وقتی که تنهایی چه فرقی میکند اصلا
سرباز باشی شاه باشی آینه باشی..
#حسین_مرادی
آن نٖخل ناخلف ، که تبر شد ز ما نبود
ما را زمانه گر شکند ، ساز میــشـویـم
صائب_تبریزی
روز و شب موی سپیدم را نشانم می دهی؟
آینه! من بیش از این راضی به زحمت نیستم!
#امیرعلی_سلیمانی
گفتمش با غمِ هجران چه کنم؟ گفت بسوز!
گفتمش چارهی این سوز بگو؟ گفت: بساز...
#وصالشیرازی
یک خودآزاری زیباست که من تنهایم
لذتی هست در این زخم
که در مرهم نیست...
#سیدتقیسیدی
در تماشای تو
قانع نشوم من،
به دو چشم
همه چشمان جهان
گو به سرم بشتابند...
#شهریار
چون آینه و آب نِیم تشنه هر عکس
نقشی که ز دل محو شود در نظرم نیست
# صائب_ تبریزی
نقش کردم رخ زیبای تو بر خانه دل
خانه ویران شد و آن نقش به دیوار بماند
#رحمتالله_علیشاه
روزی که خدا نادِعلی آورده ست
در نادِعلی، سَیَنجَلی آورده ست
الحق که خداست، عاشقِ نامِ علی
چون بینِ اذان، علی علی آورده ست
#مهران_قربانی
#مولاناعلی❤️
دلتنگ خودم هستم واز من خبری نیست
مفقودُ الاثر گشتم و از من اثری نیست!
#احمد_جم
پَدیدار از تو آمد صُبح ِعالم
خوشا عالم،خوشا صُبح و خوشٰا مَن
#حمید_رها
#صبحتون_عسل
تَن رَعشه گِرِفتیم که با غِیر نِشَستست
از غِیرَتِـمـان بـود نِوِشتَـنـد حَسـودیـم...!
#حامد_عسکری
آن نٖخل ناخلف ، که تبر شد ز ما نبود
ما را زمانه گر شکند ، ساز میــشـویـم
صائب_تبریزی
قدرتِ بمب اتم را به چه تشبیه کنم؟
خندهات، بعدِ رها کردن زلفت در باد...
#وحید_عیسوی
مرزها را بسته ام احساس امنیت کنی
با خیال راحت از آغوش من لذت ببر
#فرامرز_عرب_عامری
روز و شب موی سپیدم را نشانم می دهی؟
آینه! من بیش از این راضی به زحمت نیستم!
#امیرعلی_سلیمانی
☔️
هر کسی 😔هرچه که غم داشت سرم خالی کرد
ظاهرا در وسط کوفه فقط من چاهم
💔👉
#مهیا_غلامی
خیاط شدی تا ببری از دل زارم
این پیرهن عشق گشادست،قوارم
#سید_طباطبایی
قواره:پارچه ای که میشه از اون یک دست لباس دوخت
در تماشای تو
قانع نشوم من،
به دو چشم
همه چشمان جهان
گو به سرم بشتابند...
#شهریار
دلتنگ خودم هستم واز من خبری نیست
مفقودُ الاثر گشتم و از من اثری نیست!
#احمد_جم
صد دانه گذاری بر یک دست و دل آرامی
در دل تله ای داری این مهر تو شد دامی
گنجشک زمستانم یک آدم برفی تو
یک شال ببافم تا سرما نخوری حامی
هرچند که پیدایی هرچند که شیدایم
همراه شدی اما با دل بیا گامی
#سید_طباطبایی
گرچه میدانم نمی آیی ولی هر دم ز شوق
سوی در می آیم و هر سو نگاهی میکنم
#هدایت_طبرستانی
پرید و رفت برای همیشه ، از اینجا
همان که لحظهی آخر ندید من را او
#الههگودرزی
به جفایی و قفایی نرود عاشق صادق
مژه بر هم نزند گر بزنی تیر و سنانش
خفته خاک لحد را که تو ناگه به سر آیی
عجب ار باز نیاید به تن مرده روانش
#سعدی
باید بشوم خیاط تا پیرهنی دوزم
یک وصله زنی بر آن گر پاره کنی،سوزم
شلوار اگر خواهم یک کرسله بر تن بند
الگو شده ام حالا باید ز تو آموزم
قیچی ببرد کاغذ،شعر و قلم و خودکار
این قصهٔ من باشد،در هر شب و هر روزم
گفتم غزلی گویم با واژهٔ خیاطی
گفتی مِل و پیلی ام با دوخت نیافروزم
گفتم نخ و سوزن کو،گفتی که کنارت کور😐
این شیوهٔ آموزش هرگز نه نیاندوزم
#سید_طباطبایی
شعر فوق تخصصی خیاطی🤓