خوانش غزل۳۲۴استادآهی.mp3
1.01M
غزل شمارهٔ ۳۲۴(خوانش استاد حسین آهی)
گر چه افتاد ز زلفش گرهی در کارم
همچنان چشم امید از کرمش میدارم
بر طرب حمل مکن سرخی رویم که چو جام
خون دل عکس برون میدهد از رخسارم
پرده مطربم از دست به در خواهد بود
آه اگر آن که در این پرده نباشد بارم
پاسبان حرم دل شدهام شب همه شب
تا در این پرده جز اندیشه او نگذارم
منم آن شاعر ساحر که به افسون سخن
از نی کلک همه شهد و شکر میبارم
دیده بخت به افسانه او شد در خواب
کو نسیمی ز عنایت که کند بیدارم
چون تو را در گذر ای باد نمییارم دید
با که گویم که بگوید سخنی با یارم
دوش میگفت که حافظ همه روی است و ریا
به جز از خاک درش با که بود بازارم
#حافظ_خوانی
#استاد_آهی
ترکیب بندحجت الاسلام نیرتبریزی.mp3
1.86M
عنقای قاف را هوس آشیانه بود
غوغای نینوا همه در ره بهانه بود
جایی که خورده بود می، آنجا نهاد سر
دردی کشی که مست شراب شبانه بود
یکباره سوخت زآتش غیرت، هوای عشق
موهوم پرده ای اگر اندر میانه بود
در یک طبق به جلوهء جانان نثار کرد
هر در شاهوار کش اندر خزانه بود
نامد به جز نوای حسینی، به پرده راست
روزی که در حریم الست این ترانه بود
بالله! که جا نداشت به جز بی نشان در او
آن سینه ای که تیر بلا را نشانه بود
کوری نظاره کن که شکستند کوفیان
آیینه ای که مظهر حسن یگانه بود
نی نی، که وجه باقی حق را هلاک نیست
صورت به جاست ،آیینه گر رفت، باک نیست
ای در غم تو ارض و سما خون گریسته
ماهی در آب و وحش به هامون گریسته
وی روز و شب به یاد لبت چشم روزگار
نیل و فرات و دجله و جیحون گریسته
از تابشِ سرت به سنان, چشم آفتاب
اشک شفق به دامن گردون گریسته
در آسمان ز دود خِیامِ عفاف تو
چشم مسیح, اشکِ جگرگون گریسته
با درد اشتیاق تو در وادی جنون
لیلی بهانه کرده و مجنون گریسته
تنها نه چشم دوست به حال تو اشکبار
خنجر به دست قاتل تو, خون گریسته
آدم پیِ عزای تو از روضهی بهشت
خرگاه درد و غم زده بیرون گریسته
گر از ازل تورا سرِ این داستان نبود
اندر جهان ز آدم و حوا نشان نبود
#نیر_تبریزی
#به_روایت
#مهدی_امین_فروغی
﷽
━━━━💠🌸💠━━━━
شادی به روزگار گدایان کوی دوست
بر خاک ره نشسته به امید روی دوست
گفتم به گوشهای بنشینم ولی دلم
ننشیند از کشیدن خاطر به سوی دوست
━━━━💠🌸💠━━━━
#سعدی
426.9K
مناجات امام زمان و اسارت اهل بیت علیهم السلام
کجایی ای یابن زهرا
کجایی ای مهربانم
کجایی ای منجی ما
که از هجرت نوحه خوانم
به شام غمها سحر مولا
بیا از این غیبت کبری
بیا آقا جان بیا آقا
بیا آقا جان بیا آقا
بگو امشب در کجایی
مدینه یا سامرایی
تو مشهد یا کاظمینی
ویا دشت کربلایی
رسیده جانت اگر بر لب
مرا با خود هم ببر امشب
بخوان بر ما روضه ی زینب
بیا آقا جان بیا آقا...
