دادیم دل به دست غمت تا چه میشود
درساختیم با ستمت تا چه میشود
آن سر که سر به هر دو جهان در نیاورد
انداختیم در قدمت تا چه میشود
چون نیست چارهای بجز از صبر چاره چیست
دل خوش کنیم در المت تا چه میشود...
#کمالکاشانی
مُصحفی هستم میان مکتبِ کج فهمها
هرچه میخواهند میگويند در تفسیر من
#حسین_دهلوی
دردا و دریغا
که در این بازی خونین
بازیچهی ایام، دلِ آدمیان است...
#هوشنگ_ابتهاج
آجر به آجر،بند بندم بغض و دلتنگی است
تنهایی از من آخرش یک مرد خواهد ساخت
#سوسن_درفش
درد تو به جان خریدم و دم نزدم
درمان تو را ندیدم و دم نزدم
از حرمت درد تو ننالیدم هیچ
آهسته لبی گزیدم و دم نزدم...
#قیصر_امین_پور
تو مردِ صحبتِ دل نیستی ، چه میدانی
که سر به جَیب کشیدن چه عالمی دارد!
#صائبتبریزی
پیری آن نیست که از سر بِزند موی سپید...
هر جوانی که به لب #بوسه ندارد پیر ست
#حسین_فروتن
لبت چاقوی زنجان و تنت قالیچه ی کاشان
عجب نانی میان سفره ی این بی زبان افتاد...!
#لاالهالاالله
گفته بودم به تو این بار «شما» یادت هست؟
معنی «تو» شدنت را به «شما» می فهمی؟
#حالااگهفهمید 😒
چه مراعات و نظيريست ميانِ كلمات
بوي تو ، آمدنت، نم نم ِباران با عشق :)
• رسول احدی
در چشم من که «حال» ندارم بدون فال
«آینده» نیز، از تو چه پنهان، «گذشته» است..!
#غلامرضا_طريقى