کنار من که نباشی، تمام هفته یکیست...
چه صبح شنبه ی تلخم، چه عصر آدینه!
#محسن_نظری
قلبِ شكسته ى من، ديگر نميخورد جوش
من باختم تو بردى ، يادت مرا فراموش...
#سيدتقیسيدى
عاشقی شیوه قلب نگران است بخند
یاد من باش که لبخند زنان خواهم رفت...!
#حسینغیاثی
محبوب من!
تمام چیزی که
ذهنم را مشغول کرده این است
که حال تو و حال "چشمهایت"
خوب باشد ..
نزار_قبالی
﷽
━━━━━💠🌸💠━━━━━
به جمعیت کفایت کرد امیرالمومنین ما را
پریشانی وداعی کرد زین بحرِ یقین ما را
به ذلت بر زمینش سر نهادیم و ثنا گفتیم
به روز حشر با عزَت برون آرد زمین ما را
غبارِ قبر او با آستین برگیر تا آن بت
کشد بر آستانش در جزا از آستین ما را
ز اعماق قرون از بین جمعیت تو را دیدیم
تو هم ای ناز مطلق از همان بالا ببین ما را
تمنا از علی هم صحبتی با اوست خود ورنه
شفاعت می کند پیش از علی ، ام البنین ما را
━━━━━💠🌸💠━━━━━
#محمد_سهرابی
﷽
━━━━━💠🌸💠━━━━━
کنار من که نباشی، تمام هفته یکیست...
چه صبح شنبه ی تلخم، چه عصر آدینه!
━━━━━💠🌸💠━━━━━
#محسن_نظری
﷽
━━━━━💠🌸💠━━━━━
قلبِ شكسته ى من، ديگر نميخورد جوش
من باختم تو بردى ، يادت مرا فراموش...
━━━━━💠🌸💠━━━━━
#سیدتقی_سیدی
به نواے دردمندے برسم به قُرب یزدان
به دلم نواے یارب به سرم هواے رحمان
بِدِه اے خداے منّان ، به رَهَم چراغِ افروز
که بخوانمت شبی را ، به نواے گرمِ سبحان
#سارهساداتمعین(هانیل)
پشت سر هم غزل برایم بفرست
سرد است کمی بغل برایم بفرست
این مسئله ی عشق تو بانو! سخت است
بنشین دو سه راه حل برایم بفرست
#محسن_چالاک
😂 😂
درختان را هنوز ای برف! شوق برگ و باری هست
زمستان گرچه طولانیست، آخر نوبهاری هست
مرا در قلب خود کُشتی و از دنیای خود راندی
گمان میکردم ای بیرحم بین ما قراری هست
تمنای وفاداری مرا هرگز نبود از تو
ولی ای بیوفا از بیوفا هم انتظاری هست
چو در قلب تو میتازند بعد از من رقیبانم
به یاد آور که در صحرای آغوشت مزاری هست
اگر یک عمر هم در بستر آرامشت باشی
بدان ای رود! در پایان راهت آبشاری هست
#فاضل_نظری
🌹🏴 یا حضرت امّ البنین سلام الله علیها🌹🏴
خِشتم، از معدن الماس سخن می گویم
سنگم، از چشمه ی احساس سخن می گویم
من مغیلانم و از یاس سخن میگویم
یعنی از "مادر عبّاس" سخن می گویم
اسوه ی عاطفه، اسطوره ی تقوا و یقین
مادر شیر پسرهای علی، امّ بنین
ای که خورشید، به دور قمرت گردیده
قرص ماه، آینه دار پسرت گردیده
سُرمه ی حور و ملک، خاک درت گردیده
بال جبریل، گلیم گذرت گردیده
جیره ی شاعر بی نان و نوا را برسان
"چادرت را بتکان روزی ما را برسان"
پی دل گشته و دیدیم که دلدار تویی
معنی عارفه ی واصله ی یار تویی
محرم بی کسی حیدر کرار تویی
مرهم گریه ی مولا به شب تار تویی
دیده ای از غم جانکاه، چه ها می گوید
ضجّه هایش به دل چاه، چه ها می گوید
جگرت پاره شد از آه جگر فرسایش
قلبت آواره شد از ناله ی واویلایش
مُردی از دیدن لرزیدن زانوهایش
سوختی، با شرر نغمه ی یا زهرایش
گشت هر بار علی از غم زهرا مدهـوش
کُشته ی فاطمه را مهر تو آورد به هوش
تو همانی که از اوّل شده شیدای حسین
ضربان دلت آهنگ دل آرای حسین
لای لایی اباالفضل تو آوای "حسین"
عشقت این بود شود طفل تو سقای حسین
عاقبت هم پسرت ساقی اربابش شد
آب اما به خدا گوهــر نایابـش شد
چه ابالفضل تو اوصاف نکویی دارد
بحر جود است و به هر غمزده جویی دارد
هر کسی با پسرت سرّ مگویــی دارد
خوش به احوال سکینه چه عمویی دارد
گرچه بُرده ست خودش از همه عالم دل را
نقش ِ دل کرده فقط ، نام "ابوفاضل" را
نیست جز عشق عمو، مایه ی آب و گل او
مَشک خونین عمو ، بانی خون دل او
آخرین خنده ی عباس بوَد قاتل او
آه، از خاطره ی همّت بی حاصل او
سینه اش از غم سقّای حرم آکنـده
زیر لب زمزمه دارد که "عمو شرمنده"
کاش آن بغض گلوگیر فرو می بردم
عوض آب کمی خون جگر می خوردم
قبل از آنی که به تو رو بزنم می مردم
با نگاهم چقدر قلب تو را آزردم
مطمئنم، نه عمود و نه سنان کشت تورا
ترک روی لب دخترکان کشت تو را
یاد داری قد بابای من از غم تا شد؟
آن زمانی که عمود آمد و فرقت وا شد؟
به زمین خوردی و بالای سرت بلوا شد
سر انگشتر و خود و زرهت دعوا شد
رفتی و لشکر بابای من از هم پاشید
رفتی و حرمله بر غربت بابا خندید
رفتی و عربده ی شمر به گوشم پیچید
معجر از روی سرم خولی نامرد کشید
لکّه ابر سیهی روی مرا پوشانده
رد سیلی سنان بر رخ من جا مانده