eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
2هزار ویدیو
70 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
این روزها چشمِ تری دارم، کمک کن حال و هوای دیگری دارم، کمک کن بی حوصله در گوشه‌ای مأوا گرفتم حالِ خراب و مضطری دارم، کمک کن ارباب.. من جامانده‌ام از کرببلایت.. من.. ناتوان بال و پری دارم، کمک کن بدجور قلبِ خسته‌ام آتش گرفته.. در دل شرار و آذری دارم، کمک کن دارد مسجّل می شود.. بودم اضافه؟ ای شاه.. شورِ نوکری دارم، کمک کن تنبیه کردن با نرفتن!! سختِ سخت است در سینه‌ی خود محشری دارم، کمک کن از گریه کُن‌های غمِ صدّیقه هستم حالا که عِرقِ مادری دارم، کمک کن سوگند بر زهرا دوباره دعوتم کن... این روزها.. چشمِ تری دارم، کمک کن محسن ‌راحت‌حق ..💔 اربعین ۱۴۴۳
مسپار دل به هر کس که رخِ چو ماه دارد به کسی سپار دل را، که دلت نگاه دارد...
ﺩﺭ ﺣﺴﺮﺕ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﺑﺴﻮﺯﯾﻢ ﻭ ﺑﺴﺎﺯﯾﻢ ﺗﺎ ﺁﺗﺶِ ﺩﻝ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﺑﻨﺸﺎﻧﻨﺪ .. ..💔
فکر کن باران شبی نم نم بیاید، وای نه...... یار ِ مو خرمایی ات از در بیاید، وای نه...... بعد ِ عمری دست دور ِ گردنت جای ِ سلام بوسه با هر "دوستت دارم" بیاید، وای نه..... تو بپرسی: عاشقم هستی چه اندازه؟ و من هرچه بشمارم ستاره کم بیاید، وای نه....... از قلم موی ِ اجاق و مینیاتورهای ِ دود چایی ِ قوری ِ چینی، دم بیاید، وای نه..... عطر ِ قلیان ِ دو سیبت رشک ِ حوای ِ بهشت من کنارت، غبطه بر آدم بیاید، وای نه..... در دهانش بسته باشد، پرده ها پوشیده چشم پلکهای ِ پنجره برهم بیاید، وای نه..... چشم در چشمم بریزی تا شوم مست از شراب درصد ِ گیرایی ات کم کم بیاید، وای نه....... من همان پروانه ی ِ بدپیله ی ِ آغوش ِ تو نوبت ِ زندان ِ ابریشم بیاید، وای نه...... کاشکی از خواب ِ شعرم برنخیزم تا ابد طعم ِ لبهایت مگر دستم بیاید، وای نه..... 🌺🍃🌼🍃🌺🍃🌼🍃🌺🍃🌼
قصدم برود که زن بگیرم سه وچهار😳 مرضیه حلیمه فاطمه یا گل نار😐 اما چه کنم که شاعری بی پولم فعلن بروم سمت قلم یا خودکار🚶😕 (امیرسالار) 😬😬😜😜🙈🙈
انصاف نیست آیه‌ی رحمت شود عذاب چینی که حق زلف بُود بر جبین مزن
به‌راز گفتم با دل! زِ خاطرش بُگذر جواب داد فلانے از آنِ ماست هنوز..
‌ ‌فرقی نمی‌کند چه برایم نوشته دوست  گیرم که ناسزاست ولی دستخط اوست آیینه‌وار خیره به تنهایی توام آری ! سکوت ساده‌ترین راه گفت‌و‌گوست   این درس را ز عشق تو آموختم که گاه  راه وصال دست کشیدن ز جست‌و‌جوست  هرکس به قدر وسع خریدار یوسف است سرمایه‌ی شکسته‌دلان چیست؟ آرزوست! بیچاره ما که گرچه عزیزیم نزد خلق  چیزی که پیش دوست نداریم آبروست    
اندازه ی دریا اگرچه حرف دارم هر رهگذر اما نمی آید بکارم زل میزنم در بینهایت چشم نقشه اینجاست یا آنجاست یا آنجا دیارم یا بسترم درد است یا برگ است یا برف تقویم تابستان ندار بی بهارم از هیچ چشمی "دوستت دارم" ندیدم اما به عکس کهنه ای امیدوارم تنهاییم همراه من باقیست حتی روزی که دنیا جمع گردد برمزارم
از عشق تنها در مسیر من خطر مانده آهم اثر دارد دعایم بی اثر مانده اشکم که خشکید از فراغش شعر جاری شد آتشفشانی از غزل روی جگر مانده مثل بتی هستم که از طوفان ابراهیم آوار تهمت روی دوشش با تبر مانده مانند مریم در هجوم طعنه وتهمت از قوم خود در روز میلاد پسر مانده مانند طفل بی کس و کاری که بعد از سیل مبهوت و مات و زخمی و آسیمه سر مانده بیهوده دارید انتظار ازمن نمیفهمید ای دوستان درمانده ام درمانده درمانده دست از سرم بردار ای دنیای غارتگر چیزی ندارم جانی اما مختصر مانده
هفتاد من هم مثنوی اینجا ببافم جز دوستت دارم که معنایی ندارد