من گرفتار و تو در بند رضای دگران
من ز درد تو هلاک و تو دوای دگران
گنج حسن دگران را چه کنم بی رخ تو؟
من برای تو خرابم، تو برای دگران
خلوت وصل تو جای دگراناست، دریغ!
کاش بودم من دل خسته بهجای دگران
پیش ازین بود هوای دگران در سر من
خاک کویت ز سرم برد هوای دگران
پا ز سر کردم و سوی تو هنوزم ره نیست
وه! که آرد سر من رشک بهپای دگران
گفتی: امروز بلای دگران خواهم شد
روزی من شود، ای کاش! بلای دگران
دل غمگین هلالی بجفای تو خوشاست
ای جفاهای تو خوشتر ز وفای دگران
#هلالی_جغتایی
با هر که نشینی و قدح نوش کنی
از رشک مرا خراب و مدهوش کنی
گفتی که چو می خورم تو را یاد کنم
ترسم که شوی مست و فراموش کنی
#هلالی_جغتایی
جهان بیتو افتاده در چاه غم
شده آه دلهای ما دمبهدم
طریدی و مضطر، ز ما دور دور
اگرچه به مایی ولیُّ النِّعَم
تو حقی و دل از تو گیرد صفا
به آیات سبحانی حق، قسم
به " والطور سینین و العادیات "
تو هستی سرور دل صبحدم
دلآشوبیم از فتنهها، زخمها
دمادم ببارد به دلها ستم
شعور و شعار دل شیعهها
شده در فراقت، دم محتشم
بدون تو شور بهارانه نیست
ندارد توان نوشتن قلم
نه بلبل بخواند نه هیچ آبشار
نه دارد زمین حال یک خنده هم
بیا ای فروغ دل بیکسان
ببر رنج و غم را ز ما، ای صنم
#این_صاحبنا
#مشهدی_زاده
دل در پی عشقِ دلبرانست هنوز
وز عمر گذشته در گمانست هنوز
گفتیم که ما و او بههم پیر شویم
ما پیر شدیم و او جوانست هنوز...
#عبید_زاکانی
6.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ساعت هشت است با درد غریبی آمدم
بیشتر درد جدایی، نیمهجانم کرده است
#یا_امام_رضا
#یا_غریب_الغربا
#مشهدی_زاده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عشق است تمام صحنهای حرمت
همواره منم چشم به راه کرمت
کوی تو شفاخانهی هر مردهدل است
مولای رئوفی و مسیحاست دمت
#یا_انیس_النفوس
#یا_امام_رضا
#مشهدی_زاده
تصور کن بهاری را کهاز دستِ تو خواهد رفت
خمِ گیسوی یاری را کهاز دستِ تو خواهد رفت...
شبی در پیچِ زلفِ موج در موجت تماشا کن
نسیمِ بیقراری را کهاز دستِ تو خواهد رفت...
مزن تیرِ خطا آرام بنشین و مگیر از خود
تماشای شکاری را کهاز دستِ تو خواهد رفت...
همیشه رود با خود میوهٔغلتاننخواهد داشت
به دستآور اناری را کهاز دستِ تو خواهد رفت...
به مرگی آسمانی فکر کن محکم قدم بردار
به حلق آویز داری را، کهاز دستِ تو خواهد رفت...
#فاضل_نظری
ای آن که گاه گاه ز من یاد میکنی
پیوسته شاد زی که دلی شاد میکنی
گفتی: «برو!» ولیک نگفتی کجا رود
این مرغ پر شکسته که آزاد میکنی
پنهان مساز راز غم خویش در سکوت
باری، در آن نگاه، چو فریاد میکنی
ای سیل اشک من! ز چه بنیاد میکنی؟
ای درد عشق او! ز چه بیداد میکنی؟
نازکتر از خیال منی، ای نگاه! لیک
با سینه کار دشنه پولاد میکنی
نقشت ز لوح خاطر سیمین نمیرود
ای آن که گاه گاه ز من یاد میکنی
#سیمین_بهبهانی
باز دوری دوباره بغض گلو
حسرت زائران کرببلا
پر زدن در هوای مشّایه
اشک های غم کبوترها
قلب های شکسته از دوری
التماس قنوت ها و دعا
سر سجاده اشک می ریزد
تا بگیرد برات کرببلا
خاطرات حرم تداعی شد
نغمه های قشنگ یا زوّار
حلبیکم، غذای مشّایه
چای خوش عطر، دعوت و اصرار
در بغل او گرفته زانو را
هق هق شانه ها چه دیدنی است
بر دلش داغ یک حرم مانده
اشک جامانده ها خریدنی است
هرچه گفتم به عینه دیدم من
دل من هم عجیب غمگین است
چشم من نیست لایق دیدار
غم دوری عجیب سنگین است
کاش این دفعه قسمتم بشود
کربلا، اربعین، پیاده روی
حاجتم را بدان که میگیرم
گوشه ی صحن جامع رضوی
خوش به حال مدافعان حرم
که به شوق وصال رقصیدند
در طواف ضریح خواهر ماه
انچه نادیدنی است را دیدند
#منیژه_کمالی
#شفق
آبادی شعر 🇵🇸
سلام به همراهان عزیز و گرامی🌼🌼🌼🌸 بدیها و کاستیهای بنده رو حلال کنید یاعلی
سلام و عرض ادب خدمت اعضا محترم آبادی.
تشکر ویژه دارم از ادمینهای گرامی که این مدت با ارسال پیام در کانال، نگذاشتن کانال در تاریکی مطلق فرو بره و یه کورسویی روشن گذاشتن☺️☺️☺️😰
انشاءالله بعد بهبودی و به شرط حیات چند روز دیگه کانال مثل سابق فعال میشه.
دعاگوی همگی بودم 🌼🌸
هدایت شده از اشعار "عاصی"
594348cf68d1fe4214ea88f9840c5470.mp3
4.06M
جاموندهها گوش بدن :))
#مجتبیرمضانی
🍃🌹🍃😭