eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
گذر کوی گذر کردم سر کویت سر شبها ته شبها: ندانم تا کجاه خواهدرسد این رفت و آمدها: گهی باشعر حرف دل زده گاهی به آوازی: خیالم بوده هرگز در سکوتم نیست مطلبها: فراوان شکوه در دل هست گویم در حضورتو: ولاکن شوق دیدارت زده مهری سر لبها: به نیمه شب فراغت کرده مشق گفتن ومعنی: زبان خوشتر نبودش گفتن یارب ویاربها: چنان کزحال و قال تشنگان از شربت وصلت: مثال مرغ بنشسته به بام شام مقصدها: به شوق حسن رویت تازه فهمیدم: زنند زانو به پایت ماه و مه باکل کوکبها: کنار گوش خود از خاک راه رفته بشنیدم: کزین گوهر شناسان میرسد فریاد یا ربها: نشین افخم سر کوی مراد و چشم دل وا کن: که اندر انتهای شب خریدارند هم دمها:
دمے انصاف ڪن جانا، تو غوغا ڪرده‌اے یا من؟ تو خود را بهرِ این هجران، مهیّا ڪرده‌اے یا من؟ بگو آیا تو با حسرت، ز چشمے مملو از نفرت نگاهے با محبت را، تمنّا ڪرده‌اے یا من؟ تو بازے ڪرده‌اے گاهے، و من بازیچه‌ات بودم ولیڪن نقش عاشق را، تو ایفا ڪرده‌اے یا من؟ شدم تا غرق آغوشت، مرا از خود جدا ڪردی بگو احساس قلبت را، تو حاشا ڪرده‌اے یا من؟ عزیزم خود قضاوت ڪن، مگر من با تو بد ڪردم؟ بگو این ظلم بے حد را، تو امضا ڪرده‌اے یا من؟ ❤️💐
تیشه زد بر جان شالیزار، طوفانی مهیب شد ملول از هر نسیمی، این چه فرجامی‌ست باز؟؟! ☺️
خنجرازبیگانه خوردن سخت ودرمان سخت‌تر نیشخند دوستــان امــا دوچندان سخت‌تر خنده‌هایم خنده‌ی غم،‌ اشک‌هایم اشک شوق خنده‌های آشکار از اشک پنهان سخت‌تر چید بالم را و درهای قفس را باز کرد روز آزادی‌ست از شب‌های زندان سخت‌تر صبح گل آرام در گوش چنار پیر گفت: هرکه تن را بیشتر پرورد، شد جان سخت‌تر مرگ آزادی‌ست وقتی بال و پر داری، کنون زندگی سخت است اما مرگ از آن سخت‌تر.....
حال و روزم را بیا آقا ببین بهتر نشد این گدایِ بی‌وفا هم واقعاً نوکر نشد آخرشم اون چیزی که میخواستی نشدم آقا ... درد و غم‌هایم زیاد و این دلم آلوده است معصیت عادت شد و از من جدا آخر نشد از فراقت گریه و ناله نکردم یک شبی از فراقت گریه و ناله نکردم یک شبی دل ندادم به تو و این فاصله کمتر نشد از فراقت گریه و ناله نکردم یک شبی دل ندادم به تو و این فاصله کمتر نشد توبه‌ها کردم ولی توبه شکستم بعدِ از آن این چنین بودم که دردِ من دوا دیگر نشد با چه رویی حاجتم را بر زبان جاری کنم من‌که دیدم غربتت اما دلم مضطر نشد نوکر .. امیدش اربابِ ‌‌... امیدش اربابِ 😭 التماس دعای فرج وعاقبت بخیری
چه نیازی به سر شانه‌ی مردم دارم؟ وقتی که سرم هست به دیوار اباعبدالله...
گریه‌هایم در مسیرِ عشق یادم داده‌اند آنکه حسش بیش ، اشکش بیشتر ...
وقتی درختی از تبر لرزیده باشد دیگر وجود هیچ طوفانی مهم نیست وقتی دلی رنجیده باشد از عزیزش آباد بودن یا که ویرانی مهم نیست من یک کویرم تشنه‌ی یک جرعه آبم یاری نباشد که فراوانی مهم نیست دنیا اگر در خاطرت ارزش ندارد پس اندکی سختی و آسانی مهم نیست "هرکس ‌که ‌با‌ ایمان ‌به‌ راهی ‌رفته‌ باشد دیگر برایش ‌هیچ ‌تاوانی ‌مهم ‌نیست" ☺️
❏السلآمُ‌علۍٰسآکِـن‌ڪربلآ❏ وَدِلَم‌ـچِشمـیِ‌رآمۍـخٰواهَدکِہ •تاربِبینَدحَرم‌را،میٰان‌سِیل‌اَشک...! ودِلَم‌این‌چِنین‌چِشمـیِ‌رامۍخٰواهَد...
من همان عشقم که در فرهاد بود او نمی‌دانست و خود را می‌ستود! "من" همی کنـدم نه تیشه! کوه را عشـق شیـرین می‌کند انـــدوه را در رخ لیـــلی نمــــودم خویش را سوختـم مجنـون خـام اندیش را می‌ گِرستـم در دلش با درد دوست او گمان می‌کرد اشک چشم اوست
هرچند با عاشق شدن مشکل ندارم یک مشکل اما هست ... دیگر دل ندارم! (شاعر دل خسته☺️)
تو وفا با دگران کن که منِ سوخته‌دل زنده از بهرِ همینم که جفای تو کِشم