eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2هزار ویدیو
60 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حالا وقت چاییه ☕😊✋ آقا حالا وقت چاییه خداقوت بت شکن بعد از زدن سیلی به گوش رژیم کودک کش، اشغالگر قدس🇮🇷
آبادی شعر 🇵🇸
حالا وقت چاییه ☕😊✋ آقا حالا وقت چاییه خداقوت بت شکن بعد از زدن سیلی به گوش رژیم کودک کش، اشغالگر ق
🌼 چای قندپهلو از فضل خداست هرچه نیرو داریم این قدرت و موشک از "أَعِدُّوا" داریم در سایۀ ذوالفقار و فتّاح و قیام آرامش و چای قندپهلو داریم
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
این تازه شروع قصۀ ما و شماست نابودی هرچه ظلم، برنامۀ ماست پایان خوش قصه، ظهور است، ظهور «سالی که نکوست از بهارش پیداست»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️وقتی از سردار حاجی زاده میپرسن "موشک به چه دردی میخوره؟" 😁😁😁
🇮🇷 💥سیلی موشکی، پهپادی در چشم او شد ساعت سیلی زدن نزدیک شد خشم ایران قوی آمادۀ شلیک فریاد مردم مشت شد، پهپاد و موشک شد این انتقامی نرم بود از نوع بالستیک ✍️، ۱۴۰۳/۰۱/۲۶
هم دشمن صهیونیستی هم شیطان هم هرچه خبیث و پست‌تر از حیوان با مـــوشـــک و پــهـپــاد لجن‌مال شدند بــه بــه! چه قیامتی به‌پا کرد ایــــــــران!
راه قدس
از کربلا
می‌گذرد....
؛ از بیشه برون نیامده شیر هنوز نشنیده کسی صدای تکبیر هنوز ترسیده‌ای؟ از چه؟ از رجزخوانی ما؟ بیرون نکشیده‌ایم شمشیر هنوز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دفاع از حرم یعنی قرارِ جنگ اگر باشد زمین کارزار ما تل‌آویو است، تهران نه
به به به توییت و دریاب... «پس از آن که دیدم ایران شیعی، در سایه سکوت بیش از یک و نیم میلیارد سنی چه کرد؛ از این جا من در سلامت کامل عقل و در برابر کل عالم اعلام می‌کنم که شیعه شده‌ام و برادران و خواهرانم را به حرکت بر مسیر علی ابن ابی‌طالب و آل بیت رسول و برائت از دشمنانشان دعوت می‌کنم...»
هر قلب ستمدیده، خوشی می‌خواهد هر ظلم اضافه، خامُشی می‌خواهد موشک بفرستید سر اسرائیل هر خرمگسی مگس‌کُشی می‌خواهد
میان شیر و روبه باز جنگ است و پای روبهان همواره لنگ است شنو ضرب المثل از مردم ما کلوخ انداز را پاداش سنگ است
به مژگان ترم سوگند من هرگز نمی‌گریم که کردم آب و جارو خانه را در پیشواز تو شکوه بوستان را دیدم و پیش خودم گفتم چه می‌رقصند ای بلبل همه گل‌ها به ساز تو
📷 پست عبری جدید حساب Khamenei.ir 🔹قدس شریف در اختیار مسلمانان قرار می‌گیرد و دنیای اسلام آزادی فلسطین را جشن خواهد گرفت. من شک ندارم قلب دنیا شاد خواهد شد من مطمئنم قدس هم آزاد خواهد شد
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی رمز پیروزی این واقعه شد نام نبی ﷺ همه‌ی هیبت صهیون به همین گنبد بود آهنین نیست، عیان گشت که بوده حلبی 😄
16.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعر زیبای محمد خادم از عملکرد دلاورمردان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در عملیات وعده صادق ماحرف‌هامان سرعت صوتش زیاد است چیزی که باید گفت را کوتاه گفتیم
این شکوهِ اقتدارِ مردمانی عاشق است قدرتِ ایمان و تدبیرِامامی حاذق است با توکل کشورم بر دشمن حق فائق است جلوه ای از قدرت این خاک،وعدُالصادق است نیمه شب تاصبحدم،بیدار موشک می‌زنیم بر همه هستیِ استکبار موشک می‌زنیم 🔹 دشمنِ درمانده در امواج سرگردانی است این نمودِ اقتدارِ قدرتی طوفانی است موجب مجد و شکوه و عزت ایرانی است حاج قاسم با دعایش یاورِ قاآنی است با دلی سرشارِ یادِ یار موشک می‌زنیم بر همه هستیِ استکبار موشک می‌زنیم 🔹 امت اسلامی ما باز آمد درخروش شد صدای واق واقِ عده ای خائن خموش گرم شد در آن طرف بازار هر پوشک فروش صدبرابر گشته اکنون