سحـر گاهی اگـر سجاده وا کردی دعایم کن
بساط گـریـه در خلوت بپـا کردی دعایم کن
دلت دریاست میدانم که پیشش آبرو داری
نشستی با خدای خود صفا کردی دعایم کن
کسی این گوشه ی دنیاست محتاج دعای تو
به تسبیحت اگـر ذکـر خدا کردی دعایم کن
پر از حرف و پر از دردم، به رسم عاشقان ای دوست
دلت لرزید و یادی هم ز ما کردی دعایم کن
به هر در میزنم بسته، همه درها به روی من
خدا را زیر لب امشب صدا کردی دعایم کن
منم آن روسیاهی که خجالت میکشد از خود
شفاعت از منِ غـرق ِخطا کردی دعایم کن
غریب افتاده ام اینجاکسی سنگ صبورم نیست
بحق هـر غریبی کـه دعــا کردی دعایم کن
التماس دعا
🍂🌾🍂🌾🍂🌾🍂🌾🍂🌾🍂🌾🍂
پرسه زد امشب خیالت در شبستان دلم
بوی عطرت تازه کرده باغ و بستان دلم
عطر عشقت می تراود بر در و دیوار دل
چونکه پایت را نهادی بر گلستان دلم
همچو مهتابی شبانه سر زدی بر خانه ام
تا شود روشن ز رویت صحن و ایوان دلم
موج دستانت کشیده پای دریا را به دل
ساحل امنت گرفته دست طوفان دلم
با طواف چشم مستت دورم از آیین و دین
چون نگاهت برده هر دم دین و ایمان دلم
در جدال عقل و دل پیروز میدان هم دل است
میگُذارم قلب خود را، چون به فرمان دلم
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
تو همانی که دلم نام تورا میخواهد
درد درهم شده مرهم بخدا میخواهد
جز تو اصلا نتواند که بفهمد لَنگم
پای بشکسته فقط چوب و عصا میخواهد
دل فلج گشته و هربار زمین می افتم
دست من را تو نگیری که جفا میخواهد
چون جوانم دمِ بابا همه را میدانم
دل اگر دم نزند،مرگ و عزا میخواهد
مثل اکبر که سرش فاصله دارد با تن
گفت دنیا غم و ننگ تو ابا میخواهد
گریه ها کردم و حالا به غمش فهمیدم
جمع کردنْ سر هم چند عبا میخواهد
هم نوا با نفست یا نفسش تنگ شده
این پدر با پسرش روح و بقا میخواهد
من همان ننگ و عذاب سر دنیا هستم
پس چرا باز مرا باز مرا میخواهد
نکند چون که شبی قصد اطاعت کردم
او مرا با همهٔ خبط و خطا میخواهد
باورش سخت و عجیب است ولی این آقا
هرکه خاکی شده را غرق طلا میخواهد
نا امیدی در این خانه ندارد معنا
که اگر فاصله باشد تو بیا میخواهد
پادشاهیِ دو عالم شده با ثارالله
من خوشم چون که فقط شاه گدا میخواهد
خسته ام حضرت ارباب مرا هم دریاب
نوکرت یک سفر کرب و بلا میخواهد
#سید_طباطبایی
"این عبا تا به ابد محرم اسرار شده"
مأمن عاصی و درمانده و بیمار شده
هرکسی هست گرفتار کسی در دل خود
دل هر شیعه به ارباب گرفتار شده
نخی از پیرهنش شافیِ هر درد و بلاست
تربتش باعث آرامش تب دار شده
در شفاخانه ی او شاه و گدا هر دو یکی ست
هر مریض از یدِ او سالم و هشیار شده
هرکه دارد به سرش شور و نوای علوی
شرّ ابلیس از او دور و در او خار شده
قبله ی هر دو جهان است حسین بن علی
کعبه هم دور سرش واله و دوّار شده
مرکز عشق حسین است و جهان عاشق او
هرکسی نیست در این دایره بد زار شده
به گمان دست حسین است به محشر همه چیز
بذل او روز جزا نیز پدیدار شده
یاصاحب صبر
نقطه عطف جهان عشق تو بوده ست حسین
عالــــم از روز ازل دور تــــو پـــــرگار شــده
این زمین از غـم تو دور خودش می چرخد
