پشت این عقربه ها حسرت دیدارت بود
ور نه هر ثانیه یک سال!چه معنا دارد؟!
#آرش_شریعتی
🔸🔸🔸
به لبهایم مزن قفل خموشی
که در دل قصهای ناگفته دارم
ز پایم باز کن بَند گران را
کزین سودا دلی آشفته دارم ...
🖋 #فروغ_فرخزاد
خوش خُلقی و خشم همزمان یعنی چه
بیـزاری و ... عشق توأمان یعنی چه😩
با رفتن من ، اگر موافق ... هستی...
پس این بنشین، نرو، بمان، یعنی چه...؟؟؟😩
#خليل_جوادى
#تکلیفمو_روشن_کن_خو😢🥴
خیس است همه دفترم از اشڪ ، خدایا
باشد ڪه ردیفِ غزلی "رفت" نباشد
#کنعان_محمیدی
از حاصل عمرِ به هدر رفته ام ای دوست
ناراضی ام اما گله ایی از تو ندارم!
ای بغض فرو خفته مرا مرد نگه دار
تا دستِ خداحافظی اش را بفشارم!
#فاضل_نظری
تو پنهان کن خودت را درمیان نقطه ها اما
بدان من دوستت دارم...سهتانقطه،به این معنا
که تاهستم، که تاهستی، که تاهستند عاشقها
شوَم مست ازلب لعلت، "اَدر کأساً و ناولها"
#مرتضی_قرائی
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
دل من رای تو دارد سر سودای تو دارد
رخ فرسوده زردم غم صفرای تو دارد
سر من مست جمالت دل من دام خیالت
گهر دیده نثار کف دریای تو دارد
ز تو هر هدیه که بردم به خیال تو سپردم
که خیال شکرینت فر و سیمای تو دارد
گل صدبرگ به پیش تو فروریخت ز خجلت
که گمان برد که او هم رخ رعنای تو دارد
اگرم در نگشایی ز ره بام درآیم
که زهی جان لطیفی که تماشای تو دارد
به دو صد بام برآیم به دو صد دام درآیم
چه کنم آهوی جانم سر صحرای تو دارد
خمش ای عاشق مجنون بمگو شعر و بخور خون
که جهان ذره به ذره غم غوغای تو دارد
#مولوی
کی دیدمش که قصد دل زار من نکرد؟
ننشست با رقیبی و آزار من نکرد؟
خندان نشست و شمع شبستان غیر شد
رحمی به گریههای شب تار من نکرد
#وحشی_بافقی
من در پی رد تو کجا و تو کجایی
دنبال تو دستم نرسیده است به جایی
ای « بوده » که مثل تو نبوده است، نگو هست
ای « رفته » که در قلب منی گرچه نیایی...
#مهدی_فرجی