eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بی‌حرمتی به ساحت خوبان قشنگ نیست باور کنید پاسخ آیینه سنگ نیست سوگند می‌خورم به مرام پرندگان در عرف ما سزای پریدن تفنگ نیست با برگ گل نوشته به دیوار باغ ما وقتی بیا که حوصله غنچه تنگ نیست در کارگاه رنگرزانِ دیار ما رنگی برای پوشش آثار ننگ نیست از بردگی مقام بلالی گرفته‌اند در مکتبی که عزّت انسان به رنگ نیست دارد بهار می‌گذرد با شتاب عمر فکری کنید فرصت پلکی درنگ نیست وقتی که عاشقانه بنوشی پیاله را فرقی میان طعم شراب و شرنگ نیست تنها یکی به قلّه تاریخ می‌رسد هر مرد پا شکسته که تیمور لنگ نیست
فووووووووری❌ 🔶 لیدر اپوزیسیون از ماجرای پرده برداشت؛ حتما 👇😳 https://eitaa.com/joinchat/2180317185Cf37e9f1c58 📢 از پشت پرده حوادث این‌روز‌ها👆
سلام علیکم اهالی محترم و ادب دوست ✋ صبحتون سرشار از عشق و صمیمیت و صفا🌸🌿 حلول ماه ربیع الاول برهمگی مبارڪ 🌺🍃
تجویز کرده دکترم آرامش محض با زل زدن روزی دوساعت در نگاهت...
صدای قهقهه‌هایت عروض شعر منند مباد شعر بلند مرا خراب کنی :))
تا می‌شویم لحظه‌ای دلتنگ کربلا دل را حرم کنیم به این اشک دیده‌ها
جهان جز عشق چیزی نیست جز تکرار یک تکرار اگر جایی به حال خویش باید گریه کرد اینجاست
برای آن کسی که نیست ، هرگز هم نمی آید.... برای او که رفت امّا نرفت از یاد...، دلتنگم...!
﷽ ━━━━💠🌸💠━━━━ شاعری درد کمی نیست خدا می‌داند شاعران را دِرمی نیست خدا می‌داند تو به عشق رخ دلدار غزل می‌گویی یارت اهل کَرمی نیست خدا می داند ━━━━💠🌸💠━━━━
معراج من یعنی که غمخوار تو باشم آواره‌ی کوی علـــــــمدار تــــــو ‌باشم در این دو ماهه زیر و رو کردی دلم را آوردی‌ام در روضــــه تا یــــار تو باشم آقـــــا اگر سربار تـــو بودم ببخشید می‌خواستم من هم عزادار تو باشم من را چه‌کار اصلا به مزدِ این دو ماهه کـــــاری نـکردم که طلبـــــکار تو باشم یک خواهشی دارم فقط, جان رقیه بـــگذار تا آخـــر گرفتـــــار تو باشم
﷽ ━━━━💠🌸💠━━━━ تو سرخ‌ترین دانۀ خوش‌رنگِ اناری یک باغ پر از چهچهۀ شادِ قناری من کلبۀ بی رونقِ در حاشیۀ شهر تو کاخِ قشنگی پرِ از آینه‌کاری من خشک‌ترین مزرعۀ روی زمینم ای کاش بیایی به سرم شعر بباری آخر به چه ترفند برایت شده مقدور هم دشت نمک باشی و هم ابر بهاری؟ ای گرمیِ مردادی من، آتش مطلق یک وقت مرا دست زمستان نسپاری ━━━━💠🌸💠━━━━
دوباره شب شد و باید تو را بهانه کنم تو را بهانه ی یک شعر عاشقانه کنم همیشه بین تو با من زمان به قهر گذشت گلایه از تو چرا؟ باید از زمانه کنم دگر‌‌ به سینه ی من باز بر نخواهد گشت اگر که سوی تو دل را دمی روانه کنم برای اینکه به خانه به عشق برگردم تو ای ستاره ی قطبی تو را نشانه کنم پس از تو لانه ی‌ من هم به دست باد افتاد بیا که گوشه ی آغوشت آشیانه کنم بیا که با تو کمی درد دل کنم امشب کنار من بنشین تا انار دانه کنم شبیه موی تو شب های سرد طولانی ست به انتها نرسد هر چقدر شانه کنم