چشـــم بیمــــار تو را دیده که بیمــار شــده
از جــــزای گــــنــه و آتـــش نــار آزاد است
هــر که در آتــش عشـــق تو گرفتــــار شده
خرج کردی سر خود را و خـــدا عاشـق شد
خلق را از سَـــرِ عشق تــــو خریـــدار شده
آری آری همه ی گـــــریه کنـــان را هر بار
به تو بخشیده و این خاص ترین کار شده
وقت مُردن به خدا گریه کُنَت خواهد دید
قیمـت اشک بـــرای تو چـه بسیــــار شده
هرکه شد نوکر ایـــن خانه ی تو در واقــع
پادشاهی است که خود نوکر دربـــار شده
#ناهید_خلفیان
توشهی عصیان من از حد گذشته وزن آن
کاش با هر توبهای چشمان خوابم تر شود
سعی کردم اربعین زائر شوم اما نشد
عمر من امکان ندارد بی زیارت سر شود
با غزل از کربلا گفتم ولی کامل نشد
کاش نامم شاعره و ثبت در دفتر شود
"داغ چایـی های روضه بردلم مانده حسین
کاش با یک معجزه حال جهان بهتر شود"
#کویر
دلِ خونینِ من اعجازِ تورا می خواهد
با دوصد زخم دخیل است و شفا می خواهد
تشنه ی مهر زقحطیّ مرام آمده است
جرعه ای عشق ز دریای وفا می خواهد
روحم از غفلت و اندوه شده زنگاری
از تپش های ضریحِ تو جلا می خواهد
غرقِ گرداب معاصی شده و سرگردان
ساحل ِ امن و نشانی زخدا می خواهد
شاهِ خوبانِ دوعالم بنگر حالِ مرا
سائلِ بارگهت از تو عطا می خواهد
سعیِ بین ِ دوحرم، زمزمِ زیبای وصال
خسته از جنگ و جفا، صلح وصفا می خواهد
#مهرآفرین
#السلام_علیک_یا_ابا_عبدالله
#السلام_علیک_یا_ابالفضل_العباس
1400/5/27
به کویت با دل شاد آمدم با چشم تر رفتم
به دل امید درمان داشتم درمانده تر رفتم
تو کوته دستی ام می خواستی ورنه من مسکین
به راه عشق اگر از پا در افتادم به سر رفتم
نیامد دامن وصلت به دستم هر چه کوشیدم
ز کویت عاقبت با دامنی خون جگر رفتم
حریفان هر یک آوردند از سودای خود سودی
زیان آورده من بودم که دنبال هنر رفتم
ندانستم که تو کی آمدی ای دوست کی رفتی
به من تا مژده آوردند من از خود به در رفتم
مرا آزردی و گفتم که خواهم رفت از کویت
بلی رفتم ولی هر جا که رفتم دربدر رفتم
به پایت ریختم اشکی و رفتم در گذر از من
ازین ره بر نمی گردم که چون شمع سحر رفتم
تو رشک آفتابی کی به دست سایه می آیی
دریغا آخر از کوی تو با غم همسفر رفتم
#هوشنگ_ابتهاج
#یاصاحب_الزمان_عج
طاقتم طاق شد و از تو نیامد خبری
جگرم آب شد و از تو نیامد خبری
عاشقانی که مدام از فرجت میگفتند
عکسشان قاب شد و از تو نیامد خبری
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
تو بگو وصف لب_یار ، گناهش با من
تو بخوان نغمه ی دلدار ، گناهش با من
تو بیا مست در آغوش من ودل خوش دار
مستی ت با بغلت هر دو گناهش با من
تو مرا گرم بخوان گرم بگیرم در بر
مردمان هر چه بگویند ، گناهش با من
تو بمان در بر من محرم اسرارم باش
گر بگویند گناه است ، گناهش با من
روز محشر که خدا نامه ی ما می بیند
به شعف گویداز این عشق گناهش بامن
#حسین_منزوی
با آنکه ننوشیدم از آن چشم شرابی
مهمان کن از آن گونه مرا بوسهی نابی؛💋
یک عمر ملائک همه گشتند و ندیدند
در نامهی اعمال منِ مست صوابی...♀
#فاضل_نظری
😜