😳😳🙄🙄😭😭 اومدم پیام‌های شخصی تو پیام‌های ذخیره شدم رو حذف کنم از بس عادت کردم بیام اینجا، از اینجا حذف کردم😱😭😭

یکیش این بود

ای مستی چشمان تو یاد آور انگور از چشم بلا خیز تو هر گونه بلا دور می‌رقصی و با رقص تو جان می‌رود از تن بازیست فقط پیش تو افسانه‌ی تیمور لبخند بزن تا که زمین محو تو باشد بگذار جهانی شود از عشق تو مسرور توصیف من از حُسن تو چون قطره و دریاست چون وصف سلیمان که شود از دهن مور لاف است مغول شهر مرا ریخته بر هم با فتنه‌ی چشم تو به هم ریخت نشابور #محمد_درّودی @abadiyesher

یکی دیگه‌‌اش این بود😢

#بزن_باران🌨🌨🌨 @abadiyesher

اینم بود☺️🌨🌨🌨

می‌توان با خار در یک پیرهن بردن به سر لیک دشوار است با ناسازگاران ساختن #صائب_تبریزی @abadiyesher

به بهانه‌ی بارانی که داره میاد برم چند تا شعر بارونی از کانال براتون فوروارد کنم

در طلوع صبح ،بر چشمان دلداران سلام بر طلوع عشق، در کنج دل یاران سلام صبح پاییزی شکفت و خنده بر لب‌ها نشاند فصل خوبِ خاطرات خیسِ در باران سلام #اکبر_اسماعیلی_وردنجانی @abadiyesher

هوای بعدِ باران فوق‌العاده است شبیهِ قلبِ عاشق، صاف و ساده است مرا بی‌بهره از مِهرت نگردان دلم بی‌عشقِ تو، بی‌استفاده است. #حسینعلی_زارعی @abadiyesher

شور و غزل و شعر جدید آوردی باران و گل و یاس سپید آوردی روزی که قدم گذاشتی در قلبم همراه خودت عشق و امید آوردی #جواد_محمدی_دهنوی