم تو نگاه تر مادران از تو می‌گفت در آرامش پیرهن‌های مشکی هیاهوی پیر و جوان از تو می‌گفت به دلگرمی چای در روضه سوگند که با هر لبی استکان از تو می‌گفت *** به خود آمدم، جمعیت گریه می‌کرد به خود آمدم، روضه‌خوان از تو می‌گفت…
ما در مصیبت سر تو گریه‌ می‌کنیم بر پاره‌های پیکر تو گریه می‌کنیم بالای تل چه دید که آه از دلش کشید با گریه‌های خواهر تو گریه می‌کنیم با پا که جسم پاک‌ تو را زیر و رو نمود با ناله‌های مادر تو گریه می‌کنیم وقتی که شمر راس تو را از بدن برید با بوسه روی حنجر تو گریه می‌کنیم صحرا پر است از علی‌اکبر کنار تو بر آیه‌های اکبر تو گریه می‌کنیم تیر سه شعبه نیست‌ برای گلوی او بر خون حلق اصغر تو گریه میکنیم ما در کنار علقمه ارباب عالمین بر اشک دیده‌ی تر تو گریه می‌کنیم آتش درون خیمه‌ی تو شعله می‌کشد بر اضطراب دختر تو گریه میکنیم "هل من معینِ" تو که به عرش خدا رسید بر حال و روز مضطر تو گریه می‌کنیم
سلام به اهالی آبادی شعر تاسوعا و عاشورای حسینی رو خدمت همه‌ی بزرگواران تسلیت عرض می‌کنیم🏴 از همگی التماس دعا داریم ما رو از دعای خیرتون فراموش نکنید
دستهایی قبله‌ی حاجات دلها می‌شود دردهای لاعلاج ما مداوا می‌شود قصه‌ی قحطی آب و دست و مشک و علقمه درس توحیدی برای خلق دنیا می‌شود می‌رود از میمنه تا میسره، پور علی با رجزخوانی، سپاه کفر رسوا می‌شود صدهزاران تیر بر جسم شریفش می‌رسد بر سر راس شریفش زود دعوا می‌شود می‌شود چشم انتظار آب طفل شیرخوار با دلی پرخون عمو، مهمان زهرا می‌شود کاشف الکرب حسین فاطمه در کربلا خون‌جگر، شرمنده، مضطر قلب سقا می‌شود چون عمود آید به فرق تشنه‌کام علقمه کاروان بهر غمی عظمی مهیا می‌شود چون که افتد از روی مرکب علمدار حسین پای نامردان به سوی خیمه‌ها وا می‌شود کربلا دشت جنون است و وفاداری و عشق روز عاشورا به پاس عشق غوغا می‌شود
در روضه‌های توست که سامان گرفته‌ایم با اشک در مصیبت تو جان گرفته‌ایم ویرانه‌ایم دربه‌در روضه‌ات حسین ما زیر پرچم غمت اسکان گرفته‌ایم در هیئت و حسینیه، هرجا که روضه است ما نوکران کوی تو عنوان گرفته‌ایم بر روی مهر تربت تو سجده می‌کنیم از عشق تربت است که ایمان گرفته‌ایم دکتر جواب کرده، دل غصه‌دار را در مجلس عزای تو درمان گرفته‌ایم مقتل نوشته راس تو را پیش دخترت.... مانند ابر ، روضه‌ی باران گرفته ایم