eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2هزار ویدیو
54 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
❤ عجب خیالِ قشنگى که تو کنارِ منى تویى که باعث آرامش و قرار منى به انتظار تو پا تا به سر همه شوقم تو عاشقانه ترین شعر انتظار منى 🙏🏼
رمضان آمد و افطار و سحر، پی در پی با دُعایِ فرجَت روزه گشودن تا کی؟! کی شود یک سحر آقا تو شوی مهمانم؟ منتظر تا دَمِ مرگم زِ وفا می مانم... 🍃 ‎‌‌‎‌‌ ‍‌‌ ‍‌ ‌ ‌‌ ‌‌
غربت کشیده آشنایش فرق دارد آهش، صدایش، گریه هایش فرق دارد فهمیده هرکس ذره ای دوری چشیده هجران زده حال و هوایش فرق دارد گیرم که مجنون در مسیر عشق لیلا طعنه شنید اصلا برایش فرق دارد؟ بامن نگوییداینقَدَرازطب و مرهم بیماریِ هجران دوایش فرق دارد قلبی که خون شدازفراق حضرت دوست یابن الحسن آقا بیایش فرق دارد لطف و کرم بر اغنیا فرقی ندارد اما گدا خیلی برایش فرق دارد چیزی ندارم غیرِ اشک و مهر زهرا عشقِ نگار است و بهایش فرق دارد پروازمابسته به وتر اهل بیت است پربسته، رفتن تا خدایش فرق دارد گمراه کن من را به زلف تابدارش عاشق شدن هم إهْدنایش فرق دارد سردابِ سامرا، سحر، با سینه زنها سرگشته سرتاسر صفایش فرق دارد زائر اگر یکبار نه یک لحظه حتی با یار باشد، کـربلایش فرق دارد : انگشت به لَب مانده ام ازقاعده ی عشق ما یار ندیده تَب معشوق کشیدیم سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
حتی اگر از مال، مالامال باشد نزد تو باید قد آدم دال باشد عبد پشیمان آمده آغوش وا کن مگذار بیش از این پریشان حال باشد اقرار معصیت چرا میخواهی از من بهتر همین که عبد نادم لال باشد اشکی بده محصول باغم پا بگیرید ارزش ندارد میوه وقتی کال باشد وقت گدایی از کریمِ آبرودار خوب است سائل اهل قیل و قال باشد گرچه گناهی در خور عفوت نکردم اما همین عصیان پر از اشکال باشد چشم امیدم روز محشر سوی زهراست مادر همیشه در پی اطفال باشد زهرا خبر دارد که مجنون الحسینیم به خدا قسم این بهترین اقبال باشد پرونده ی ما دست او باشد تمام است هر مشکلی را فاطمه حلٓال باشد این گریه از خوف خدا خوب است اما اشک محرم بهترین اعمال باشد پس تا توان داریم گریان حسینیم در روضه ای چون صحبت از گودال باشد مردی که روزی زینت دوش نبی بود انصاف بُوَد آیا تنش پامال باشد ای نامسلمان ها کمی آزاده باشید ذبح کدامین دین به این منوال باشد زینب به سوی خیمه ها برگشت و میگفت ای وای اگر پای کسی خلخال باشد لبریز بغضیم و امید ما همین است سال ظهور منتقم امسال باشد : ❤️ سر فدای قَدَمَت، ای مَه ڪنعانی من قَدَمی ‌رنجه ڪن،‌ ای دوست ‌به ‌مهمانی ‌من عمرمان رفت به تڪرار نبودن هایت غیبتت ‌سخت ‌شد از دست‌ مسلمانی من سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
با محبت آمدی، صید کمندم کرده ای با همین ترفند ساده، پایبندم کرده ای بی بهاتر از همه هستم ولی با لطف خود در میان عـاشقـانت ارجمـندم کرده ای بار سنگین گناهانم ذلیلم کرده بود با نگاه رحمت خود سربلندم کرده ای در پناه گرم آغـوشت مـرا جا داده ای در پناه خود مصون از هر گزندم کرده ای بیشتر از دیگران دارم صدایت می زنم بیشتر از دیگران چون دردمندم کرده ای راستش این است آقاجان اگر می خواهی ام چون محب مادرت بودم، پسندم کرده ای تا قیامت روزی ام از خوان زهرا می رسد شاکرت هستم که بر او مستمندم کرده ای : هرشب یتیم توست دل جمکرانی‌ام جانم به لب رسیده، بیا یار جانی‌ام سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
دلتنگ روی ماه تو هستیم ماهِ ما چشمان خیس وقت سحرها گواه ما معلوم می‎شود که دلت را شکسته‎ایم از بس که بی اثر شده این سوز آه ما نگذشته‎ایم محض رضای تو از گناه بگذر عزیز فاطمه از اشتباه ما یارانتان که سیصد و اندی نشد ببخش محبوس شد میان معاصی سپاه ما در زیر نور ماه کجا خیمه می‎زنی؟ تنها پناه عالمیان، تکیه گاه ما بیچاره آنکه مثل شما اهل گریه نیست حال بکاء و روضه و غم شد سلاح ما یک قطره اشک در غم جد تو کوه ساخت از این عبادت کم و قدر کاه ما دلخوش به گریه بر غم زهرای اطهریم تا بر دو چشم خیس تو افتد نگاه ما : روز سه شنبه بود که رفتی و سالهاست بغض غروب جمعه ی من این سه شنبه هاست سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، معطر بنام
حال و روزم را بیا آقا ببین بهتر نشد این گدای بی وفا هم واقعا نوکر نشد درد و غمهایم زیاد و این دلم آلوده است معصیت عادت شد و از من جدا آخر نشد از فراقت گریه و ناله نکردم یک شبی دل ندادم به تو و این فاصله کمتر نشد توبه ها کردم ولی توبه شکستم بعد از آن این چنین بودم که درد من دوا دیگر نشد با چه رویی حاجتم را بر زبان جاری کنم من که دیدم غربتت اما دلم مضطر نشد خوب کن بدحالی ام، رو برنگردان از گدا غیر تو اصلا برای من کسی یاور نشد تو بیا کـرببلایی کن مرا آرزویی بهتر از شش گوشه ی دلبر نشد مادر ارباب ما در بستر و دردش زیاد چند روزی میشود هم صحبت حیدر نشد زینبش دیده میان شعله ها پهلو چه شد بعد از آن تب کرد و بهتر حال آن دختر نشد : بیا ای وارث حیدر که زخم سینه ی زهرا به شمشیر تو می‌گردد مداوا یا اباصالح سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
هرچه بد تا میکنم با من مدارا میکنی از سر لطف و کرم با بی حیا تا میکنی حاجتم را میدهی تا من تقاضا میکنم دردهایم را خودت فوراً مداوا میکنی پیش چشمان همه داری بزرگم میکنی آبرویت را دوباره خرج رسوا میکنی پرده پوشی میکنی و باز عصیان میکنم هر که بویی میبرد فوراً تو حاشا میکنی صبح تا شب این همه بد میکنم اما شما کار خوبم را فقط در بوق و کرنا میکنی سعی کردم تا گناهم را نبیند عابری غافل از اینکه مرا داری تماشا میکنی یاد کن آلوده را از باب لطف در قنوت نیمه شب با رب که نجوا میکنی یا زمانی که میان روضه های مادرت گریه بر درد و مصیبت های زهرا میکنی کربلا میخواهم آقا التماست میکنم گریه دارم میکنم، داری تماشا میکنی؟ : 💔 شعرم نفس بریده به لکنت رسیده است ای شرح اضطراب دلم، شد بیا سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام