eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بس که میخواهم که باشم با تو در گفت و شنود یک سخن گر بشنوم صد داستان گویم تو را...
عزیز دیگری بودن کمال بی مبالاتیست عزیز مصر هم باشی عزیز جان من هستی
حال یڪ دل را اگر ڪردی "خراب " آماده باش، اشڪ چشم دلشکستہ خانه ویران مےکند...♥️
به طبیبان دگر نسخه‌ی ما را مسپار درد با دست تو درمان بشود خوب‌تر است
تومرجانۍ،تو‌درجانۍ،تو‌مرواریدغلتانۍ؛ اگرقلبـم‌صدف‌با‌شد،میان‌آن‌تو‌‌پنہانۍ.....
یک دَم دلم ز درد تو خالی نمی‌شود من دل ندیده‌ام که چنین "مبتلا" بود
چشمان تو بازارچه‌ی ناز فروشی است یک عالمه دل پیش تو سرگرم خرید است
شرم می گفت نگاهت نکنم، گفتم چشم عشق میخواست ببیند نظری، دعوا شد!
هرڪسےیارےدرین ڪاشانه داردمن تورا یڪ هدف ازرفتن میخانه دارد؛من تـورا هرڪه مستےمیڪند،یڪ دلبر نازڪ ادا درڪنار ساغر وپیمانه دارد؛من تـورا هرڪه رادیدم به فرداهاےخوددل داده است آروزها در دل دیوانـه دارد؛من تـورا هرڪه عاشق میشودباجادوےیک دلفریب دربغل معشوقه اےفتانه دارد؛من تـورا درطواف عاشقے باید بسوزےدم به دم ڪعبه اےاینگونه هرپروانه دارد؛من تـورا هرڪسےدریڪ ستاره بخت خودرادیده است پیش خودیڪ آسمان افسانه داردمن تورا عاشق شوریده دل،دردفترشعرش نوشت هرڪسےیڪ دلبرجانانه دارد؛من تـورا ‌‌‌‌‌‌‌‌‎
نمی گویم همین شبهای ابرآلود برگردی تو فرصت داری اصلاً تا ابد...تا زود برگردی تو فرصت داری از هر جای این تقویم بی تاریخ بدون هیچ مرز، ای عشق نامحدود برگردی! تو فرصت داری ای زیباترین فردای فرداها!... سحرگاهی که خواهی ماند...خواهی بود...برگردی به میعاد غزلهایی که کامل می شود با تو تو باید ای زن کامل! زن موعود! برگردی بیا موهات سمت باد را تغییر خواهد داد تو دریایی تو باید بر خلاف رود برگردی همین یک غنچه باقی مانده از این شاخۀ مریم همین کافیست تا یک صبح خیلی زود برگردی!..
گر چه از آغوش تو سهمی ندارم جز خیال بوی گیسوی تو را می‌جویم از پیراهنم
من و تو آتش و اشڪیم در دل یک شمع به سرنوشت تو وابسته است تقدیرم به دام زلف بلندت دچار و سردرگم مرا جدا مڪن از حلقه هاے زنجیرم درخت سوخته اے در ڪنار رودم من اگر تو دلخورے از من، من از خودم سیرم