eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.5هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
26 فایل
راه ارتباط با آبادی شعر: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
هنگام حماسه تیغ بُرّان بودی همرزم دلاور شهیدان بودی هربار که انقلاب، سربازی خواست سردار همیشه بودی
شوری به دلم بود، گمانم خبری بود گویا خبر خامُشی یک قَمری بود اری خبر این است سفر کرده کسی که در دامن بی مایه ی دنیا گهری بود داغ غم او بر دل مظلوم بماند بر کل یتیمان جهان چون پدری بود دروقت عمل شیر ژیان بود به هنگام مناجات چو مرغ سحری بود بوده است چو عمار برای دل رهبر در چهره ی آقا ز فراقش اثری بود حتی شده نامش سبب لرزه ی دشمن بر دوست ولی خنده ی مهرش شکری بود هیهات،شود حذف مگر مکتب قاسم ؟ در خون شهیدان اثر بیشتری بود ┅═✼@Hedayate_fekri_va_dini✼═┅
در سومین سال عروج آسمانی اش، تقدیم به روح پاک سردار ِ همیشه زنده، حاج قاسم سلیمانی دشمن گمان کرد اَر زمین اُفتد عَلمدار خاموش گردد شعله های یاد ِ سردار گفته که با حذف سلیمانی ِ باهوش نامش شود از خاطر و از دل فراموش پیش خودش گفت ملتی تنها بمانَد با رفتن "قاسم" ز حرکت، جا بمانَد لیکن ندانست او درختی ریشه دار است عاشق، فراوان دارد و اندیشه دار است دشمن بِداند "قاسم" است همواره زنده از شوکتش بر لب نشیند موج خنده با یاد نیکش، جوششی هر ساله برپاست نامش بلند آوازه در ایران و دنیاست با وعده ی حق صبح پیروزیست نزدیک شرمنده اند آن صاحبان ِ قلب ِتاریک روحش شاد و راهش پر رهرو باد (صبا) ١۴٠١/١٠/١٣
«ققنوس سوخته»🖤🌹 سلیمان نامش شیاطین را به بند می کشید چشمانش معبدی که ابرها در آن نماز باران برپا می کردند سینه اش قرآنی گشوده بر آیات «صبر» و «جهاد» بود کوه ها و دره ها زیر سایه بلندش می غنودند همت اش آسمان را به زیر می کشید پرچم بود بر دوش زیارتگاه های زمین لبخندش اضطراب را بر دامن آرامش می نشاند گام های مستحکمش انحراف را به صراط مستقیم می کشاند نگاه گیرایش گریبان افق های دور را می گرفت و به خود می کشید ابهت اش دل های دوستان و دشمنان را پر و خالی می کرد مهربانی اش سرپناه مذاهب بود و آغوش گشوده اش بهشت موعود ادیان تبسم اش گلفروش شهر شادی ها بود پر و بال جغد اندوه را کنده در چاردیواری تنگ دلش خانه نشین کرده بود «عشق» را مراد و «ولایت» را مرید بود سخن اش پیام آور مهربانی بود بر صفحه شطرنج سیاست اراده اش سنگ را آب می کرد و آب را سنگ تعبیر حماسه رستم بود در شاهنامه ای به طول تاریخ و عرض جغرافیا تیری که از چله کمانش جهید مرز ایران و توران را درنوردید و روز «کاخ سفید» را سیاه کرد سرنیزه بصیرت اش خرقه فریب و دغل را درید برق یقین اش دامن شک را به آتش کشید «مقاومت» را امید و رهایی را نوید بود تکاپوی مدامش خستگی را رسوا و ناله های شبانه اش شب را شیدا کرده بود افسار ابن لبون فتنه را گرفت و آرام، رامش کرد عمری نشست پشت در آتش گرفته علی(ع) و چونان دل زهرای مرضیه (س) سوخت، سوخت، سوخت... ... و حالا پژواک نامش زبانزد کوه ها و دره ها زبانزد دشت های عراق و شام و فلسطین و یمن زبانزد بادها و طوفان ها زبانزد کودکان امروز و فرداست
