eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.5هزار دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
26 فایل
راه ارتباط با آبادی شعر: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴🏴🏴 عجیب کشور امنی است کشوری که در آن هزار باکری و قاسم سلیمانی است
🖤🌹 سفیر قدس، شما عکس پشت میز نداری! که تنگنای قفس نیست جای باز شکاری هراس دژخیمان، مردم ایران به رغم میل زمستان، گل همیشه‌بهاری هنوز خون تو روشنگر مسیر جهادست ز نام و عکس تو هم دشمنت شده‌ست فراری نجیب‌زاده غم من، همیشه محترم من امیر دل‌ها، فرمانده‌ی تمام عیاری برای تطهیر نقشه‌ی جهان ز پلیدی نه ما، که موشک‌ها می‌کنند لحظه‌شماری چه زود می‌رسد آن دم که قدس و مسجدالاقصی به قاب عکس شما می‌شوند آینه‌کاری 💠 💠
هدایت شده از 
قفس رهایی همیشه منتظر لحظهٔ رهاشدنم خوشا چو صاعقه با ابر هم‌صدا‌شدنم چه‌قدر ساده دلم را ز عشق کوچاندم خبر نداشتم از فصل بی‌بهاشدنم خبر ندارد از این دل، کسی که عاشق نیست کسی که هیچ نمی‌داند از فناشدنم در آستانهٔ یک انجماد طاقت‌سوز حلول تازهٔ مرگ است شوق واشدنم هنوز ابری ابری است آسمان غزل از آن سپیدهٔ با درد آشناشدنم دلم چو بغض قفس، وا نمی‌شود افسوس اگرچه منتظر لحظهٔ رهاشدنم!
هدایت شده از 
مرگ اما شیرین ما پریشان عشق می‌میریم سربه‌دامان عشق می‌میریم جرم ما چیست: عشق ورزیدن سر پیمانِ عشق می‌میریم ساده‌ایم، آه مثل آیینه کُنج ایوان عشق می‌میریم خواب ما را جز این چه تعبیری‌است که به زندان عشق می‌میریم با غزل‌پیشگان قصه، بگو ما غزل‌خوان عشق می‌میریم سایبان جنون لیلاییم در بیابان عشق می‌میریم گرچه بر موج آشیان داریم ضمن توفان عشق می‌میریم!
هدایت شده از 
ای عشق! تکیه‌گاه غریب و نجیب من! شاعر شدم که مادری‌ات را غزل کنم می‌خواهمت خدای مضامین من شوی از هرچه هست برتری‌ات را غزل کنم!
هدایت شده از 
حس می‌کنی روزهایت فرقی ندارند با هم میلی به فردا نداری وقتی که عاشق نباشی
سومین سالروز عروج ملکوتی سردار ِ شهید، حاج قاسم سلیمانی را گرامی می داریم پيشکش روح بلندش بی تو گذشته لحظه ها شد سومین سال دشمن پس از تو ناامید و سست و بدحال دستت جدا شد پرچمت هرگز نیفتاد در خاطرم تجدید شد سرخی ِ گودال باد صبا عطر تو را کرده جهانی دشمن ز اعجازت شده گُنگ و کر و لال با رفتنت ای رامش ِ جان و دل ما آتشفشان ِ بی قراری گشت فعّال آتش به دامان جهان افتاد بی تو گیتی در آتش سوخت و شد ناخوش احوال پرواز کردی،شد عروجت آسمانی بگذشت روحت از قفس جانا، سبکبال تاریکْ اندیشان، هراسان از وِقارت آشفته حالند و هراسان بی پر و بال رزمندگان جبهه ی جنگ و شهادت بر هم زنند آن نقشه های شوم دجّال فالی زدم در سومین سال عروجت زیباست با تو هر غزل،هر شعر و هر فال ما را دعا کن تا سعادتمند گردیم والامقام ِبامرام ِ نیک اقبال روحت متعالی باد حاج قاسم، سردار دل ها (صبا) ١۴٠١/١٠/١٣
آنقدر غم به دلم هست که در روز تولد عوض اینکه بخندم،همه اش بغض کنم من
🌱🖇 یک سال گذشت از دل مجنون زده ی من بیچاره تر از قبل به عشق تو دچاراست..
