ماه خدا رسیده، ماهی پر از کرامت
ماهی که در درونش، بخشایش است و رحمت
هر چند روزه سخت است، امّا برای عاشق؛
این تشنگی گواراست، این ضعف، عینِ قوّت
ماهی که میدهد درس، درس رهایی از بند
بندِ قساوت و خشم، بند غرور و شهوّت
ماه نزول قرآن، ماه هبوط خیرات
هر لحظهاش ثواب و، هر ساعتش سعادت
قطعاً خدا ببخشد، هر بنده را در این ماه
میبیند او به لطفش، هر طاعت و عبادت
دلها کویری و خشک، از کثرتِ گناهان
باران رحمتش داد، بر هر دلی طراوت
چون با علیست این ماه، شد تا ابد مبارک
با خون خویش داده، مولا بر آن شهادت
شبهای قدرْ یعنی، قدرِ علی بدانیم
یا رب بخواه بر ما، حیدر کند عنایت
غیر از خدا که داند، جاه و جلال حیدر
« زنهار از این بیابان، وین راه بینهایت »
#میلاد_الماسی
آدمی خوشمَشرب و خوشخنده بودم من ولی
بعد او اصلاً چه معنـــی مـــیدهد این کارهـــــا...
#طلا_کاظمی
اول سلام و بعد سلام و سپس سلام
با هر نَفَس ارادت و با هر نفس سلام
#علیرضا_قزوه
بفرمایید از کانال شعر《سرزمین شعرها》 دیدن کنید 😍
https://eitaa.com/joinchat/680264228C7c9afec921
🌷همیشه سالم باشید و خوش🌷
گفتم فراق را به صبوری دوا کنم
صبرم زیاد نیست، چرا ادعا کنم؟
بوسیدمش ز دور و چنین مستم از غرور
گر بوسه بر لبش بگذارم چهها کنم؟
گفتم به قول خویش وفا کن، جواب داد
کی قول دادهام که بخواهم وفا کنم؟
بیم فراق دارم و باید به شوق وصل
شب تا سحر نماز بخوانم، دعا کنم...
اشکی نماندهاست که جاری کنم ز چشم
جانی نماندهاست که دیگر فدا کنم
ای عشق، من که عقل خود از دست دادهام،
دیوانهام مگر که تو را هم رها کنم؟
زاهد به ذوق آمده از شعر من ولی
ننگا به من که ذوقی از این مرحبا کنم
#سجاد_سامانی
گرچه از این بیمحلیها شکایت میکنم
شهر عادت کرده، پس من نیز عادت میکنم
کشتههای چشمِ تو ازحد گذشته بعد از این،
هر زمان پیش توام غسلِ شهادت میکنم
طاقت از کف میدهم هربار میخندی ولی
محض حفظِ آبرویم استقامت میکنم...
#امیر_سهرابی
هدایت شده از اشعار ناهید خلفیان
7.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
روزی به پایان میرسد دوران خیلیها....
محفل طنز قمپز
از غفلت خود همیشه حیران ماندیم
از ظلمت خود سخت پریشان ماندیم
حاشا که جمالِ تو شود پوشیده
ماییم که در حجاب عصیان ماندیم
#رباعی
#عاصی_خراسانی
فرصتینیست که امروز بهفردا برسیم
قدمی پیش که تا عرش معلی برسیم
تا حریم حرم یار از این دیر دو در
رهنجُستیم که باایندل دروا برسیم
مرغ روح ار زتن خسته به پرواز آید
بال در بال ملایک بهمسیحا برسیم
تا برآید سحر از مشرق خورشید نیاز
آسمان منتظر ماست به بالا برسیم
بخت اگر یار شود همسفر جنبش رود
فارغ از سیل سیهِ کاسه به دریا برسیم
داغ دردی که شرر زد بهگلوگاه حیات
عشقگوید که چهنالی بهمداوا برسیم
دیرگاهیاستکهحیرتزدهدر لا ماندیم
خُرّم آندم که به دروازه الّا برسیم
دلگراززنگهوسپاکشدازعرشهُقدس
از ثری در شب اسرا به ثریا برسیم
قصه کوتاه اگر پایطلب دست دهد
میتوانیم به سر منزل عنقا برسیم
لختی از خواب عدم دیده اگر باز کنیم
شایدازلطفتو ایدوست بهطوبیبرسیم
دست ما کوته و بر بام بلندت نرسد
رحمتی تا به تو در اوج، خدایا برسیم
#مشفق_کاشانی