امان درد غریبی
حسینم وا ای حسینا
سر جدت روی نیزه
کنار آن راس سقا
فدای چشم تر عمه
بریزد خون از سر عمه
شکسته بال و پر عمه
بیا آقا جان بیا آقا....
بسم رب الحسین
السلام علی الحسین
و علی علی بن الحسین
و علی اولاد الحسین
و علی اصحاب الحسین
پلنگ سنگی دروازه های بسته شهرم
مگو آزاد خواهی شد که من زندانی دهرم
تفاوت های ما بیش از شباهت هاست باور کن
تو تلخی شراب کهنه ای من تلخی زهرم
مرا ای ماهی عاشق رها کن فکر کن من هم
یکی از سنگ های کوچک افتاده در نهرم
کسی را که برنجاند تو را هرگز نمی بخشم
تو با من آشتی کردی ولی من با خودم قهرم
تو آهوی رهای دشت های سبزی اما من
پلنگ سنگی دروازههای بسته شهرم
فاضل نظری
"مرا خیال تو، بد بی خیال عالم کرد"
خودم برای خودم با تو عالمی دارم
السلام علیک یا اباعبدلله
#کدام دیده مرا از نگاه تو انداخت
که من سلام تو اما ، تو والسلام منی...!
#حسین_مرادی
🍁🍁🍁
سلام به همگی
مرا تو جانِ عزيزي و يارِ محترمي.. :)
به هر چه حكم كني بر وجود من حَكَمي..
غمت مباد و گزندت مباد و درد مباد..
كه مونس دل و آرام جان و دفعِ غمي..
#سعدي
از ازل در طَلَبَت چشم ترم گفت حسين
هركجا بال زدم، بال و پرم گفت حسين
مادرم داد به من درس محبت اما
من حسينی شدم از بس پدرم گفت حسين
شيرهی مِهر ِ تو خون شد به رگم شد جاری
خونِ دل اشك شد و در نظرم گفت حسين
تا گُل ِ نام تو واشد به لبم، باز پدر
گفت شكر تو خدايا پسرم گفت حسين
هرچه دارم همه از لطف پدر بود كه او
عوض ِ قِصه به بالين ِ سرم گفت حسين
اين عجب نيست كه يك بنده بَرَد نام ِ تورا
كه خدایِ ازلِدادگرم گفت حسين
تيغ ها نوحهی خون از لبشان جاری شد
تا در آن لحظه كه بانویِ حرم گفت حسين
گفتم ای عشق مرا دستِ نياز است دراز
طلبِ خويش به نزدِ كه برم گفت :حسين
-رضا حمامی آرانی"صفير"
_صلی الله علیک یا ابا عبدالله
دریا به چشم گریه کنانت چو شبنم است
یعنی که هر چه گریه برایت کنم کم است
شکر خدا که با همه ناقابلی مان
اشکی برای عرض ارادت فراهم است
دیوار کعبه گشت سیه پوش داغ تو
یعنی تمام سال خدا هم محرم است
زهرا به دست سینه زنت آب می دهد
هرکس که هست با تو در این خیمه محرم است
بگذار تا نفس بزنم در عزای تو
این آرزوی هر شب عیسی بن مریم است
یک گوشه از تمامی شش گوشه ات حسین
دارالشفای درد غریبان عالم است
بانی روضه هات خدا بود خود نوشت
هرکس که شد به عشق تو دیوانه آدم است
حسن لطفی
ای که میبخشی تو با انگشتری
انگشتِ خویش..
دستِ خالی رد مکن ما را
ز کویت یا حسین...
#اللهمارزقنیکربلاء ..💔
خوشا به تربت پاک تو سجدهکردنما
توییکه نامِتو در صدر سربلنداناست
#صلیاللهعلیکیااباعبدالله
سخت است دلسپردگی و
دلبری که نیست..
رفتی حسین و ماندهام و
باوری که نیست ...
