اینگونه که من در تله ی عشق تو گیرم
اینگونه که زنجیر و گرفتار و اسیرم
شاید به نظر موش بیایم؛گِله ای نیست
اما به خدا سوء تفاهم شده...شیرم!
شیرم که به جادوی تو تبدیل شدم به...
یک موش کتک خورده که دنبال پنیرم
حالا که دُمَم در تله ی تیز تو گیر است...
بگذار که عشقت بکند خُرد و خمیرم
ای دار و ندارِ منِ مردادیِ عاشق...
بد جا شده ای در دل اشعار اخیرم
رگبار غزل خورده به پیشانیِ دفتر
خودکار روانی شده وُ بسته به تیرم
جز یاد تو ای حسرت شیرینِ قدیمی
باور بکنی یا نکنی از همه سیرم
لعنت به بهاری که بدون تو بیاید
وقتی تو نباشی به جهنم که کویرم
من عاشق این بغض قشنگم به کسی چه؟!
گیرم بکند دغدغه ی عشق تو پیرم
عشق است که پیرم بکند عشق و بیایی
یک بار فقط دست تو در دست بگیرم
آنوقت سرم را بگُذارم به زمین و...
از شوق بمیرم که بمیرم ...که بمیرم
💔🍃
درختیام که پر از قلب های کنده شده ست
زِ خالکوبیِ غم های یادگار ، پُرم...!
#فاضل_نظری
آنقدر بیقرار تو هستم که حاضرم
با دیگران ببینمت امّا ببینمت . . .
#فرامرز_عرب_عامری
تقدیر من از بند تو آزاد شدن نیست
دیدی که گشودی در و من پر نگشودم...
#فاضل_نظری
همیشه دلهره دارم از این به هم نرسیدن ...
کسی سراغ نداری، تو را به من برساند؟!
#فرامرز_عرب_عامری
ما درد خویش را به خدا هم نگفتهایم
تا نشکنیم پیش کسی حرمت شما!
#جلیل_صفر_بیگی
ز بزمم رفت دوش و آمد امشب مُردم از خجلت!
که از دیشب زِ هجرش مانده بودم زنده تا امشب
#مشتاق_اصفهانی
بارانی وبی قرار و عاشق چشمم
در تاب و تب مرگ دقایق چشمم
هستی همه جا و در تماشای رخت
یک عمر نبود و نیست لایق،چشمم
#محمدجواد_منوچهری
بلدم تكیه كنم باز به دیوار خودم
یا حصاری بکشم دور و بر غار خودم!
بلدم آه به آه از تو بگویم هر بار
تا بسازم قفس از غصه ی بسیار خودم!
پیش پایت دو سه خط شعر نوشتم، حالا
متنفر شدم از تک تک اشعار خودم
شاعری خیره سرم من که خودم میدانم!
میزنم آخر سر دست به انکار خودم...
بیتو بیتابیِ هر خاطره ات یادم داد
تک و تنها بشوم شانه و غمخوار خودم
لعنتی داغ ندیدی كه بفهمی یک عمر
میروم سرزده گهگاه به دیدار خودم!
فصل تنهایی من سبز كه شد فهمیدم
آنقدر مرگ عزیز است كه یک بار خودم...
#هوشنگ_ابتهاج