eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
106 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌼🍃 🌼🥀 🍃 قدس‌سره 🔹انفاس مسیحایی🔹 مثل شیرینی روحانی یک رؤیا بود سال‌هایی که در آن روح خدا با ما بود یاد باد آن شکرین فرصت ایام وصال که به کوتاهی یک خاطرۀ زیبا بود وقت آیینه به تسبیح جمالش خوش بود حال پروانه ز کار نگهش شیدا بود کس ندانست که با او ز نهان‌خانۀ اُنس چه حکایات لطیف و چه هدایت‌ها بود عارفی بود که در فصل بلند نگهش باب نورانی برهان تماشا وا بود همۀ آینه‌ها را به تشهّد واداشت نور اسماء و صفاتی که در او پیدا بود هر چه از دامن خوش‌بوی کرامات افشاند همه انفاس مسیحایی روح‌افزا بود شرح اسرار سبک‌روحی او داشت نسیم کاین‌چنین در چمن لاله و گل غوغا بود پرده از راز شهیدان سحر بر گیرید تا ببینند که با او چه کرامت‌ها بود 🍃 🌼🥀 🍃🌼🍃 @abadiyesher
زیرِ این خیمه که از ذکرِ شهیدان سبز است کَس نداند که چه احساس حیاتی داریم...!
به تمنـای طـلـوع تـو جـهان چـشم به راه به امید قدمت کون و مکان چشم به راه به تماشای تو ای نور دل هستی، هست آسمان کاه‌کشان کاه‌کشان چشم به راه   رخ زیبای تو را یاسمن آیینه به دست قد رعنای تو را سرو جوان، چشم به راه در شبستان شهود اشک‌فشان دوخته‌اند همه شب تا به سحر خلوتیان چشم به راه دیدمش فرشی از ابریشم خون می‌گسترد در سراپردهٔ چشمان خود آن چشم به راه نـازنـیـنـا! نفـسی اسـب تجـلی زیـن کن که‌ زمین‌ گوش‌‌به‌زنگ‌ است‌ و‌ زمان چشم به راه آفـتـابـا! دمـی از ابـر بـرون آ، که بـود بی تو، منظومهٔ امکان نگران، چشم به راه
به تمنـای طـلـوع تـو جـهان چـشم به راه به امید قدمت کون و مکان چشم به راه به تماشای تو ای نور دل هستی، هست آسمان کاه‌کشان کاه‌کشان چشم به راه   رخ زیبای تو را یاسمن آیینه به دست قد رعنای تو را سرو جوان، چشم به راه در شبستان شهود اشک‌فشان دوخته‌اند همه شب تا به سحر خلوتیان چشم به راه دیدمش فرشی از ابریشم خون می‌گسترد در سراپردهٔ چشمان خود آن چشم به راه نـازنـیـنـا! نفـسی اسـب تجـلی زیـن کن که‌ زمین‌ گوش‌‌به‌زنگ‌ است‌ و‌ زمان چشم به راه آفـتـابـا! دمـی از ابـر بـرون آ، که بـود بی تو، منظومهٔ امکان نگران، چشم به راه
این دشت پر از زمزمۀ سورۀ نور است این ماه مدینه‌ست که در حال عبور است این ماه مدینه‌ست که بر هودجی از نور می‌آید و این خطه پر از شادی و شور است گل می‌دمد از شش‌جهت جادۀ ساوه این دشت سراسر همه وجد است و سرور است تسبیح‌کنان است در این بادیه، هر سنگ صحرا همه در جاذبۀ فیضِ حضور است آواز صبوحی زده باران سحرگاه هر لالۀ این باغ یکی جام طهور است چاووش! صلایی بزن آهنگ پگاه است ای قافله! بشتاب که قم چشم به راه است :: چون از سفر آن محمل مأنوس برآید بس لالۀ خوش‌رنگ به پابوس برآید بر ساحت سجادۀ او جلوه به جلوه «سُبّوح» گل افشاند و «قُدّوس» برآید در مجلس فیضش چه اشارات لطیفی از عالَم معقول به محسوس برآید این ماه درخشنده چه ماهی‌ست که هر صبح خورشید پی دیدنش از طوس برآید آیینه در آیینه از ایوان بلندش صد باغ پر از جلوۀ طاووس برآید این روضه، سرای کرم ماست، بیایید ای اهل حرم! این حرم ماست، بیایید :: درهای بهشت از ملکوت تو گشوده‌ست صد دسته‌گل از دست قنوت تو گشوده‌ است در حلقۀ نورانی گل‌های سحرخیز سجادۀ تسبیح سکوت تو گشوده‌ است گلدستۀ نور تو گواه است که تا عرش ایوان جلال و جبروت تو گشوده‌ است در فصل دعا، دست نیاز گل مریم بر خان کریمانۀ قوت تو گشوده‌ است هر آیه‌ای از سورۀ نورانی کوثر فصلی به مقامات ثبوت تو گشوده‌ است این آینه تصویر به تصویر شکفته‌ است تصویر تو در آیۀ تطهیر شکفته‌ است @abadiyesher
