eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
106 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
با صدهزار مدرک و برنامه آمده است آن خادمی که پیرو راه شهید ماست هرگز برای رأی ز جانبازی‌اش نگفت آری هنوز هم که هنوز است بی‌ریاست او دم‌به‌دم بهانه‌تراشی نمی‌کند بر عکس آن کسی که غرورش پر از صداست در حرف‌های خویش تناقض نداشته است بر عکس آن کسی که پر از این تضاد‌هاست مست ریاست حافظ نهج‌البلاغه‌ای که حرف‌حرف صحبت او از سر هواست ای مدّعی دولت اصلاح‌طالبان! غرغر برای مشکل ما مرهم و دواست؟! این حجم از بهانه‌تراشی عجیب نیست تزویر و های‌وهوی و ریا سنّت شماست فریاد در کلام تو بیداد می‌کند حرفت فقط تکبّر و تزویر و ادّعاست ای یادگار دولت روحانی خبیث‌! با ما بگو که مدرک و برنامه‌ات کجاست؟
دلی که در پی یک سرپناه افتاده به یاد گنبد آن بارگاه افتاده قلم، قدم به قدم می رود به سمت حرم چه شاعرانه و مستانه راه افتاده همیشه وقت تماشای گنبد حرمش کلاه از سر خورشید و ماه افتاده تمام کشور من خاک پای حضرت اوست بهشت زیر قدم‌های شاه افتاده سیاهه‌های مرا هم به عرش خواهد برد نگاه شاه به این روسیاه افتاده @abadiyesher
هدایت شده از آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
دلی که در پی یک سرپناه افتاده به یاد گنبد آن بارگاه افتاده قلم، قدم به قدم می رود به سمت حرم چه شاعرانه و مستانه راه افتاده همیشه وقت تماشای گنبد حرمش کلاه از سر خورشید و ماه افتاده تمام کشور من خاک پای حضرت اوست بهشت زیر قدم‌های شاه افتاده سیاهه‌های مرا هم به عرش خواهد برد نگاه شاه به این روسیاه افتاده @abadiyesher
فقط یک یا علی گفتم، غزل میزان و موزون شد قلم دور حرم گردید و چرخ شعر گردون شد خروشیدم، سپس یک قطره اشک افتاد بر دفتر همین اشک آنقدر جوشید تا دریای مضمون شد خمار آلود باید بود اگر ساقی علی باشد فقط با ذکر نامش مستی ما، روزْافزون شد شراب از جام گنبد تا ابد، لبریز می‌ریزد از این مستی بی حد، معنی مستی دگرگون شد خدا با عقل، غیر قابل توصیف بود اما علی پیدا شد و هر کس که عاقل بود، مجنون شد شبِ قدر آنقَدَر در دفتر من واژه می‌ریزد که شاعر بعد شعرش بیشتر از پیش مدیون شد شبی، در دست طفلی کاسه‌ای از شیر بود‌ اما سراسر گریه شد، تا اینکه چشمش کاسه‌ی خون شد @abadiyesher
💚💚💚 تعدادی از رباعی‌های ارسالی برای مسابقهٔ شعر غدیر: ☆ باران ز لطافت کلامش آید طوفان ز صلابت قیامش آید دنیا همه مبهوت علی می‌گردد هر بار که از مأذنه نامش آید ☆ جن و ملک و انس به صف خواهی دید دریای پر از دُرّ و صدف خواهی دید مدهوش علی بن ابی طالب شو در خاک بهشت هم نجف خواهی دید ☆ سنجیده‌تر از کلام او نیست که نیست دلچسب‌تر از سلام او نیست که نیست  این کعبه اگرچه محترم هست که هست واجب‌تر از احترام او نیست که نیست ☆ از باغ فدک مشک و عبیرم بدهید عیدانه ز حضرت امیرم بدهید من مست خم ولایت مولایم یک جرعه ز چشمهٔ غدیرم بدهید ☆ باران به دل بهار آورده غدیر  آرامش روزگار آورده غدیر امروز جهان بهشت موعود شده دل وا شده و قرار آورده غدیر ☆ ایوان نجف خانهٔ ایمانش بود ذکر علی و آل علی جانش بود ارث پدرم شکر خدا حب علی است این هم به یقین از اثر نانش بود ☆ از عشق علی و آل او سرمستیم با هرچه توان به راه او پیوستیم "تا کور شود هرآن‌که نتواند دید" تا آخر عمرمان غدیری هستیم ☆ همواره به فکر دیگران باید بود غم‌خوارِ ضعیف و ناتوان باید بود در بخشش و صبر و عدل و مردم‌داری مانندِ امیرِ مؤمنان باید بود ☆ با نامِ تو درمانده قوی خواهد شد در نورِ تو ظلم منزوی خواهد شد من مطمئنم ابرِ ستم می‌رود و دنیا همه روزی علوی خواهد شد ☆ همواره از آن نور جلی باید گفت از مهـر زلالِ ازلــی بایــد گفت یک‌عمر دم از عشقِ ولی باید زد آری فقط از فضل علی باید گفت ☆ از روز غدیر و از ولی باید گفت در چشم جهانیان جلی باید گفت بی ذکر علی هرکه بمیرد هیهات همواره علی علی علی باید گفت ☆ جان معتکف کوی امیر است فقط دلدادهٔ آن خیر کثیر است فقط تنها بـه محبت عـلی مــی‌نــازم در سینهٔ من عشق غدیر است فقط ☆ ما،‌ حاصل جمع آدم و حوّا‌ییم تقدیر چنین است اگر اینجاییم منهای تفاوتی که در ظاهر ماست دیگر همه زیر پر‌چم مولاییم ☆ ما تشنه‌لبان که آب را پس نزدیم در خانهٔ یار، خواب را پس نزدیم هر عهد که بستیم وفادار شدیم ما دست "ابوتراب" را پس نزدیم ☆ اندیشهٔ سجده تا به محراب علی است در ساغر هستی‌ام می‌ِ ناب علی است از عشق چه گویم که زبان قاصر از اوست دریای کمال و درّ نایاب علی است ☆ در خطبهٔ بی نقطه علی بود و خدا در خطبهٔ بی الف ولی بود و خدا هرجا که کم آورد دل خستهٔ ما الطاف امیر منجلی بود و خدا ☆ ماییم مسلمان اصول نبوی مقداد و ابوذریم و سلمان اخوی با اهل تولّا و تبرّا بی‌شک معلوم شده مرز جهان علوی ☆ هر شعر بیان تازه‌ای پیدا کرد مجنون شد و جان تازه‌ای پیدا کرد خون در رگ انگور ولایت جوشید مستی جریان تازه‌ای پیدا کرد ☆ در اصل خدا خیر کثیرش نامید پیغمبر ما نیز وزیرش نامید یک‌روز به او مدال و سردوشی داد در عید غدیر خم امیرش نامید ☆ در ذکر علی علی‌الدوامیم همه سرمست از آن باده و جامیم همه از خُمِّ غدیر خط‌به‌خط می‌نوشیم در لذت آن شرب مدامیم همه ☆ خورشید، در انگشترِ یاقوت علی است عالم همه بی‌اراده مبهوت علی است هم شیر خدا بوده و هم شاه نجف جبریلِ امین به زیر تابوت علی است ☆ دستان تو نور و نار را قسمت کرد تیغ تو نصیب دین حق عزت کرد شد کعبه فقط برای میلاد تو چاک خورشید فقط برای تو رجعت کرد 💚💚💚 @abadiyesher