eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
70 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
می ترسم اے رفیق! تو هم مثل خاڪ سرد وقتے مرا به دل بسپاری کہ مرده‌ام!
دلگویه: تو آن بُتی که پرستیدنت خطایی نیست و گر خطــاست مرا از خطــا ابـایی نیست بیـــــا که در شب گـــــرداب زلف مـــــوّاجت به غیر گوشه‌ی چشم تو ناخدایی نیست درون خـــــاک، دلـــــم می‌تپد هـنوز اینجا به‌جز صدای قدم‌های تو صدایی نیست نه حرف عقل بزن با کسی نه لاف جنون که هـر کجـا خبری هست ادعـایی نیست دلیل عـشق فـــراموش کــردن دنیـــــاست وگرنه بین من و دوست ماجرایی نیست سفر به مقصد سردرگمی رسید چه خوب که در ادامـــــه‌ی ایـن راه ردّ پـــــایی نیست - فاضل نظری
باسمه‌تعالی افتاده‌‌ایم دور ز هم،کو نشانِ تو؟ جانِ من است بینِ تنم یا که جان‌ِ تو؟ هم عشقِ توست در همه‌ی تار و پودِ من هم مِهر من نشسته مَها! در نهانِ تو بالا برو که شأنِ تو بالاست نازنین بگذار پای تا که شوم نردبانِ تو کی می‌رسد شبی که ببینم به چشمِ خود ماهِ منی و من شده‌ام آسمانِ تو ای کاش عطر پیرهنت را بیاورد پیکِ نسیم از طرفِ آستانِ تو
36.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم نزدیک‌تر از خوب و بد هر عملت باخبرم من چون از رگ‌ گردن به ‌تو نزدیک‌ترم من صد بار اگر توبه شکستی و گذشتم صد بار دگر توبه کنی می‌گذرم من در خواب فرومی‌روی و غافل ازاین‌که مشتاق به دیدار تو در هرسحرم من تو ثانیه‌ای حال ‌خوش خویش بیاور تا با همه‌ی جاه و جلالم بخرم من وقت‌ خوشی ‌و‌ خنده به ‌من نیست‌ حواست در وقت گرفتاری‌ات اول نفرم من ترسی ‌به ‌دلت راه‌ نده، چون ‌که برایت در واهمه‌ی روز قیامت سپرم من از رحمت و بخشندگی‌ام باخبری تو از خوب و بد هر عملت باخبرم من
در من انگار زن نبوده و نیست یک فرشته درون من تنهاست یک فرشته که بال ِاحساسش روی آغوشِ دفترم پیداست من پر از حس ِشاعرانه ی او او پر از خلوتِ خیال من است ظاهرش مثل باطنش زیبا درپی ِجستجوی حال من است چشم وا کن فرشته ی زیبا زیر پایت بهشت پل زده است در من انگار زن فرشته شده بس به آغوش خانه زل زده است
تو بودی و غم که عشق پیدایت کرد تا آمدن سحر تماشایت کرد کم جنبه‌تر از عشق ندیدم، ای دل داغی به کفت نهاد و رسوایت کرد
واجب شرعے عشق است سلام سرصبح السلام اے همه‌ی عشق و مسلمانی من...💚 سلام صبح زیباتون بخیر✋ 🫖☕️
خدا کند که به پابوس کهکشان برسی به آستان پر از راز آسمان برسی زمین اگرچه قشنگ است آشیان تو نیست بلند شو که عزیزم به آشیان برسی برای آنکه دلت پر شود ز غنچه‌ء عشق خدا کند که به آغوش باغبان برسی چقدر زجر کشیدی! چقدر ماهی تنگ! دعا بکن که به دریای بی‌‌کران برسی نوشته روی دلت لااله‌الاالله سؤال کن که نوشته است؟ تا به آن برسی گذشت عمر ولی سیب نارسی تو هنوز بعید نیست عزیزم که ناگهان برسی
بگذار ، که بر شاخه این صبح دلاویز بنشینم و از عشق سرودی بسرایم آنگاه ، به صد شوق ، چو مرغان سبکبال ، پر گیرم ازین بام و به سوی تو بیایم
Ali Zand Vakili - Fasle Parishani (320).mp3
8.96M
پس تو کجایی که نمی‌دانمت؟
لبت میخانه و گیسوی نازت زرگری دارد ارادتمند چشمانت که شاعر پروری دارد
همدردی و هم دردی و درمان دل ما ای هرچه بلا هرچه جفا هرچه شفا تو... 😍