به آب خورده گره، زندگی ماهیها
من از خیال فراق تو نیز میمیرم...
#امیرحسین_پورعزیز
🆔@abadiyesher
فضای خانه که از خندههای ما گرم است
چه عاشقانه نفس می کشم! هوا گرم است
دوباره "دید امت"، زُل بزن به چشمانی
که از حرارت "من دیدهام تو را" گرم است
بگو دو مرتبه این را که: "دوستت دارم"
دلم هنوز به این جملهی شما گرم است
بیا گناه کنیم عشق را ... نترس خدا
هزار مشغله دارد، سر خدا گرم است
من و تو اهل بهشتیم اگرچه می گویند
جهنم از هیجانات ما دو تا گرم است
به من نگاه کنی، شعر تازه می گویم
که در نگاه تو بازار شعرها گرم است
#نجمه_زارع
🆔@abadiyesher
از اوج درد در غزلی تازه حاکیام
از پنج شنبه های بدون تو شاکیام
#حسین_مرادی
🆔@abadiyesher
شبهای هجر را گذراندیم و زندهایم
ما را به سختجانی خود این گمان نبود
#شکیب_اصفهانی
🆔@abadiyesher
لبهای تو هنگام سخن جام شراب است
جذابیت چشم تو تکبیتی ناب است
وقتی نزنی شانه به مویت وسط باد
حال همهی شهر ازین غصه خراب است
ترکیب عسل ترشی و تلخی است رخ تو
معنای لبت خنده و ابروت عتاب است
شد میوهی باغ تن تو سوژه و مضمون
هر قسمت از اعضای تو هفتاد کتاب است
هر چند که آرامش چشم تو زیاد است
لبهای پذیرندهی تو عضو شتاب است
غوغای النگو قدمت پیچش مویت
موسیقی رقص آور بی حد و حساب است
اینکه تو نشستی و غزل خوان شدهام من
بیداری محض است و یا شورش خواب است ؟
سرمستی و رقص و غزل و جام لبالب
افسوس که این صحنه فقط خواب و سراب است
#حسین_مرادی
🆔@abadiyesher
مرا بازگردان
به جایی که بودم
قبل از دیدارت
سپس سفر کن...
#محمود_درویش
🆔@abadiyesher
در شهرِ جنون دیار دارم بی تو
با پنجرهها چه کار دارم بی تو؟!!
باید برسم به وضعِ خود میدانی
با خاطرهات قرار دارم بی تو...
#حسن_کریمزاده
📓شهر_جنون
🆔@abadiyesher
از پیچ و تابِ جادهی غمبارِ روزگار ...
خوشبخت آن کسی است که با همسفر گذشت
#حسین_دهلوی
🆔@abadiyesher