قیمتِ سوراخ موش تا که صهیون تر کند شلوار موشک می‌زنیم برهمه هستیِ استکبارموشک می‌زنیم 🔹 ملت مولا حسینیم و همه آزاده ایم تن به تن در عرصه ی صهیون کُشی آماده‌ایم بهر فتح قدس اینک رهسپارِجاده‌ایم تن به تن در راه حق سردارحاجی زاده‌ایم جان فشان هستیم پایِ کارموشک می‌زنیم بر همه هستیِ استکبار موشک می‌زنیم 🔹 این نمودِ کوچکی از گفته های رهبر است جلوه ای از اقتدارِعاشقان حیدر است تازه این خط و نشانِ مردم این کشور است تا که گردد بازچشمِ عده ای دشمن پَرست اینچنین در لانه ی کفتارموشک می‌زنیم بر همه هستیِ استکبار موشک می‌زنیم 🔹 روح پاک بانیِ این راه و این بنیاد شاد روحِ مردانِ غیورِ این شهید آباد شاد خاطر رزمندگان عاشقِ آزاد شاد روح بابای عزیز موشکی مان باد شاد از تلاش اوست با رگبارموشک می‌زنیم بر همه هستیِ استکبارموشک می‌زنیم 🔹 آنچه از آن کل موجودی صهیون برفناست دشمنِ حیرت زده یک پا معلق درهواست حمله نامش را نگو،تازه قلق گیری ماست از تلاش و همت مردان گمنام خداست ماکنون در عرصه ی پیکارموشک می‌زنیم بر همه هستیِ استکبارموشک می‌زنیم 🔹 می رودموشک به سویِ جان دشمن فرت فرت پاره شد از هفت جاصهیون ظالم جرت جرت تاکسی دیگر نگوید بی‌محابا حرفِ چرت تا نماید جمع از این خاکِ غصبی خرت‌وپِرت محکم و کوبنده و پی دارموشک می‌زنیم بر همه هستیِ استکبار موشک می‌زنیم 🔹 چندتایی در تقاصِ مَعمدانی می‌زنیم چندتایی جایِ عمری سرگرانی می‌زنیم تیرِ غم برهستیِ صهیون جانی می‌رنیم دم به دم موشک درون خوکدانی می‌زنیم تند و پی در پی دراستمرار موشک می‌زنیم بر همه هستیِ استکبار موشک می‌زنیم 🔹 موشکی ازجانب سیدرضی ها می‌زنیم یا به یاد زاهدی آن مرد والا می‌زنیم یا که از سویِ رحیمی های بینا می‌زنیم بارِ بعدی موجی از موشک به حیفا می‌زنیم تا شود روز ستمگر ،تار موشک می‌زنیم بر همه هستیِ استکبار موشک می‌زنیم 🔹 ای ندای خون فخری زاده و صیادهاست پاسخی بر آن جنایت ها و آن بیدادهاست موشک ما جلوه ای از اینهمه فریادهاست پاسخی بر وق وق فرمانروای بادهاست دم به دم سوی سگانِ هار موشک می‌زنیم بر همه هستیِ استکبار موشک می‌زنیم 🔹 آی صهیون آنهمه کف کردن و عوعو چه شد؟ آنچه می گفتید ازاقداماتِ این لولو چه شد؟ کو کجارفته است آن یارو؟نتان یاهو چه شد؟ گنبدی که آهنین بود و چنان برگو چه شد؟ از‌حدودِ یازده تاچار موشک می‌زنیم بر همه هستیِ استکبار موشک می‌زنیم 🔹 این طرف شیران بی پروای خاکی سربلند کشوری سرخم نکرده پیش هر زخم و گزند آن طرف یک عده شب ادرارِ ایزی لایف بند هرصدایی می رسد تعویضِ پوشک می‌کنند چونکه ما ناگاه و بی هشدار موشک می‌زنیم بر همه هستیِ استکبار موشک می‌زنیم 🔹 این ندای جونقان و نقنه و سامان ماست جلوه ای دیگر زعکس اهلِ پردنجان ماست این ندای مردم پرشور وردنجان ماست مشت های محکم وسخت نمد مالان ماست ما به هر فریادمان انگار موشک می‌زنیم بر همه هستیِ استکبار موشک می‌زنیم 🔹 گنبدی که آهنین می بودگردید آبکش منجنیق محکم داوود را هم که ولش آید از رادارها تنهاصدای خِشّ و خِش کاش می شد گفت چندین واژه‌ی دارای کِش! چون نبایدگفت پس بسیار موشک می‌زنیم بر همه هستیِ استکبار موشک می‌زنیم 🔹 می شود یک روزاین بیداد و قال و قیل محو می شود باخیبر و با فاتح و سجیل محو آرزوهایش شود روزی در آب نیل ،محو می شود ازخاک عالم نام اسراییل محو تامحقق گردد این گفتار موشک می‌زنیم بر همه هستیِ استکبار موشک می‌زنیم 🔹 این نشانِ اقتدارِ ماست ممنون از سپاه این دلیل افتخارِ ماست ممنون از سپاه در زمانه اعتبارِ ماست ممنون از سپاه تازه این آغاز کار ماست ممنون از سپاه شکرحق باید شودهربار موشک می‌زنیم بر همه هستیِ استکبار موشک می‌زنیم 🔹 آنچه می بینید تازه وقت آرامیِ ماست موج هستیم و سکوت سرد ناکامی ماست دست لطف حضرت صاحب زمان حامی ماست تا ابد پاینده جمهوری اسلامی ماست تا شود راه فرج ،هموار،موشک می‌زنیم بر همه هستیِ استکبار موشک می‌زنیم 🔹 باز اگرکاری کند دشمن جوابش موشک است گر که خبطی نو کند حتماًجوابش موشک است جرم او گرقدرِ یک سوزن جوابش موشک است یا نگاهی بدکند ایضاً جوابش موشک است گر شود این ماجرا تکرارموشک می‌زنیم بر همه هستیِ استکبار موشک می‌زنیم
