eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
1.9هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
الا ای گوسفند عید قربان سوالی من بپرسم از تو قربان!! دهی بر من تو آیا افتخاری که امضایی دهی در حد امکان؟ برفته قیمتت آنقدر بالا که از ترسش بلرزد دست و‌ دندان مثال ثروت مستر ایلان ماسک شده نرخ و بهایت برگ ریزان بترسم سال دیگر در همین روز به جای تو کنم قربان بادمجان
ایامِ امیدبخش و دلخواه رسید خنده به لب بقیة الله رسید در فاصله عید غدیر و قربان میلاد امام هادی از راه رسید مهدی شریفی
ایامِ امیدبخش و دلخواه رسید خنده به لب بقیة الله رسید در فاصله عید غدیر و قربان میلاد امام هادی از راه رسید مهدی شریفی
ای به قربانِ امیری که شفاعت بلد است از ازل تا به ابد رسمِ رفاقت بلد است...
هدایت شده از اشعار "عاصی"
1_5475819531.mp3
4.41M
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌علیرضا عصار ای عاشقان 🍃🌹🍃🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روز ذبح نفس مان با تیغ تقوا آمده روز قربانی است، وقتی «عید اضحی» آمده سالها درگیر اسماعیل جانم ،غافلم ظهر شد خورشید جان تا حلق بالا آمده از منیت بس که سرشارم کمر خم آمدم می شود تفسیر از افتادگی ،تا آمده کوله باری از گناهان را به دوشم می کشم رود حیرانم که تا آغوش دریا آمده ریختم در راه جانم را، در آغوشم بگیر توبه کار خسته ای، تنهای تنها آمده... @gida13
ای‌که طی شد عمر تو در پشت نیسان بیشتر دیده ای از هرکسی داغ عزیزان بیشتر می‌شود تقدیر از تو گرچه در هر برهه‌ای قدردانت هست ایران، عید قربان بیشتر...
من‌ گوسفندم... سر می دهم آوای خود را تویِ مرتَع یک دشت پر می گردد از آوایِ بع بع ممنونم از،شاعر برایِ یاد از ما ممنونم از شاعر برایِ حسن مَطلع با کِیف های کوک خود در جست و خیزند اجداد من در کوه های سرکش و صَع_ با" بُل عبورِ" مانده سرگردان چه سازد؟ این شاعر تنها در این شعر مُسجع؟ با گرگها دعوا ندارم،گوسفندم هرچند که هستند آنها در پیِ دع_ وا_من همیشه گفته ام از ظلم آنان حتی،شکایت برده ام در چند مجمع شنگول مان از ظلم گرگ بیشعوری با سن ناچیزش سروده چند مصرع ظلمی که بر شنگول مان آن روز گردید شرحش شده تفسیر در هفتاد منبع از گرگهای ناقلا کردم شکایت محکوم گردیدند تویِ چند مرجع الگوشتم النرخهُ البالا شدیداً مصراع بالا هست از نوعِ مُلمَع اما چه غم یک نامزد گفته از این پس می آورد از گوشتِ من داخلِ جَع_ به_بهر ایرانی جماعت ،درب خانه این جعبه ها هستند معمولا مُربع ضمن تشکر از کسی که گوشت داده آن گوشت را بامزه بنمایبد با زَع_ فَر_آن_ آن هم باز در شعرم نگنجید بر بانی این قافیه نَت ها پس از لَع وقت کبابش یاد از این شاعر نمایید بوی کباب اندازدَش در شِه پس از رَع بسیار ممنونیم از آقایِ رفیعی در شعر بوده یادِ ما در چند مقطع