کرد به عباسِ علی اقتدا از غم او، معرکه‌ای شد بپا اشک! به مهمانی چشمم بیا در غمِ نورانی آن ۱۳ دی ۱۴۰۱ کپی‌‌‌فقط‌با‌ذکر‌نام‌شاعر ✒️ ͜͡‌‌‌‌‌‌‌❥᭄
حاج قاسم تو بگو راز دو چشمانت را رمزآن نرگس مخمور پریشانت را راز اعجاز نگاهت که مسیحایی شد رمز شوقی که دریده است گریبانت را راز دلدادگی و عشق به فرمان «ولی» رمز افتادگی و قوت ایمانت را کار شعر و قلمی نیست که توصیف کند چشم بیمار و شفق گونه ی گریانت را دل شب، محرم اسرار تو بود و می‌دید سر سجاده ی خون، خواندن قرآنت را تو دراین معرکه ی عشق چه دیدی سردار شرح کن گوشه ای از سختی میدانت را «عاشقی شیوه ی رندان بلاکش باشد» عشق یعنی که ببازی همه سامانت را... دست منحوس ترین دشمن دین، ابرهه وار خواست خاموش کند نور فروزانت را غافل از اینکه ابابیل به اعجاز خدا پاسدارند همه، مکتب تابانت را نسل داعش همه موراند و یقین می‌بینند عزت بی مثل ملک سلیمانت را خون تو "نصر من الله" شد و غوغا کرد چشم بگشا و ببین شوکت ایرانت را چقدر جای تو خالیست و باید بوئید عطر جاری شده از جانب کرمانت را «کاش میشد که تو با معجزه ای بر خیزی» کاش میشد که نبینم تن بی جانت را «کاش میشد نفسی تازه کنی برگردی» تا دل سیر ببینم لب خندانت را کمی از وصل بگو...،بزم حسین و عباس... چقدر بوسه زدی صورت جانانت را؟ پیشکش، یک بدن سوخته با خود بردی حضرت عشق ببین، تحفه ی مهمانت را به فدایت سر سردار، ابا عبدالله بپذیر این یل جان داده به دامانت را جان من نیز فدای سر قاسمهایت با شهادت بخر این بنده ی حیرانت را
ققنوس نمی میرد اگرشدقطعه قطعه پیکرش حتی نمی سوزد اگر آتش شود دور و برش حتی شبیه کیست این مردی که افتاده ولی برپاست و دراوج سرافرازیست جسم بی سرش حتی شبیه کیست این مردی که می جنگید رو در رو ستیغ خاکریز جبهه می شد سنگرش حتی عجب شیری که بعد ازکشتن هم لرزه می افتد به جان لشکر کفتارها با باورش حتی هراسانند از تصویرهایش دشمنان او گریزانند از استندهای پیکرش حتی فدای آن مدیری که نه تنها میز را رد کرد که ازاین مرزها ردشدشعاع دفترش حتی عجب فرمانده ای که رد نشد از لشکرش یک تن وبعد ازرفتن او بیشتر شد لشکرش حتی نخواهد شد حریف عطر گل تزویر اهریمن اگر با خنجری از کینه سازد پرپرش حتی چه بیم از آتش درمانده ای باشدبه تندیسش که این ققنوس پرمی گیرد ازخاکسترش حتی نخواهد مرد سرباز خدا زنده ست در تاریخ که تازه شرح آغازیست گام آخرش حتی نگردد نور حق خاموش با فوت کج اندیشان خدا با پرتو خود می کند روشن ترش حتی یقین نام بلند حاج قاسم تا ابد زنده ست اگر گمنام باشد تربتش چون مادرش حتی احمدرفیعی وردنجانی
🌷 سردار آسمانی خبر آن‌قدر سخت و سنگین بود که دلم را هزار بار شکست "حاج‌قاسم هم آسمانی شد" به رفیقان مخلصش پیوست هیچ در باورم نمی‌گنجد غم سردار جنگ و فتح و جهاد گرچه رفت از میان ما این مرد نام پاکش نمی‌رود از یاد حاج‌قاسم چه عاشقانه پرید پیش یاران به عرش اعلی رفت بعد عمری مجاهدت با کفر او به دست شقی‌ترین‌ها رفت چشم دل باز اگر شود بینیم گرد او حلقۀ شهیدان را دست شیطان کجا تواند کشت روح اخلاص و عشق و ایمان را سینه پرآتش است و دل پرغم چشم‌ها بیقرار و بارانی داغ دارد سراسر