مثنوی در مدح امیرالمؤمنین علی علیهالسلام
هو العزیز...
یا علی محتاجِ الطافِ توأم
یا علی مبهوتِ اوصافِ توأم
یا علی عبدِ تو بودم از ازل
یا علی، عشقِ تمام و بیبدل
یا علی ای پادشاه عالمین
یا علی ای فاتح بدر و حنین
یا علی ای منتهای بندگی
یا علی ای آفتاب زندگی
ای امامِ راستین شیعیان
نامِ تو حبلالمتین شیعیان
تو سرآغاز امامت میشوی
شافعِ ما در قیامت میشوی
تو ولیِ عاشقانی یا علی
در زمین با عرشیانی یا علی
عرش زیر پایِ تو خم میشود
قطرهای از اشکِ تو یَم میشود
آسمانی، در زمینی یا علی!
با فقیران همنشینی یا علی!
تو کرامت را کرامت کردهای
بر امامان هم امامت کردهای
تو الفبای وجود عالمی
تو تسلّی بخشِ قلبِ خاتمی
تو عزیزِ مصطفایی حیدری
تو نگین خاتم پیغمبری
من فدای نام زیبایت علی
عالمی مجنون و شیدایت علی
هر که بر غیرِ تو دستاویز شد
در بهارِ عمرِ خود پاییز شد
بیتو ممکن نیست زهراییشدن
در غم یوسف زلیخاییشدن
بیتو ممکن نیست ابراز وجود
خبط باشد هر نماز و هر سجود
بیتو ممکن نیست رَه پیمودنم
ای صراط المستقیمِ بودنم
ریزهخوارِ جودِ بیحدِّ توأم
من گدای کوی هر عبدِ توأم
سائلی آوارهام یا مرتضی!
بندهای بیچارهام یا مرتضی!
لقمهنانی از درِ احسان بده
گرچه مشکل آمدم، آسان بده
ای امیرِ خرقهپوشِ عاشقان
ای امامِ جملهٔ آزادگان
ذوالفقارت را برون کن از نیام
بارِ دیگر پای خود کن در لِگام
این سرِ ناقابل ارزانیِ تو
جانِ من گرمِ غزلخوانی تو
یا بکُش یا دستِ ما را هم بگیر
ای غدیرِ عشق، ای عشقِ غدیر
گرچه نالایقترین آلودهام
من به عشقت روزها فرسودهام
باز امشب مستِ جامم کردهای
سرخوش از ذکرِ مدامم کردهای
ذکر من مشکلگشای عالم است
ذکر من تسبیحِ نوح و مریم است
ذکر من آوازهٔ هر مادر است
ذکر من وِردِ زبان هاجر است
ذکر من باشد جهان را زمزمه
یا علی، اِشفِع بحقِ فاطمه
ای امام عشق، ای روح غدیر
جانِ زهرا دست ما را هم بگیر
تازیانه میزند بر من مُدام
این شررافزایِ بی حُسنِ خِتام
تا نجف راهی کن ای دل دست را
بشکن این حال و هوای پست را
دستِ ما و دامنِ حُسن الثواب
دستگیری کن مرا یا بوتراب
سالها با اشکِ حسرت سوختن
بهتر از بیهوده بر افروختن
بهترین تفسیرِ قرآنی علی!
سومین ذکر مسلمانی علی!
هر که با روحالامین دمساز شد
یا علی گفت و زبانش باز شد
یا علی ذکر تمامِ عرشیان
یا علی عشقِ تمام فرشیان
یا علی آغازِ اسرارِ خدا
یا علی مصباحِ کلِّ انبیا
یا علی رمزِ نجات خاکیان
یا علی شیرازهٔ افلاکیان
یا علی زیباترین حرفِ یقین
ذکرِ سربندِ یلِ امالبنین
عاشقی بیخانمانم یا علی!
مُهرِ نامت بر لبانم یا علی!
با تو بودم، با تو هستم تا ابد
یا امیرالمؤمنین حیدر، مدد
#ع_نیکو_لاله (سیدعلی نیکو)
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
در یاد، همیشه جاودانی سید!
مهمان امام مهربانی سید!
فردا که قیام حضرت قائم شد
در لشکر صاحبالزمانی سید!
#شهید_جمهور
#ع_نیکو_لاله (سیدعلی نیکو)
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
زخم هرچه کهنهتر، بدتر مداوا میشود
قطره وقتی رود شد راهیِ دریا میشود
دیده بر دَر دوختن تنها علاجِ درد نیست
چشم نابینا شود، گمگشته پیدا میشود
عشق، مصداقِ فداکاری است، باید جان سپرد
آنکه مجنونتر شود محبوبِ لیلا میشود
زرق و برق و زینتِ دنیا، وَبالِ گردن است
در محرّم رزقِ ما بهتر مهیّا میشود
دستهای سینهزن وقتی اسیر خاک شد
دستگیرش بعدِ مردن، دستِ سقّا میشود
هرکه در دنیا تمامِ کار و بارش شد حسین
در قیامت مادرش اُمِّ اَبیها میشود
نوکری خوب است امّا در پناهِ فاطمه
نوکرِ زهرا به روزِ حَشر آقا میشود
#عاشورا
#امام_حسین
#ع_نیکو_لاله (سیدعلی نیکو)