دیوار های شهر دلم را خراب کرد
از من گذشت و غیر مرا انتخاب کرد
دیریست در درون دلم خانه کرده است
بیچاره من که عشق مرا هم جواب کرد
عمری نشسته ام به هوایش در انتظار
کاری که کرد با من و انگور ناب کرد
رفت از دلم ولی به دل دیگری نشست
آتش به پا شد و دل من را کباب کرد
پروردگار عالمیان بعد رفتنش
غم را برای من دو برابر حساب کرد
#حسین_نارویی
دشمن ابله مــــا کشت سلیمـــــــانی را
به خیالی که مگر عشق زمین گیر شود
تازه سردار شهیدش که خطرناکترست
چون اگـــر خـرد شود آیـنه تکثیر شود
✍#اسماعیلعلیخانی
#حاج_قاسم
اثر جدید شاعر آیینی #اسماعیل_شبرنگ
حیف... آتش به جان او افتاد ، آه از آن لحظه های دردآور
خبر آنقدر تلخ و سنگین است ، آدم اصلاً نمی کند باور
قهرمان دلیر نامیرا ، رستم شاهنامه ی اخلاص
یک جهان بود او به تنهایی ، یک تنه او حریف صد لشکر
جبهه بود و سپاه کرمانی ، مطلعُ الفَجر مَقطَع وَالفَجر
کار او در لباس سربازی ، محشری بود در دل محشر
مرد فتح الفُتوح آمِرلی ، مرد میدان موصِل و تَکریت
او شگفت آفرین اِسپایکِر ، روح اربیل و فاتح سِنجَر
در گذر از کویر این دنیا ، او فقط تشنه ی شهادت بود
او شهیدانه سوخت سر تا پا ، او شهیدانه زیست سر تا سر
او اَشِدّاست با همه کفّار ، رُحَما بود بین این مردُم
اُسوه ی زندگیّ او حیدر ، شد مرامش مرام پیغمبر
ذوالفقار خروش حزبُ الله ، سَرو سرخ سپاه ثارالله
جانفدای ولایت اسلام ، جان نثار صلابت کشور
از ابومهدی اَلمهندس گفت او که هم خون حاج قاسم بود
همقَسم ، همقطار و هم سنگر نور یک روح در دوتا پیکر
یادمان هست جمعه بود آن روز در سحرگاه سرد آسایش
با پر و بال زخمی اش ققنوس ، پر کشید از میان خاکستر
آتش فاطمیه روشن شد ، شعله ی فاطمیه روشن ماند
روضه ی حاج قاسم ای مردم ، می دهد عطر روضه ی مادر
مقتلش روضه های زهرا داشت ، کربلا بود جاده ی بغداد
یادم آورد روضه ی گودال ، دیدن دست زخم و انگشتر
ارباً اربا مُقَطّعُ الاعضاء روضه ی سخت عصر عاشوراء
او علی اکبری به میدان رفت پیکرش گفت یاعلی اصغر
یادمان هست گریه ی مردُم ، در نماز وداع با سردار
گریه می کرد با صدای بلند در کنار رفیق خود رهبر
ما به جز خیر از او نمی دانیم ، با حیاتی که کُلّه خیر است
در نماز وداع با سردار ، چشم ما بود چشمه ی کوثر
قاتل چشم ملت ایران ، فتح عینُ الاسد که یادت هست
لحظه ی انتقام نزدیک است ، می رسد وقت حمله ی آخر
جمعه ای در هوای هم عهدی ، پیش چشمان حضرت مهدی
می رود در مصاف آل سُعود ، می رود تا شهادتی دیگر ...
#اسماعیل_شبرنگ
.
.
تا تو را جای شد ای سرو روان در دل من
هیچکس مینَپسندم ک به جای تو بُوَد..
👤سعدی
نفس کشیدم و گفتی زمانه جانکاه است
نفس نمی کشم، این آه در پیِ آه است...
