eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ای کاش وصال او مقدر می‌شد می‌آمد و خانه‌ام معطر می‌شد از دوری او خواب ندارم ای کاش با آمدنش دورهٔ غم سر می‌شد @abadiyesher
آن کس که در صبر و صلابت گنج باشد رفتارِ او معیارِ انسان‌سنج باشد میلادِ نابش بهترین ایّامِ بوده‌ است تاریخِ آن در پنجِ پنجِ پنج باشد. (۵/۵/۵ هجری قمری) @abadiyesher
چندی است شدیداً شده‌ام دربه‌درت خواهان توام باهمه‌ی دردسرت من منتظر جواب مثبت هستم قربان تو و فیش حقوق پدرت!🤑
7.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به لطف شاه خراسان، همیشه پربار است دلی که خالی از نکته‌های عرفانی است @abadiyesher
حسین لملیکی‌زاده: چندی است شدیداً شده‌ام دربه‌درت خواهان توام با همه‌ی دردسرت من منتظر جواب مثبت هستم قربان تو و فیش حقوق پدرت! 🤑 خانم ایکس: فکرش مثل زلزلهٔ بم شده است آرامشم از پاقدمش کم شده است یک پول‌پرستِ آسمان‌جُل امشب از بخت بدم خواستگارم شده است آقای وای: می‌خواهی اگر دهی مرا دلداری برخیز و بگوی در جوابم آری من خواستگارِ خودتانم بانو با مال و منالتان ندارم کاری خانم ایکس: از طرف پدر اوشون 😁 از دختر ما چه انتظاری داری؟ تا وقتی که بی‌پول و بیکاری باید بشوی صاحب یک شغل خفن فرمانداری، مهندسی، معماری... آقای وای: با سکّه و پول هم جدل بسیار است بی‌ پول هم عشق بی‌بدل بسیار است من شاعرم و اگر که قانع باشی در سفرهٔ من نان و غزل بسیار است شاید ادامه پیدا کند... 😁😂
گفتم بگویم: «دوستت دارم» که ترسیدم در پاسخم راحت بگویی: «باز هم ممنون» @abadiyesher
با حسرت و غم می‌گذرد هر روزم دلتنگم و چشم بر حرم می‌دوزم هر هفته شب جمعه شبیه آتش از داغ فراقِ کربلا می‌سوزم! @abadiyesher
زندگی، دنیای تاریکی برایم ساخته بی سبب، در کارهایم، هی گره انداخته زد لگد بر بخت من، افسار خود را پاره کرد اسب مغروری که «او» بر روزگارم تاخته صبر کردم مَحرمی پیدا شود، اما نشد پیر/مَردم که همیشه، با «نشد»ها ساخته خواهرم می‌گفت: دیشب توی کیف پول خود مادرم عکس مرا دیده، ولی نشناخته جُرم او چشم سیاه و جُرم من این بود که  دختری را دیدم و یک دم به او دلباختم! . بعد شعرِ آخرش، دیوان خود را پاره کرد شاعری که بیت آخر، قافیه را باخته. @abadiyesher
آه از این غربت نزدیک و از آن حسرت دور عشق در سینه‌ی من هست و در آغوشم نیست @abadiyesher
من جهنم زده ام، حسرت سیبی دارم باز نسبت به شما، حس غریبی دارم @abadiyesher
ﻭﻩ ﭼﻪ ﺷﻮﺩ ﺍﮔﺮ ﺷﺒﯽ؟ ﺑﺮ ﻟﺐِ ﻣﻦ ﻧﻬﯽ ﻟﺒﯽ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻟﺐِ ﺗﻮ ﺑﺴﭙﺮﻡ، ﺟﺎﻥ به لب ﺭﺳﯿﺪﻩ ﺭﺍ..!! @abadiyesher