#آه_عمتیالمظلوم💔
خنجرازبیگانه خوردن سخت ودرمان سختتر
نیشخند دوستــان امــا دوچندان سختتر
خندههایم خندهی غم، اشکهایم اشک شوق
خندههای آشکار از اشک پنهان سختتر
چید بالم را و درهای قفس را باز کرد
روز آزادیست از شبهای زندان سختتر
صبح گل آرام در گوش چنار پیر گفت:
هرکه تن را بیشتر پرورد، شد جان سختتر
مرگ آزادیست وقتی بال و پر داری، کنون
زندگی سخت است اما مرگ از آن سختتر.....
#سهراب_عرب_زاده
حال و روزم را بیا آقا ببین بهتر نشد
این گدایِ بیوفا هم واقعاً نوکر نشد
آخرشم اون چیزی که میخواستی نشدم آقا ...
درد و غمهایم زیاد و این دلم آلوده است
معصیت عادت شد و از من جدا آخر نشد
از فراقت گریه و ناله نکردم یک شبی
از فراقت گریه و ناله نکردم یک شبی
دل ندادم به تو و این فاصله کمتر نشد
از فراقت گریه و ناله نکردم یک شبی
دل ندادم به تو و این فاصله کمتر نشد
توبهها کردم ولی توبه شکستم بعدِ از آن
این چنین بودم که دردِ من دوا دیگر نشد
با چه رویی حاجتم را بر زبان جاری کنم
منکه دیدم غربتت اما دلم مضطر نشد
نوکر ..
امیدش اربابِ ... امیدش اربابِ
#اللهم_عجل_ولیک_الفرج
#یاصاحب_الزمان_ادرکنی_ولاتهلکنی 😭
التماس دعای فرج وعاقبت بخیری
#سلام_ارباب_خوبم ❤️
تا گفتم #السلام_علیکم دلم شکست
#نام_حسین ، بند دلم را، ز هم گسست
ای اسم اعظمت به زبانم، عَلَی الدَّوام
ما جاءَ غَیرُ اِسمُکَ فی مُنتَهَی الکَلام
چندیست خوراکم همه شب #گریه و زاریست
از جان و دلِ بی رمقم صبر فراری ست
تقویم پُر از ضربدرِ سرخِ جنون شد
ڪارِ منِ مشتاق فقط روز شماریست
دادم تو را قسم به نخِ چادری که سوخت..
شاید دلتــــــ بسوزد و یک کربلا دهے..
#امام_حسین_ع
#کربلا
اندازه ی یک عمر تنهایی غزل دارم
وقتی #تو با باران نمی آیی غزل دارم
این جاده ها بن بست های بی سرانجامند
وقتی #تو پایان غزلهایی ، غزل دارم
#جابر_ترمک
رسیده بزم عشق و باده می ریزند عاقلها
((الا یا ایهاالساقی ادرکاسا و ناولها))۱
جهان انگشت بر لب از جمال یوسف زهرا
((زتاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دلها))
حرم را باز پس می گیرد از نامحرمان بی شک
((جرس فریاد می دارد که بربندید محملها))
به بانگ یالثارت الحسین آغاز خواهد کرد
((که سالک بی خبر نبود زراه و رسم منزلها))
نشسته بارهجران تو بر این پیکر لاغر
((کجا دانند حال ما سبکباران ساحلها))
تو سراللهی و مخفی است قدر ات در جهان اما
((نهان کی ماند آن رازی کزو سازند محفلها))
به عشق عطر گیسوی تو دنیا را رها کردم
((متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملها)) ۲
بیا و با طلوعت گل برویان از کویرستان
که خورشید و زمین هم خسته اند از دور باطل ها
تو مثل آیه ی تطهیر نازل می شوی، آخر
به آخر می رسد بالا نشستن های نازل ها
تو حسن مقطع زیباترین شعر خداوندی
تو می آیی و می آید به پایان کل مشکلها
ترجمه :
۱:ای ساقی جام را بگردش بیاور و تناول کن
۲:هرگاه خواستی معشوق را ملاقات کنی از دنیا دست بکش ودنیا را ندیده بگیر
#سیدحسین_سیدی