ایران از غم قاسم سلیمانی خبر آن‌قدر ناگهانی بود که زمین و زمانه مبهوت است خون او ریخت بر زمین اما خون او رمز محو طاغوت است پیر بزم مدافعان حرم در دفاع از حرم حسینی بود بود عمرش همه جهاد و قیام پیرو مکتب خمینی بود یار مظلوم و خصم ظالم بود جز خدا از کسی نمی‌ترسید زنده تا بود، چون شهیدان زیست کشته شد، گشت زندۀ جاوید چشم او معدن صلابت بود دیدنی بود روی بشّاشش بعد عمری تلاش بی‌وقفه جز شهادت نبود پاداشش چشم‌هایش اگرچه می‌خندید دلش از داغ کاظمی غم داشت از مدال و نشان جنگ و جهاد یک مدال شهادت او کم داشت پرده در پرده سینه‌ها آتش چشمه در چشمه دیده‌ها پرخون داغ‌دار از فراق او ایران قلب یک امت از غمش محزون متوقف نمی‌شود کارش راه پاکش نمی‌شود بسته خط سرخ مقاومت باقی است انقلابی نمی‌شود خسته گرچه قلب امام خامنه‌ای از غم رفتنش پریشان شد در طریق مبارزه با کفر عزم و انگیزه‌ها دوچندان شد رفتنش گرچه تلخ و جان‌کاه است کرد دل‌های خفته را بیدار می‌کند خون او ز دنیا محو دیو خون‌خوار و نحس استکبار کَند ظالم به دست خود گورش خون قاسم کُند قیامی سخت به شهیدان قسم که می‌گیریم بی‌شک از دشمن انتقامی سخت ✍️ ، ۱۳۹۸/۱۰/۱۳ 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰جمعیت انبوه در گلزار شهدای کرمان "بلند شو "علمدار" علم رو بلند کن" 🌷 ┄┄┅═✧❁✧═┅┄┄
33.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حماسی‌ترین کلیپی که شاید بتونه ذره‌ای از داغ عزیز رو کم کنه...
ای روزنه ی امید ایرانی ها ای لشکر حق علیه سفیانی ها ما را بنویس جزء سربازانت مانند پلارک و سلیمانی ها
خون تو به جانهای ضعیفان جان داد بر گربه ی نقشه! هیبت سلطان داد ! "شیطان" به گمانش که اسیرش...!؟ هرگز محراب شهادتت به ما ایمان داد ... ❤️ ❤️
از لطف شما ادمین محترم سپاسگزارم ان شاءالله عاقبت همگی ختم بخیر بشه عاقبت منم ختم به شهادت 🙏
🙏🥀🥀🥀
همه ی شهر پر از عطر سلیمانی شد دل من عاشق هر آنچه که میدانی شد هر تپش زیر لبم نام تو تکراری شد خانه ام بیشتر از پیش چراغانی شد جلوه ی نور حسین است که در چشمت بود روزهایم همه از عشق چه نورانی شد از فراسوی افق راه نشانم دادی بعد از آن بود که امید فراوانی شد نفس صبحدم باغچه ها تازه شده گرچه با رفتن تو منظره طوفانی شد اشک در چشم تر سیدعلی جوشید و سینه های همه مان خانه ی ویرانی شد قصه ی مردی و مردانگی ات کامل شد همه ی شهر پر از عطر سلیمانی شد
بسم الله الرحمن الرحیم جان‌بازی در مسیر وصل جانان سر نمی‌آید به ما جز کفن پیراهنی دیگر نمی‌آید به ما ما به‌تنهایی خود عمری‌ست که خو کرده‌ایم جمع ما جمع است، پس لشکر نمی‌آید به ما گرچه در میدان مین نفس رفتن مشکل است گیر کردن پشت این معبر نمی‌آید به ما در میان معرکه تا صحبت از جان‌بازی است پس یقینا دستک و دفتر نمی‌آید به ما ما زلیخاوار مست بوی یوسف می‌شویم حاجت پیمانه و ساغر نمی‌آید به ما اوج ما، معراج ما، در خاک‌وخون غلتیدن است پس در این پرواز بال‌وپر نمی‌آید به ما چون در این عرصه فقط گمنام بودن شهرت است ننگ سالم ماندن پیکر نمی‌آید به ما سر به سر در پای عهد خویشتن سر می‌دهیم نه!، نماندن پای این کشور نمی‌آید به ما.
