هنوز زخم تو بر شانههای من کاریست
تمام سهم من از تو، "همیشه بیداری"ست
بپرس از همه "این مرد دوستم دارد؟"
جواب این همهپرسی، بدون شک "آری"ست
ای اتحادِ جماهیرِ شور و شیدایی!
چگونه با تو نپیوندم؟ عشق، اجباریست!
#رضا_علیاکبری
••°
مهربانی هم بلد بودی
عجب نامهربان
بعد عمری یادت افتاده که
یاری داشتی
وقت رفتن بغض کردی خیره ماندی
سوی من
شاید از دیوانه ی خود
انتظاری داشتی
#شهریار♥️
"دوصتت دارم عضیضم" با "ص" صابون و "ضاد"
در میان عاشقانت یک نفر هم بی سواد...!
#احسان_پرسا
♥️
خنده ات را دیده ام ، دل بستنت را، هیچوقت
خلسه ی آغوش و گرمای تنت را ، هیچوقت
برده ام از یاد گاهی ، رنگ و بوی یاس را
عطر ِ رویا پرور ِ آویشنت را ، هیچوقت
کوچه لج کرده ست ، میگوی که در این سالها
برده از خاطر ، گل ِ پیراهنت را؟ هیچوقت
دانه پاشیدی برای شهر......حالا بگذریم
دیده این گنجشک ِ ترسو ارزنت را ؟ هیچوقت
بار ها ، با یک نگاه ِ ساده ات ، لرزیده ام
باد لرزانده ست چون من دامنت را ؟ هیچوقت
واژه ها موم اند ، در جانم ، غزل گل میکند
نرم کی دیدم دل ِ چون آهنت را؟ هیچوقت
شهروند ِ کلّ ِ آغوشم توی تنها ، ولی
وقت دلتنگی ندیدی میهنت را ، هیچوقت
#سید_جلیل_سیدهاشمی
♥️
در میان چشم ها عشق است تنها چشم تو
چشم هایم را درآورده ست از پا چشم تو
از همان درس دبستان چشم تو آموختم
چون نوشتم بعد چندین آب بابا چشم تو!
شاکی اند از برق چشمت کل دنیا مثل من
ماه عینک می زند وقتی شود وا چشم تو
پلک هایم ابر، وقت گریه ام با یک نگاه
باردارش میکند این ابرها را چشم تو
طاق ابروی تو قدس و کعبه ام چشمان تو
وقت سجده پشت من ابرو و بالا چشم تو
چشم من وقت سحر چشم انتظار چشم تو
چشم تو وا که شود حی علی تا چشم تو
...کاش میشد لحظه ای با چشم تو خلوت کنم
ای خدا... من باشم و تنهای تنها چشم تو...
#روحاله_عسگری
♥️
••°
نازنین، یک لحظه در فکرم کمی آرام گیر...
خستهام از بس #نمازم را از اول خواندهام...
#محمد_دهقانپور♥️
چه کسی رویِ لبانِ تو شِکر ریخته است؟
قهوهی چشمِ تو را باز قجر ریخته است؟
هدفش چیست از این تلخی و شیرینیها؟
آنکه در خیرِ عملهایِ تو شَر ریخته است...؟
#شهراد_میدری
4_5834625076326041876.mp3
1.9M
.
پشت پرچینت اگر بزم، اگر مهمانی ست
پشت پرچین من این سو همه اش ویرانی ست
انفرادی شده سلول به سلول تنم
خود من در خود من در خود من زندانی ست
شعر آنی ست که دور لب تو می گردد
شاعری لذت خوبی ست که در لب خوانی ست
دوستت دارم اگر عشق به آن سختی هاست
دوستم داشته باش عشق به این آسانی ست !
دست های تو کجایند که آزاد شوم؟
هیچ جایی به جز آنجا كه تو هستي جا نیست
ابرها طرحی از احوال مرا می سازند
که چنین آب و هوای غزلم بارانی ست
شعر آنی ست که دور لب تو می گردد
شاعری لذت خوبی ست که در لب خوانی ست
دوستت دارم اگر عشق به آن سختی هاست
دوستم داشته باش عشق به این آسانی ست
هر شب
دوست داشتنت
شکل دیگری ست
یک شب
میانِ غزل واژه میشود
یک شب
میانِ گریه بغل
یک شب
میانِ خنده سکوت ...
#لیلا_مقربی
#شب_بخیر
💟
میشود طعم لبت را بدهی تا بچشم
به فدای تو بشم ناز تورا هي بکشم
میشود گرمی آغوش تورا حس بکنم
میشود عشق ودلم باشی و مال تو بشم؟
#سین_جیم_میم
لبخند بزن تازه کنی بغض بنان را
بخرام برآشفته کنی فرشچیان را
تلفیق «سپید» و «غزل» و «پست مدرنی»
انگشت به لب کرده، لبت منتقدان را
معراج من این بس که در این کوچهٔ بنبست
یک جرعه تنفس بکنم چادرتان را
دلتنگی حزنآور یک کهنه سهتارم
برگیر و برآشوب و بزن «جامهدران» را
ای کاش در این دهکدهٔ پیر بسوزند
هرچه سفر و کوله و راه و چمدان را
شاید تو بیایی و لبت شربت گیلاس
پایان بدهد این تب و تاب، این هذیان را
قاموس غزلهای منی بی برو برگرد
نگذار کسی بو ببرد این جَرَیان را
| #حامد_عسکری |
♥