eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
70 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هرکه دیوارش میان مردمان کوتاهتر زجر و دردش بیشتر فریاد او پر آهتر از قدیم اینطور بوده بین خلق الله هم غصه داران بینوا و ظالمان هم شاهتر
♥️ گداے تو از هرڪسے ڪه پا بخورد تو را ڪه داشتہ باشد غمِ چہ را بخورد تمام دغدغہ‌اش حسرٺ همین جملہ‌سٺ خدا ڪند ڪه مسیرم بہ بخورد ❤️ 🥀
▫️آری می آید او ... روزی می آید که پشت بر بام کعبه میزنی و با شعار یالثارات الحسین علیه السلام به خونخواهی جد غریبت حسین علیه‌السلام می آیی و ما چشم انتظار می مانیم... چشم انتظار آن لحظه ای که بیایی انتقام بگیری و لبت را خندان ببینیم... سلام پدر مهربان ما صبحت بخیر 🖤❤️
سلام به اعضا گرامی من قصد تبادل زدن اصلا ندارم. لطفا تقاضای تبادل نکنید🌹🌹🌹
می‌بینی و می‌فهمی و انگار نه‌ انگار انگار نه‌ انگار دلی مانده در آوار لعنت به زمانی که پریشانِ تو باشم یک خاطره از تو بشود بر سرم آوار زیباییِ چشمت همه را همدم من کرد اشک وغزل و پنجره و ساعت و سیگار از مرحمت عشق همین‌قدر بگویم تنهایی و تنهایی و تنهاییِ بسیار در حسرتِ آغوشِ تو یک عمر نشستم سهمم شد از این عشق فقط شانهٔ دیوار با عالمِ بی.عشق کنار آمده بودم زیبایی‌ات انکارِ مرا برد به اقرار تنهایی و بی‌تابی و باران و خیالت دلتنگیِ پاییز کمی دست نگه دار
من خرابِ نگهِ نرگسِ شهلای توام بی‌خود از باده‌ی جام و میِ مینای توام تو به تحریک فلک، فتنه‌ی دورانِ منی من به تصدیق نظر، محوِ تماشای توام
با تو هرشب ترانه می خونم شعر چشمات هوامو ابری کرد یاد روزای رفته افتادم .... هر کی اومد دلم رو قهری کرد 🌸🌸🌸🌹🌹
پاییز عزیزم، خوش قدم باشی 💟
باید تمامِ مَردمِ دنیا "بنان" شوند از بس تو را "الهـــــہ ے ناز" آفریده اند...! 💟
من چرا دل به تو دادم که دلم میشکنی یا چه کردم که نگه باز به من می نکنی؟ دل وجانم به تو مشغول و نگه بر چپ و راست تا حریفان ندانند که تو منظور منی دیگران چون بروند از نظر از دل بروند تو چنان در دل من رفته که جان در بدنی تو بدین نعت و صفت گر بخرامی در باغ باغبان بیند و گوید که تو سرو چمنی
اگر سیلی اگر ویران اگر آشوب و طوفانی فقط یک درصدِ قلب من مجنون پریشانی دلم در فقر مضمون های بکر شعر فاخر شد من از ایل گدایان و تواز قوم کریمانی چنان اشعار ناب از کنج لبهای تو میریزد که اصلا شهرک تولیدی قند فریمانی اگرچه لوسم و از شیطنت لبریز و پر اشوب نبینم از به من دلدادنت یک دم پشیمانی اگر چه هشت میلیارد آدمی دور و برم باشد برای درد تنهابودنم تنها تو درمانی نمی ماند غم و درد و جراحت در دلم باتو لبت مرهم دوچشمت شیره ی تریاک سلطانی شدم قیصر که نامردانه غم خنجر زد از پشتم اگرچه دختری اما هزاران داش فرمانی برای گفتن زیباترین شعرم بیا بانو شبی پر برگ و اذر ماهی و پر سوز و بارانی
🎀🌸🎀🌸🎀🌸 ‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍ دوستت دارم ... تو هم یک "دوستت دارم" بگو من خریدار تو اَم ... من هم خریدارم بگو گاهگاهی تا شوم قربان شکل ماه تو بیخودی هم شد ؛ به من " امروز بیمارم " بگو. تب کنی ، روی قشنگت می شود خورشیدتر گاه ... یک خط در میان ؛ " انگار تب دارم " بگو تا برایت جان خریداری کنم با جان خود عاااااااااشقِ پرسه زدن ها ، توی بازارم بگو. هر زمان بیکار بودی بوسه مهمانی بده صبح تا شب ، لااقل صد بار ... بیکارم بگو دیو هم حتی که باشم ؛ شیشۀ عمرم تویی بشکن اما ؛ " با کلامی " ! ... از تو بیزارم بگو 🎀🌸🎀🌸🎀🌸 🍁🥀🍁