غزل قصیده رباعی،چه گویمت ای جان که لطف و مهر تو در واژه ها نمی گنجد 🍂🍁🍂🦋😊🌙⭐️
یک بیت خالصانه نگفتم برای تو... اما هنوز شعر به من هدیه می‌دهی 🕊️
بانگ تشویش را که سر دادند بام‌ها یک‌به‌یک خبر دادند زهر را دست خون‌جگر دادند فیض عُشاق را سحر دادند خبر آمد..، قد "ولی" تا شد تن سردار ارباً اربا شد از رکاب تو تا نگین افتاد در دلم هُرمی آتشین افتاد بر جبین سپاه چین افتاد گرچه دست تو‌ بر زمین افتاد با همین حال "بازِ طیّاری" به اباالفضل که علمداری شیر آوردگاه..، یالت سوخت تربت ِکربلایِ شالت سوخت چشم‌های علی خصالت سوخت اوّل فاطمیّه بالت سوخت غیرت مادری نشان دادی مثل زهرا در آتش افتادی پای دادی رکاب حفظ شود مشک دادی که آب حفظ شود جان سپردی حجاب حفظ شود تا که این انقلاب حفظ شود رفتن‌ات بانی تداوم ماست خونِ تو مُهرِ "گامِ دُوُّم" ماست پَر گشودن عجیب فرجامی‌ست این شهادت نماد خوش‌نامی‌ست بانیِ پختگی هر خامی‌ست علّتِ انسجام اسلامی‌ست از یمن تا دمشق سربازیم سوی دَّجالِ کفر می‌تازیم باده‌ی ما قوام می‌خواهد لب ما شُربِ جام می خواهد زخم ما التیام می‌خواهد رهبرم انتقام می‌خواهد مستِ از باده‌ایم..، سیّد علی همه آماده ایم سیّد علی زنگ ما، زنگ استقامت بود مشق ما شاه‌راه عزت بود کاغذش برگه‌ی وصیّت بود آب، بابای ما "شهادت" بود بهر مُردن همیشه تکمیلیم ما شهادت طلب‌ترین ایلیم چشمه‌ساریم..، رود می‌گیریم از بلندا فرود می‌گیریم خواب را از سعود می‌گیریم انتقام از یهود می‌گیریم شک نداریم اینکه صددرصد کاخ‌هاشان حسینیه گردد ما از این بعد ماجرا داریم ذوالفقار جهاد را داریم قصد کشتار اشقیا داریم در "تلاویو" نقشه ها داریم... سر درِ آن..، بزرگ..، می‌خوانی: شهرِ سردار دِل؛ سلیمانی ظلمتِ در اتاقِ تو سخت است آه! سردار!!! داغ تو سخت است یاد این اتفاق تو سخت است گرچه داغ فراق تو سخت است شُکر..، دستی به زلف تو نرسید خنجری روی حنجرت ندوید بی حیایی تو را که پیر نکرد خنجر قاتل تو دیر نکرد نیزه‌ای در پر تو گیر نکرد بر تن درهمت حصیر نکرد مادر خویش را صدا نزدی خودمانیم دست و پا نزدی شاعر:
هدایت شده از شعـرهـای نـاب
﷽ ━━━━💠🌸💠━━━━ یک سال گذشت از دل مجنون‌زدهٔ من بیچاره‌تر از قبل به‌ عشق تو دچار است! ━━━━💠🌸💠━━━━ @sherhaye_nab
شبم به فکر که شاید تو را به خواب ببینم! زهی تصور باطل، که بی تو خواب ندارم...
خیرمقدم میگم به اعضا جدید خوش آمدید🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
لطفا نخواه مرهم دردت شوم که من این روزها به درد خودم هم نمی‌خورم
دلم بَهانه‌ی تو را دارد... تو می‌دانی بَهانه چیست... بَهانه هَمان است که شَب‌ها خواب... از چَشم من می‌دُزدد!
هرکس به قـدرِ وُسـع خـریـدارِ یوسـف است ســرمــایــه ی شکستـه دلان چیسـت؟ آرزوست...
روزها با فکر او دیوانه ام،شب بیشتر هر دو دلتنگ همیم،اما من اغلب بیشتر باد می گوید که او آشفته گیسو دیدنی ست شانه می گوید که با موی مرتب بیشتر تا مرا بوسید گفتم:آه ترکم کن،برو عمق هذیان می شود با سوزش تب بیشتر حرف هایش از نوازش های او شیرین تر است از هر انگشتش هنر می ریزد،از لب بیشتر یک اتاق و لقمه ای نان و کمی آغوش او من چه می خواهم مگر از این مکعب بیشتر؟
از زبان همسر یک شهید🍃🌹 به لحظه لحظه ی لبخندهای تو سوگند که رفت بعد تو از لحظه لحظه ام لبخند چه قدر بودنمان در کنار هم کوتاه چه قدر بعد تو آوای گریه هام بلند که گفته است در خانه بعد تو بسته ست؟ مدام خاطره ها می روند و می آیند گرفته حلقه ی اشکی فضای چشمم را به یاد حلقه ی دستت که مثل گردنبند... پر از تلاطمم آری نمی رسد هرگز به بی قراری من بی قراری اروند خوش است دور سر تو همیشه چرخیدن چه غبطه ها که نخوردم به حال آن سربند نمانده وقت زیادی به عید می آیی؟ به شوق آمدنت دود می شود اسفند..
من و اسارت آغوشت ای محال دلم ستاره ای شده ای در شب خیال دلم تو آن شکوه بلندی و دست من کوتاه به دامنت نرسم با شکسته بال دلم خدا کند که ببینی ، بدون تو اینجا چگونه میرسداین میوه های کال دلم شدی درخت تناور تویی که عمرم را فشانده ام که ببالی تو ای نهال دلم بیا به این دل وامانده ام جواب بده که رفتنت شده مشکلترین سوال دلم چگونه میشود آخر بدون تو سرکرد شده تمام دقایق ، دگر زوال دلم به قهوه ها ی قجر اعتماد میکردم اگر که نام تو میشد تمام فال دلم حرام کرده توراشرع این چه تقدیریست کسی که هر نفسی بوده او حلال دلم بیا و معجزه کن تا به خواب ناز آید من و اسارت آغوشت ای محال دلم
هزار قصه نوشتیم بر صحیفه‌ی دل هنوز عشق تو عنوان سرمقاله‌ی ماست !
دیگر دِلی نَماندِه که دلبَر بِخوانَمَت! هجران رویِ تو دل ما را مُذاب کرد...  🌿
ای برده دلم به غمزه! جان نیز ببر بردی دل و جان؛ نام و نشان نیز ببر گر هیچ اثر بماند از من به جهان تاخیر روا مدار؛ آن نیز ببر ...