هفتاد و دو تن سواره بر می گردید با یک بغل از ستاره بر می گردید بی شک که میان آتش و خاکستر ققنوس شده دوباره بر می گردید
داغ دیدیم، داغدار شدیم🍃🍃🍃 این خبر سخت بود، سنگین بود تا شنیدیم، بی‌قرار شدیم روح علامه تا خدا پر زد داغ دیدیم، داغدار شدیم نفسش گرمی دل یاران خطبه‌اش راز خشم دشمن بود سال‌ها نور چشم حزب‌الله سال‌ها خار چشم دشمن بود استوار و شکوهمند و صبور مهربان و صمیمی و ساده مثل یک کوه، سربلند و رشید مثل یک آبشار افتاده نه در این راه عافیت‌طلب و نه در این راه منفعت‌بین بود گفت: «جان‌ها فدای دین»، آری همۀ عمر خادم دین بود در دل فتنه‌ها به ساغر ما جامی از کوثر ولا می‌ریخت بعد هر زخم در پیالۀ ما جرعه‌ای از خم «شفا» می‌ریخت روح او در بدن نمی‌گنجید عاقبت سوی دوست عازم شد شب جمعه «به سوی او» پر زد رفت و همراه حاج قاسم شد قلمش، خطبه‌های مستندش، بود عمری سلاح علامه بی‌شک از کربلا شروع شده راه سردار، راه علامه آن یکی هم‌مسیر با عباس این یکی هم‌مسیر با زینب السلام علیکَ یا عباس السلام علیکِ یا زینب 🍃🌹 💠
🏴 ساعت ۱:۲٠ دنیا همه غرق بیم شد آن ساعت با درد، جهان مقیم شد آن ساعت سردار! فقط نه قوم و فرزندانت مـیهـن بخـدا یتیم شد آن ساعت
در آسمان ِچشم تو میشد خدا را دید حال و هوایِ ابـــــــریِ کـــــرب و بلا را دید خورشید در خورشید گل میکرد ایمانم وقتی که بر لبهات ذکر لافتے را دید حق با تو بود و حق ِ باطل را ادا کردی لایِ قدمهای تو میشد ماسوا را دید دنیا برای پَر زدنهای تو کوچک بود پرواز کردی تا که پرهایت هوا را دید همواره سردار ِحرم بودی و سردمدار دشمن به خود لرزید،هرجایی که ما را دید دنیا بداند حاج قاسم ها نمیمیرند بیچاره چشمی که غمِ این ماجرا را دید
محتاج نگاه و با دلی غرق گناه بردیم به نام حضرت نور پناه وا شد گره کور هرآنجا گفتیم یا فاطمه اشفعی لنا عند الله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلم دیده‌نشده از ورود پیکر شهدای مقاومت به فرودگاه بغداد 🔹یکی از کاربران عراقی توییتر برای اولین‌بار ویدیویی را از لحظه ورود پیکر سرداران شهید قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس و جمعی از همراهان آنها به فرودگاه المثنی عراق را منتشر کرد.
