گل والامقام شهر نی ریز
دلم از شوق دیدار تو لبریز
شدم بیمار و دکتر درد من را
ز لبهای تو بوسه کرده تجویز
#مجتبی_کماندار
کاسهٔ شعر من از دست تو افتاد و شکست
عاشقان فرصت خوبی است غزل جمع کنید
#علیرضا_آذر
چای می نوشم که با حسرت فراموشت کنم
چای می نوشم،ولی از اشک فنجان پر شده است...
#فاضل_نظری
یک سینه پر از قصه ی هجر است ولیکن
از تنگدلی طاقت گفتار ندارم ...
#امیر_خسرو_دهلوی
اگر خسته هستم پر از غصه ام توهم حال خوبی نداری ، نرو
تنت خسته از خستگی های من سرت از سکوتم فراری، نرو
کتانی نپوشیده آماده ای که از خط پایانمان بگذری
خودت را به رویای یک قهرمان که دل می برد می سپاری نرو
من از مردم شهر آزرده ام که با چشمشان پرده را می درند
به جایی که در بین نامحرمان توهم طعمه ای هم شکاری نرو
کنار کویری و باران شدی تورا سمت دریا خودم می برم
خدایی اگر با کسی غیر من نداری تو قول و قراری نرو
نه دل دل نکن من هم آماده ام نمی خواهم اینجا خرابم شوی
فقط بعد از اینجا گل پونه ام نکن سادگی پیش ماری نرو
فدای نگاهت شوم لعنتم توکردی که ته استکانی شوم
قسم می دهم آخرین بوسه را اگر بر لبم می گذاری نرو
تن آهنی را سپردم به تو دل نازکت را شکستم ولی
گلم می پرد عطر هر بوسه ای که دادی به من یادگاری، نرو
#حسین_آهنی
✨
آنها که خواندهام همه از یادِ من برفت
الا حدیث دوست که تکرار میکنم...
#سعدی 💚
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
طلب منصب فانی نکند صاحب عقل
عاقل آن است که اندیشه کند پایان را
#سعدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بر دل پر درد و محنت، قوت و نیرو تویی
صاحب مهر و عطوفت، طلعت نیکو تویی
ساحل آرامش تو، ساحلی بیانتهاست
هر کجا قلبم بچرخد، یا رضا آن سو تویی
#یا_غریب_الغربا
#یا_امام_رضا
#مشهدی_زاده
عکسی که شبی کرد دچارش به حرم
در دست، نگاه بی قرارش به حرم
دل راهی و کوله و گذرنامه ردیف
پایی که نیفتاد گذارش به حرم...
#محمدجواد_منوچهری
صیاد پیر!آخر این داستان چه شد
تقدیر پنجههای پلنگ جوان چه شد
پیچیده در سراسر شب بوی سوختن
تکلیف ماه و مزرعه های کتان چه شد
برگی که سبز بود در آغاز دی هنوز
از سوز باد وحشی بیخانمان چه شد
هر موج می برد جسدی را به ساحلی
طوفان چه کرد؟عاقبت بادبان چه شد
صیاد پیر کوه! پلنگ جوان من
قربانی غرور کدامین تپانچه شد؟
#اعظم_سعادتمند
#لیلی_آذر