#فاضل_نظری
کردم از دین و دل و هوش و خرد، قطع نظر
من همان روزی که دیدم چشم عیّـار تو را
#صائب_تبریزی
هر روز روزگار به رسم دگر مرا
اشك بصر فزايد و خون جگر مرا
در حسرتم ز عمر گرانمايه اى كه رفت
كاخر چه بود از شجر من ثمر مرا
جز جمع اصطلاح صناعات گونه گون
از سعى روز و شب چه اثر بوده مر مرا
از شير پاك و دامن قدسى كنار مام
وز لقمه حلال و مباح پدر مرا
وز عالمان دين بحق در سماى علم
سياره و ثوابت والا گهر مرا
بايد كه در عداد اولى احنجه بدى
سوى عروج ذروه دل بال و پر مرا
صاحبدلى كجاست كه دل را دهم بدو
تا از جهان دل بكند با خبر مرا
خاك در ولى خدايست توتيا
يارب كه بينمش شده كحل بصر مرا
گاه سحر كه با سهرم بود الفتى
دل داشتم چنانه كه دلبر به بر مرا
دوش از بشارتى كه اشارت نموده پير
شد در ديار باده گساران گذر مرا
ساقى بحق جام شراب طهور دوست
هرگز مدار تشنه دور از نظر مرا
در اعتلاى فهم خطاب محمدى
بينى در آب ديده همى غوطه ور مرا
از ضامن دو چشم حسن دى نبات و نقل
شيرين نموده كام چو شهد و شكر مرا
#علامه_حسن_زاده_آملی
شنبه بی یار همان جمعه یِ دلگیرِ من اَست
که کمی اسم عوض کرده کسی بو نَبَرد
#مسلم_رحیمی
تو غزل خواندی و حافظ بجنون آمد گفت:
«از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر...»
#حامد_فلاحی_راد
با آدمای خوب ، بد تا نکنیند
اینها دل جبران کردن ندارند
بعد خود خدا باهاتون حساب میکنه !
🍀🍀🍀
May 11
گُل فرستادی مرا، ای خوشتر از گُل روی تو
گُل نباشد در لطافت، چون بهشتی خویِ تو
جز دلی رنجور و غیر از نیمهجانی دردمند
من چه دارم تا به جای گُل فرستم سوی تو؟
#رهی_معیری
من به جرم با وفایی این چنین تنها شدم
چون ندارم همدمی بازیچه ی دل ها شدم
#مهدی_مختار_زاده
خداحـافظ نگفتم تـا نگویی”زود بـرگـردی”
خدا میخواست لبخند تو ختم ماجرا باشد
#نغمهمستشارنظامی
#عشق ها دام اند و
دل ها صید و #گیسوها کمند
بگذر و بگذار،
دل در هرچه می بینی مبند
♡
#فاضلنظری
دشمن به خیالش که شما پیر شدی!!
ماهی که به سنگ او زمین گیر شدی!
هیهات...ندانست ... شما آینه ای
خورشیدشکسته ای که تکثیر شدی...
#اربی_ریحانه
#سرداردلیروطن❤️
بر آن بودم که در راه وفایش عمرها باشم
چو میدیدم که ازحد میبرد جور و جفا رفتم...
#وحشـی_بافقی
یه جمله بود میگفت:
تو هرگز نمیتونی عمق احمق بودنتو بسنجی تا وقتی که عاشق شی..-
افسردگی به خسته دلی از زمانه نیست
افسرده آن دلی ست که از همنفس گرفت
#فاضل_نظری
در دعای اهل دل باران فراز آخر است
گریه کن در گریهی عاشق صفایی دیگر است
عاشقان با اشک تا معراج بالا میروند
بهترین سرمایه ی انسان همین چشم تر است
در جواب بیوفایی خلوتی با خود بساز
دست کم تنها شدن از دل شکستن بهتر است
شد فراموش آنکه بیش از قدر خویش آمد به چشم
آنکه با گمنام بودن سر کند نامآور است
صحبت از پرواز جانکاه است وقتی روح ما
مثل مرغ خانگی زندانی بال و پر است
گرچه چندی چهرهی خورشید را پوشاندهاند
در پس این ابرهای تیره صبحی دیگر است
#محمدحسن_جمشیدی
هدایت شده از کشکول شعر و ادبیات
سـر از دریـا بــرون آورد خـورشید
چـو گـل، بـر سینـهٔ دریـا، درخشید
شراری داشت، بر شعر من آویخت
فروغی داشت، بر روی تو بخشید!
#فریدون_مشیری
چه زمستان غم انگیز بدی خواهد شد
ماه دی باشد و آغوش کسی کم باشد...
#انسیه_آرزومندی
بیهوده آجر روی آجر می گذاری...
ویرانیش قطعی است وقتی دل بلرزد !
#زیبا_پالیزبان