شمال و جنوب ندارد که!
تمامش دلتنگیست.
وقتی #تو
در مرکز دلـــم نباشی...
#حسان_حقشناس
💟
"وقتی که دلت از دل ما فاصله دارد"
"هر روز ، دلم لرزش صد زلزله دارد"
ای کاش خبر داشتی از حال خرابم
در جان من هر شب غم تو غلغله دارد
گویند همه بر من بیچاره به طعنه
این عاشق مجنون چقدر حوصله دارد
جنگ است میان من و دل لحظه به لحظه
بس محنت و رنج و الم این غائله دارد
افسوس فِراق تو شکسته پر و بالم
تاب سفرم نیست که آن چلچله دارد
می سوزم و میسازم از این داغ جدایی
تا نشنوی از کس دلم از #تو گله دارد
#همایونی
خدا چه حوصلهای داشت روز خلقت تو
كه هیچ نقص ندارد تراش قامت #تو ...!!
#عمران_صلاحی
ڪجا رسٖد به #تــو
مڪتوب گریه آلودم؟
ڪه باد هم نبَرَد
ڪاغذی ڪه نم دارد!
#صائب_تبریزے
اتفاقی تازه همچون عشق میخواهد دلم
ماجرایی ساده رنگ شعر میخواهد دلم
گاه گاهی👈 یک نگاهی اشتباهی سمت تو
یک نفر از جنس تو اصلا " #تو "میخواهد دلم👆❤️😢
#علی_گلپایگانی
☺😕😕
🌿🌷🌷🌿😃
#شب تڪرار
بینهایت ناگفتہهاست
شاید #تو هم جایی
در دوردستها
#ستارهها را میشماری...
#بهناممحبیفر
سلااااام....شب همگی خوش🌹🌹🌹🌹
اين قفس گرچه مرا لحظه اي انڪار نڪرد
آنچه ڪردي #تـــو به من هيچ ستمڪار نڪرد😕😢😕
#علیرضا_آذر
جا براے من #ڪَنجشڪ زیاد است ولی
بہ درختان خیــابان #تو عادت دارم
#علیاڪبر_رشیدے
سلام روزتون بخیرونیکی🌸🌸🌸🌸🌸
تا چشمهایت میشود سکّوی پروازم
پلکی نزن که باز هم در فکر آغازم
تا #تو نگاهم میکنی آرام آرام
رو برنگردانی که خود را زود میبازم
من دوست دارم با تو شاعرتر شوم حتی
با اخمهای دَرهَمت هم شعر میسازم
پای کدامین برگه را امضا کنم ای عشق؟!
تا خونبهای با تو بودن را بپردازم
این عشق دارد آبرویم میشود کم کم
نابود گردم آبرویم را نمیبازم
#وحیده_گرجی
درگیرت شده ام
می دانی یعنی چه؟؟
یعنی
در تمام تار و پودم خانه کرده ای
یعنی درون قلبم
منزل گزیده ای
خدای احساسم گشته ای
خلوت آغوشم را تصاحب کرده ای
یعنی جانم شده ای و
بی تو نیمه جانم
یعنی
من بی #تو
نه
نه
نمی توانم
#امیر_عباس_خالق_وردی
تقدیم به امام غریبم محمد باقر علیه السلام
دلم در این شب پر غم،سلام داده به تو.
سلام سمت حرم،صبح و شام داده به تو...
نوشته ام،به خدا مطمئنم این شعرم...
تمامِ بند به بند التیام داده به تو
نخور غصه خداوند در دل شیعه...
به جای صحن که دارالسلام داده به تو...
میان این همه آدم میان این همه مرد...
چقدر علم تو آقا مقام داده به تو...
چقدر ظالم و بدخواه میشود آدم...
چگونه زهر هلاهل هشام داده به تو؟!!
#گشوده بال در عالم عبای علم شما
ز سمت حوزه می آید صدای علم شما#
درست گشته به دست تو پیکر دانش.
همیشه سایه ی تو بوده بر سر دانش
تمام شهر پیمبر،دَرَش علی،واشد.
به دستهای پر از برکتت درِ دانش
همین نمونه ز شاگرد تو بس است بی شک...
که جابر تو شده کیمیاگر دانش
تو پایگاه عظیمی تو منبع علمی.
به عشق توست که برپاست،منبر دانش
لبت پر از سخنان و روایت و آیه.
و چشمهای تو ماهِ منوّر دانش...
#تو اولین محمد پس از محمدی و...
بدون صحن و سرا و ضریح و گنبدی و...
# نفس نفس زدنت در هوا پراکنده...
هوا زبوی خوش عطر توست آکنده...
چقدر چهره ی تو شکل ماه تابان و...
چقدر نام محمد به تو برازنده...
در آن زمانه ی پر غصه داشتی بی شک.
به جای تیزیِ شمشیر نطق بُرَنده...
پس از رسول فقط نام تو محمد شد...
که علم آمد و نام تو شد شکافنده...
#چه کرده با دل هر شیعه داغ غربت تو...
بلور اشک محبان چراغ تربت تو...#
نوشته اند ز داغ بقیع شاعرها...
دچار بغض پر از کینه اند زائر ها...
چرا کشیده شده دور مرقدت دیوار؟
و بسته است همه کوچه ها،معابرها...
کنار نقل احادیث شیعه تقریباً ...
مزیّن است به عنوان قال باقرها...
سلام شخص پیمبر پس از طی دوران...
رسیده محضر تو از طریق جابرها...
نمای قبر تو را شیعه کم ندیده ولی...
چه میکشند از این وضع تو مجاورها...
#صدای گریه ی هر قافیه شده غمناک...
بنفسی انت و روحی و والدی بفداک...
سیده زهرا موسوی مقدم
بیدل منم !
که دلم مانده پیش #تو
من جای خالی
همه دل های عالمم ...!
#معصومه_صابر
نبودی در دلم انگار طوفان شد، چه طوفانی!
دو پلکم زخمی از شلاق باران شد، چه بارانی!
صدایت کردم و سیبی به کف با دامنی آبی
وزیدی بر لبِ ایوان و ایوان شد، چه ایوانی!
نبودی بغض کردم... حرفها را... خودخوری کردم
دلم ارگ است و ارگ از خشت... ویران شد، چه ویرانی!
گوزنی پیر بر مهمانسرای خانهی خانی
بر لطفِ سرپُری تکلول مهمان شد، چه مهمانی!
یکی مثلِ #منِ بدبخت در دامِ نگاه #تو
یکی در تنگیِ آغوش زندان شد، چه زندانی!
من از "سهراب" بودن زخم خوردن قسمتم بوده
برو "گرد آفریدم" فصل پایان شد، چه پایانی...
#حامد_عسکری
🆔@abadiyesher
یک نفر از جنس احساسِ تو میخواهد دلم
یک نفر مثل خودت اصلا #تو میخواهد
دلم
#اسماعیل_حاج_علیان
@abadiyesher