eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2هزار ویدیو
79 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ «سحر با باد می گفتم حدیث غیبت مولا» خطاب آمد توسل کن به نام زینب کبرا بگو یارب ! به حق ناله های عمهٔ سادات محقق کن همین جمعه ظهــور حجت ما را ۱۴۰۲/۱/۶ 🤲
با همه دردی می‌شه کنار اومد جز بی ثباتی☺️☺️☺️
🔹کوچ🔹 عشق یعنی بَری از غفلتِ خودخواهی شو هجرت از خود کن و سرچشمۀ آگاهی شو به تمنّای تو دریاست همه‌تن آغوش از خودت کوچ کن و رود شو و راهی شو محضِ خورشید شدن ذرّه‌ای از خویش برآ قد بکش، دلزده از این‌همه کوتاهی شو سال‌ها فاصله است از رمضان تا رمضان کاروان می‌گذرد... بیرقِ همراهی شو نکند خواب بمانی... نَفَسَت یخ بزند گرم از سوزِ مناجاتِ سحرگاهی شو روزه یعنی که بمیر از طلبِ هر چه جز او روز و شب تشنۀ انوارِ هواللّهی شو.. در دلِ برکۀ حق تا تپشی مهلت هست از شدن خسته نشو، ماه نشد ماهی شو چند گویم به تو هر لحظه که این شو یا آن آنِ او باش، برو هر چه که می‌خواهی شو 📝
🌸 ماه رحمت شده پیدا لکَ لبّیک خدا : ماه رحمت شده پیدا لکَ لبّیک خدا «استجابت» شده معنا لکَ لبّیک خدا ماه ها در پی ماه رمضانت بودیم شد روا حاجت ماها لکَ لبّیک خدا تا شود روزی ما لقمه ی نان سحری پهن شد سفره ی نجوا لکَ لبّیک خدا لایق این همه اکرام نبودیم اصلاً این چه سرّی است خدایا لکَ لبّیک خدا با وجودی که خطاکاری ما را دیدی باز آغوش کنی وا لکَ لبّیک خدا گرمی دست نوازشگر تو باعث شد دل مرده شود احیا لکَ لبّیک خدا وقت آن است کمی خانه تکانی بکنیم تا شوی در دل ما جا لکَ لبّیک خدا قطره ای بیش نبودیم که یک موج دعا وصلمان کرد به دریا لکَ لبّیک خدا تا که گفتیم «حسین» فاطمه هم گفت «حسین» چه بساطی است مهیّا لکَ لبّیک خدا نمک سفره ی امشب شده با اذن حسین روضه ی حضرت زهرا لکَ لبّیک خدا تا که افتاد زمین محسن او هم افتاد ناله اش سوخت علی را لکَ لبّیک خدا
6.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 قرائت شعر فوق العاده زیبای آقای مجید یراق بافان قبل از بیانات رهبر فرزانه انقلاب در دیدار با قاریان ۳ فروردین۱۴۰۲
دیریست دور از تو بهاران را نمی‌فهمم لبخندِ گل ها توی گلدان را نمیفهمم دیریست تنها شاعرِ در بند دیوارم دیوانگی در زیر باران را نمی فهمم با یاد تو شب رنگ عشق و زندگانی بود بعد از تو دیگر ماه تابان را نمی‌فهمم تقویم ها یادآور شور و جوانی نیست این روزها از عشق، عصیان را نمی فهمم درگیر و دارِ یک سکون مرگ آور، حیف شور آفرینی های طوفان را نمی‌فهمم عکس تو را گم کرده ام باور کنم یا نه؟ تلخ است که دیگر بهاران را نمی‌فهمم
عاشقی کِی واحدِ اندازه‌گیری داشته است؟ عشق را قربانی متراژ و مثقالش نکن
يا گرمى يك بوسه به پيشانى من باش يا علت يك عُمر پريشانى من باش با فاصلهِ اى امن كه آسيب نبينى بنشين و فقط شاهد ويِرانى من باش!
مرا آزردی و گفتم که خواهَم رفت از کویَت بلی رفتم ولی هر جا که رفتم دربدَر رفتم
در حیرتم که دیده از او بر نداشتم دل را چگونه برد که چشمم خبر نداشت!
مثل دریایی که موجش عاشق ساحل شده من همان لیلام،مجنونم ولی عاقل شده
نــوروز شـد و جـهان بـرآورد نفـس حـاصـل زِ بـهـار عـمـر مـا را غـم و بـس ...💐