eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هرچه بلا آمد سر ما از هوس بود بیخود به عشق بینوا بهتان نبندیم @abadiyesher
. ♨️ بیانیه رسمی حزب‌الله درباره شهادت هاشم صفی‌الدین 🔹حزب‌الله در بیانیه‌ای رسمی، شهادت سید هاشم صفی الدین رهبر بزرگ و شهید عظیم در راه قدس، رئیس شورای اجرایی حزب‌الله را در حمله جنایتکارانه رژیم صهیونیستی اعلام کرد. 📌 بزرگترین کانال خبری تحلیلی در ایتا @fori_sarasari
ای خوش آن لحظه که مشتاق به یاری برسد آرزومند نگاری به نگاری برسد 😭😭😭😭
تو شاد بودی و من آمدم غمت باشم اجازه هست که‌یک عمر همدمت باشم..؟ من‌آن غمم، غمِ شیرینِ دوست داشتنت که لازم است از امروز محرمت باشم... تو تکیه کن به من و فکر هیچ‌چیز نباش اراده کرده ام آن کوهِ محکمت باشم... به هر کجای دل نازکت اگر داری_ خدا نکرده کمی زخم، مرهمت باشم... نخواه خوب و بدت را جدا کنم از هم بخواه عاشقِ ابروی در هَمت باشم... قبول کن بنشینم مقابلِ چشمت و باز منتظرِ خیرِ مقدمت باشم... هنوز عشق مقدّس‌ترین کلامِ خداست تو عاشقانه بخوانم که باشم... @abadiyesher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دیدمت یک لحظه و این دیدنت توفیق بود چهره‌ات با عکسِ خوبان قابلِ تطبیق بود چشمِ زیبایت غزل بود و لبانت مثنوی شعرِ آزادِ دو زلفت درخورِ تصدیق بود جمعِ دندان‌های تو تقسیمِ شادی می‌نمود ضربِ چشمک‌های تو بی‌کسری و تفریق بود ثلثِ مویت خوشنویسی را به کلّی نسخ کرد خطِّ ابرویت عروجِ خطِّ نستعلیق بود تا که چشمانِ قشنگت از نظر پنهان شود دست‌هایت روی صورت مثلِ آلاچیق بود نظمِ حرفت درخورِ احسنتِ شاعرها شده خنده‌های دلنشینت لایقِ تشویق بود عشق‌های آبکی را دیده‌ام امّا فقط عشقِ پاکت در رگِ جان قابلِ تزریق بود @abadiyesher
مرا صدا بزن آه ای مرا صدا زدنت هم از ترنم بال فرشتگان خوش‌تر... @abadiyesher
داغی دیگر... صبحی دوباره با غمی جانکاه سر زد داغی دگر بر جانمان از نو شرر زد خط خبرها باز در خون غوطه ور شد آتش به جان دوستان باز این خبر زد دل کند مردی دیگر از دلتنگی خاک با جان قدم در جاده ی سرخ سفر زد تیر ترور بر قلب پاک عاشقی خورد ما را دوباره زخمی از غم بر جگر زد در خاکمان یک باغ سروِ تازه رویید هر جا ستم برقامت سروی تبر زد یک لشکر از مردان راه عشق برخاست هر جا که از ما دشمن ما یک نفر زد سودِ شهادت را به ما بخشید،دشمن هرجا به فکر خامِ خود بر ما ضرر زد در راهِ نصرالله یارِ دیگری رفت.. سیدصفی الدین به سوی دوست پر زد یک یک اگر ما را به مسلخ سر بِبُرند کی جان ما از بیمِ اهریمن بلرزد؟ ما مرد میدانیم وعزم ما به میدان تفسیر شد با آنچه از سنوار سر زد درگوشه ی مقتل به آهِ خویش فریاد درگوشهای مردمی از عمد،کَر زد فریاد زد: وقت است برخیزید از خواب دیوِ ستم آتش به جانِ برگ و بر زد تا چند دنبالِ دلیل بی خیالی؟ تا چند باید حرف،با اما،اگر زد؟ آخر به پایان می رسد این شام و آید این مژده که:آزادگان خورشید سر زد @abadiyesher
ما را بکشید... هر چند به سینه داغِ سنگین داریم کی بیمِ فدایِ جانِ شیرین داریم مشتاقِ شهادتیم ما را بکشید ما اینهمه سیدصفی الدین داریم @abadiyesher
عشق آمد تا که از این رو به آن رویم کند زیر تیغ نفس امّاره خداجویم کند باد وقتی قصّه ی تنهایی ام را می شنید گفت: باید شانه اش را نذر گیسویم کند در هوا پیچید عمری عطر یارب، یاربم قاصدک مشتاق شد تا دم به دم بویم کند ای نسیم آرامتر نازم کن و بگذار شب گونه هایم را ببوسد، دست در مویم کند هر کسی دنبال خویش و دار دنیا بی وفاست از خدا میخواهم امشب تا «من او»یم کند @abadiyesher
بارانِ گل و ترانه هستی خورشید زیبایی جاودانه هستی خورشید چشمان سحر غرق تماشای تواند تو چشم و چراغ خانه هستی خورشید @abadiyesher