eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸🇮🇷
2.1هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
106 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
گرمیِ بازار حسنت زآتشِ عشق من است از تو واسوزم که خود از خود شوی بیزار هم!
چالِ گونه،خالِ لب ابرو کشیده، دست نرم این‌همه ابزار قتاله به یک جا لازم است؟؟
قصه‌ی دل کنم رقم، لوح بسوزد و قلم بر تو چو عرض می‌کنم، می‌شنوی حکایتی
بر ما که راضی‌ایم به مردن ز دست هجر جای فراق کاش اجل می گماشتند
به رسم عاشقی هر صبح، برایت شعر می‌بافم عجب سبک و سیاقی دارد این دل بردنت از دور
در قنوتِ رکعت دوم دعا کردم تو را سجده آخر رسید و جا نمازم گریه کرد...!
الـنـّکـاحُ سـنـتـی! آیـا وکــیـلم مـن؟! بـلـه... زیر لب با بغض گفتم ، این که پیوندِ تو نیست!
تو عروس کسی اگر بشوی👰 میبرم من سر تورا ازبیخ😡 انچنان که ندیده مانندش قتل وکشتار ِ دیگری تاریخ😬😤
افتاده به حوض دلم آن ماهی عشقت فیروزه‌ایی و سرخ چه پیوند قشنگی
ساده بودم ڪه دلم را به امانت دادم، گرگ بودی ڪه دریدی و رهایش ڪردی...!
« دوستَت دارم » اگر جزوِ گناهان من است دوست دارم تا گناهم باز هم سنگین شود ...
دل بیمش از این نیست که در بند تو افتاد ترسد که کنى روزى از این بند رهایش