تا در دل من عشق تو اندوخته شد
جز عشق تو هر چه داشتم سوخته شد
عقل و سبق و کتاب بر طاق نهاد
شعر و غزل دوبیتی آموخته شد
#مولانا
خسته از حَرّاف هایِ بی غمِ دُور و برم
می کِشم تیغِ سکوتم را به جای خنجرم
خسته از شهرِ نقابم،خسته از شهرِ ریا
می روم بلکه کمی سالم بمانَد باورم
چون همین هستم که هستم کار و بارم سکّه نیست
مثل این رویِ من است ای دوست رویِ دیگرم
ساعتی شمّاطه دارم مانده ام جُرمَم چه بود؟
هرکه را بیدار کردم با غَضَب زد بر سَرَم
تا تک و تنها شدم دیدم به حکمِ زندگی
تک که باشم تا ابد از شاه بودن سرترم..!
.
.
#محسن_کاویانی
زندگی جيره مختصريست
مثل يک فنجان چای
و كنارش عشق است
مثل يک حبه قند
زندگی را با عشق
نوش جان بايد كرد …
#سهراب_سپهری
شعر کوتاه ولی حرف به اندازه ی کوه
باید این قائله را "آه" به پایان ببرد
#حامد_عسکری
بی وفـایی میکنی من هـم تماشا می کنم
فـرصتی تـازه بـرای گـریـه پیـدا می کنم
دوستت دارم ولی می ترسـم از رسوا شدن
هـر چه از زیبـایی ات گفتند حاشا می کنم
من که یک لشکر حریفم نیست تسلیم توام
با رقیبـان پیـش چشمانت مدارا می کنم
هرچه از دنیا بدست آوردهام تا پیش ازاین
خـرج عمـر رفتـه ام از دار دنیـا می کنـم
سوختم چون شمع اما ریشه ام را ساختم
خانـه ای دیگر بر این ویرانه بر پا می کنم
از کنـارم رفتـه ای اما به یادم مانده است
خاطراتی که دلم را خوش به آنها می کنم..
عاقد خدا و شاهدش پیغمبر او
داماد حیدر، گل عروسش کوثر او
در صورت زهرا چه شرم دلنشینی ست
در چهره ی مولا چه شوق بی قرینی ست
لبخند شرم و شوق زهرا را نظر کن
این رخت دامادی مولا را نظر کن
لمس وجود فاطمه معراج حیدر
گرمای دست مرتضی جنات کوثر
او زیر چشمی شوهر خود را نظر کرد
با یک نظر قلب علی زیر و زبر کرد
این عشق اوج عشق معنای حضور است
نور علی نور است امشب غرق نور است...
🌸 یاعلی و یازهرا 🌸
مشغول گریههای غریبانهی خودیم...
ما را اسیر لشگر درد آفریدهاند...
ما را دچار عشق نمودند و بعد از آن...
کوهی به نام حضرت مرد آفریدهاند...
تو همان عشق پر از حادثه ی معروفی
مدتی هست غمت در دل من مد شده است
#مریم_قهرمانلو
با همه زشتی ز دنیا چشم بستن مشکل است
هیچ مکروه اینقدر در دیده ها مرغوب نیست!
#صائب_تبريزی
لڪنتِ شعر و پریشانی و جنجالِ دلم
چه بگویم ڪه ڪمی خوب شود حالِ دلم ...
#نجمه_زارع