این خائنان از عشق ما بر یار می ترسند از شیر ها این گلهء کفتار می ترسند روز شهادت نامی از قاسم در آنها نیست... حتی ز نام حضرت سردار می ترسند "عاصی" 🍃🌹❤️🇮🇷❤️🌹🍃
مکتب عشق ماکویریم همه حضرت زهرا دریاست شکر دست مدد حضرت مادرباماست بهترین ذکر پس از نام خدا یا زهراست ذکر یا فاطمه بر هرچه غم ودرد دواست فیض این ذکر ازالطاف وعنایات خداست ذکر یا فاطمه سربند سلیمانی هاست 🌹🌹🌹 فاطمیه ست دل سوخته از غم داریم از غم پر زدن فاطمه ماتم داریم غصه از داغ دل خون علی هم داریم اشک درچشم حسین است ومُحرَم داریم روضه ی فاطمیه زمزمه ی عاشوراست ذکر یافاطمه سربند سلیمانی هاست 🌹 🌹 🌹 مکتب فاطمه تا هست فدایی دارد مکتب فاطمه مردان خدایی دارد عاشق و جان به کف کرب وبلایی دارد این گرفتارشدن شوق رهایی دارد هرکه عاشق شده فهمیده که زندان، دنیاست ذکر یا فاطمه سربند سلیمانی هاست 🌹 🌹 🌹 مکتب فاطمه از خویش گذشتن دارد مکتب عشق یقین درد کشیدن دارد مهر ورزیده ولی اینهمه دشمن دارد مکتب فاطمه آینده ی روشن دارد بعد تاریکی شب صبح شهادت پیداست ذکر یا فاطمه سربند سلیمانی هاست 🌹 🌹 🌹 مکتب غیرت او سوختنِ در دارد پشت در سوختن لاله ی پرپر دارد روضه ی میخ در و پهلوی مادر دارد دادن هستی خود در ره حیدر دارد لشکری آمده و فاطمه یک تن تنهاست ذکر یا فاطمه سربند سلیمانی هاست 🌹 🌹 🌹 مکتب فاطمه مردان مقاوم دارد مکتب فاطمه ایثارمداوم دارد مکتب فاطمه دلسوخته لازم دارد مکتبش عاشق دلداده چو قاسم دارد قاسم آن است که در هرنفسش یازهراست ذکریا فاطمه سربند سلیمانی هاست 🌹🌹🌹 گفت در عرصه ی پیکار فقط یازهرا(س) گفت در عمق شب تار فقط یازهرا(س) تا گره وا شود از کار فقط یازهرا(س) گفت آن تشنه ی دیدار فقط یازهرا(س) گفت دست مدد فاطمه اینجا پیداست ذکریا فاطمه سربند سلیمانی هاست 🌹 🌹 🌹 هرکه جانانه به فریاد ولایت برسد هرکه از دوستی او به ارادت برسد در رسیدن به شهادت به لیاقت برسد گفت حق است که روزی به شهادت برسد هرکه هستی خودش رابه شهادت آراست ذکر یا فاطمه سربند سلیمانی هاست 🌹 🌹 🌹 کار می کرد ولی هیچ پی میز نبود فکر این لذت دنیایی ناچیز نبود هیچ دلبسته ی این کوی بلاخیز نبود فکر این نام ونشان هوس انگیز نبود چه نیازیست ببینند خدامان بیناست ذکر یا فاطمه سربند سلیمانی هاست 🌹 🌹 🌹 گفت قاسم من و مردان خودم یعنی چه تیپ من دسته و گردان خودم یعنی چه با مریدانْ، من ومیدان خودم یعنی چه میهن از ماست فقط آنِ خودم یعنی چه اتحاداست که هردشمن ازآن در پرواست ذکر یافاطمه سربند سلیمانی هاست 🌹 🌹 🌹 حاج قاسم همه را مردم میدان می دید همه را عاشق دلبسته ی ایران می دید بود فرمانده واز لشکر خود سان می دید بیش وکم نه همه رایکدل ویکسان می دید روح او شاد که بسیار نگاهش زیباست ذکر یا فاطمه سربند سلیمانی هاست 🌹 🌹 🌹 گفت سردارکه این کوی شهیدان حرم است گفت خاکی که شده قبله ی ایمان حرم است گفت این مملکت ازبرکت قرآن حرم است گفت جمهوری اسلامی ایران حرم است وقف در راه حفاظت ز حرم هستی ماست ذکر یا فاطمه سربند سلیمانی هاست 🌹 🌹 🌹 خون اوچشمه به چشمه به جهان شد جاری مکتب اوست که داده به جهان بیداری کشته شد، کشته نشدمکتب قاسم آری می رسد دم به دم از او به ضعیفان یاری مکتب فاطمه تا صبح قیامت برپاست ذکر یا فاطمه سربند سلیمانی هاست 🌹 🌹 🌹 احمدرفیعی وردنجانی