2.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 امشب؛ سروده‌ای برای «حاج قاسم» توسط شاعر پیشکسوت یزدی در دیدار در دیدار شاعران با رهبر انقلاب در شب ولادت کریم اهل‌بیت امام حسن(علیه‌السلام) تو را در رقص خون دیدم، تو را در رقص جولان در دل میدان ببین، این رقص خون امروز چه شوری در نهاد عالم افکنده است بیا، سجاده را بگشا، تو را در آسمان‌ها چشم در راه‌اند در این پرواز دست‌افشان، نماز جعفر طیار زیبنده است لب شط فرات امشب، صدای روضه عباس می‌آید مگر امشب بر این ساحل، کدامین ماه خون‌افشان درخشنده است؟ تو آن اسطوره‌ای هستی که در افسانه‌های شرق می‌مانی ببین، افسون لبخندت چه نقشی بر نگین قلب‌ها کنده است چه شب‌هایی که در لبنان، چه شب‌هایی که در دشت عراق و شام از این منزل به آن منزل، که سالک را سلوک اینسان برازنده است تو سردار سپاه عشق، تو پرچمدار فتح قدس خواهی ماند که این خون تا ابد جاریست، که این خون رهگشای راه آینده است @abadiyesher
8.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 شعرخوانی در دیدار امشب شاعران با رهبر انقلاب در شب ولادت کریم اهل‌بیت امام حسن(علیه‌السلام) @abadiyesher
🔹آینۀ حیرت🔹 به کدام واژه بخوانمت به کدام واژۀ نارَسا؟ به کدام جلوه بجویمت؟ متعالیا و مقدّسا! همه‌جا نشان جمال تو همه سو شکوه جلال تو همه در ثنای تو نغمه‌خوان همه در حریم تو جبهه‌سا ورقی گشوده در این چمن صفحات دفتر حُسن تو که شکفته بر لب هر گلی به ستایشت غزلی رسا.. نه همین تبسم فطرتم که هزار آینه حیرتم به کدام جذبه سفر کنم به رواق مهر تو ذرّه‌سا چو نی از ترنّم حزن خود چه ترانه‌ها که شنیده‌ام همه شب در این غم دل‌نشین به صباح می‌رسم از مسا سُبحات روی تو دل‌نشان نَفَحات کوی تو گل‌فشان فَبِنور وَجهِکَ غَشِّنی لِیَصیرَ لیلیَ شامِسا بِسَماع ذِکرِکَ لَذّتی و اِلی هواکَ صَبابَتی فَلَقَد قَصَدتُکَ والهاً و لَقَد اَتَیتُکَ آنِسا به مدیحۀ تو نمی‌رسم نه به تازی و نه به پارسی مگر آن‌که وصف تو بشنوم به زبان مردم پارسا سخنم تمام و هنوز هم عطشی نهفته به جان من کلمات افاقه نمی‌کند به سکوت می‌رسم ای بسا! @abadiyesher
قدس‌سره 🔹انفاس مسیحایی🔹 مثل شیرینی روحانی یک رؤیا بود سال‌هایی که در آن روح خدا با ما بود یاد باد آن شکرین فرصت ایام وصال که به کوتاهی یک خاطرۀ زیبا بود وقت آیینه به تسبیح جمالش خوش بود حال پروانه ز کار نگهش شیدا بود کس ندانست که با او ز نهان‌خانۀ اُنس چه حکایات لطیف و چه هدایت‌ها بود عارفی بود که در فصل بلند نگهش باب نورانی برهان تماشا وا بود همۀ آینه‌ها را به تشهّد واداشت نور اسماء و صفاتی که در او پیدا بود هر چه از دامن خوش‌بوی کرامات افشاند همه انفاس مسیحایی روح‌افزا بود شرح اسرار سبک‌روحی او داشت نسیم کاین‌چنین در چمن لاله و گل غوغا بود پرده از راز شهیدان سحر بر گیرید تا ببینند که با او چه کرامت‌ها بود @abadiyesher