کودک غزه بیارام سحر نزدیک است مرگ این مجتمع ضد بشر نزدیک است وعده‌ی صادق طوفان مقاوم گل کرد مژده ای شب زدگان صبح ظفر نزدیک است
إنا من المجرمین منتقمون... حضور عقربه حس می‌شد، زمان اگرچه تعلل داشت اگرچه درد سخن می گفت،سکوت شوق تکامل داشت جهان خواب زمستانی،به فکر زخم فرو می‌رفت هنوز در وسط دی ماه،حیاط خانه‌ی ما گل داشت نسیم آمد و بغض آلود درون حوض تنش را شست چقدر سرخی بکری بود،چقدر رنگ به کاکل داشت نسیم از تو سخن می گفت، از این که چشم تو روشن بود از اینکه خاطر آرامت، چقدر عطر گلایل داشت اگرچه حاجت خود را تو،گرفته بودی و می‌رفتی عقیق روی زمین اما هنوز دست توسل داشت عقیق راز مگویت بود،عقیق زخم عمیقت بود چقدر بغض تو سنگین بود،چقدر شانه تحمل داشت نرفته بودی و می‌رفتی که عشق پشت سرت باشد که با وجود تو این لشکر همیشه پیش قراول داشت نرفته بودی و می‌رفتی که قدس مقصد آخر بود که جسم خسته و خونینت،هنوز روح توکل داشت مسیح خواست که برخیزیم به قصد موعظه‌ای تازه اگرچه لحن یهودا نیز،هنوز مستی الکل داشت به اعتبار تو پر کردیم، خشاب خشم تلافی را که قلب مردم آزادی به سمت فتح تمایل داشت
شروع ناگهانی داشت طوفانی که حرفش بود رسید از شش جهت سجیل‌بارانی که حرفش بود رسید از سررسید فتح، آن روز تماشایی رسید از سنگر فرمانده، فرمانی که حرفش بود برای انتقام خون دل‌هایی که می‌خوردیم فرود آمد همان شمشیر برّانی که حرفش بود و حالا دشمن است و صبحِ کابوسی که می‌گفتیم و حالا دشمن است و عصر خسرانی که حرفش بود بشارت باد گل‌ها را به فروردینِ روییدن! که نزدیک است آن سرسبزدورانی که حرفش بود قسم به موی خون‌آلود اطفال فلسطینی به زودی می‌رسد این سر به سامانی که حرفش بود بیا و گوش کن! از قدس دارد می‌رسد کم‌کم همان صوت صمیمی… صوت قرآنی که حرفش بود… کسی و الفجر می‌گوید… کسی و الفتح می‌خواند… کنار طبل آن جنگ نمایانی که حرفش بود به دست ما نوشته می‌شود بر مصحف تقدیر برای داستان قدس، پایانی که حرفش بود
من چنان عاشق رویت که ز خود بی‌ خبرم تو چنان فتنه خویشی که ز ما بی‌ خبری دیده‌ای را که به دیدار تو دل می‌ نرود هیچ علت نتوان گفت به جز بی بصری گفتم از دست غمت سر به جهان در بنهم نتوانم که به هر جا بروم در نظری گر تو از پرده برون آیی و رخ بنمایی پرده بر کار همه پرده نشینان بدری
🌼
تمام دلخوشی زندگی من این است که وقت مرگ می‌آیی و مرگ شیرین است مگر نگفتی علی جان؛ فَمَن یَمُت یَرَنی بیا که وقت وفایت به عهد دیرین است به رغم کوه گناهی که می کِشم بر دوش سبک شدم چو پَر کاه و سینه سنگین است شهادتین مرا فاطمه تقبُّل کرد بیا همه کس و کارم! زمان تلقین است سلام وادی من؛ وادی السلام علی! کجاست مسکن امنِ کسی که مسکین است رسیده جان به لبم یا لبم رسیده به جان مرا دو بوسه به روی ضریح، تسکین است کفن کنید مرا رو به قبله ی حرمش نجف چه جای قشنگی برای تدفین است فراق و وصل مرا می کُشند یک میزان سرم به دامن حیدر، به روی بالین است سرم مقابل ایوان طلای شاه نجف… سرم مقابل زهرا همیشه پائین است علی که ابروی او قابِ قوس اَو اَدناست اگر مرا نرساند به عرش، غمگین است بخواه روزی از این پادشاه، بنده خدا! گدای خانه او هر که هست تضمین است ممات، عین حیات است و نار، عین بهشت کسی که دل به علی بسته است خوش بین است