"طفل اشکم دم به دم رو سوی دامن میکند
دیده میداند که این کودک چه با من میکند"
آن قَدَر فریاد سر دادم صدایم خسته شد
ناله ام دارد لباس بغض بر تن میکند
روزگاری این تبرها شاخه هایم بوده اند
آنچه را که دوست با من کرد دشمن میکند؟؟!!
من برای تو گذشتم از همه دارایی ام
مثل سربازی که خود را وقف میهن میکند
تیره و تار است دنیایم ،ولی تنهایی ام
میرسد هر شب کنارم شمع روشن میکند...
این تویی؟!یا خش خش برگ است یا هوهوی باد؟
بر سر خاکم کسی انگار شیون میکند...!!
#عباس_جواهری_رفیع
پ ن :مطروحه ای از استاد ارجمند #استاد_محمدعلی_مجاهدی