eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
️مُقَدَس است ، دوشنبه بَرایِ این نوکر ️دوشنبه ها به لَبَم ذِکرِ یا حَسَن گویم... 🌱
بیا و پنجره ها را کمی نصیحت کن بگو که چشم از این راهِ رفته بردارند!
آنقدر مدارا کرده‌ام که دیگر مدارا عادتم شده. وقتی خیلی نرم شدی همه تو را خم می‌کنند ...! ‌ ‍‌‌
هر بامداد... تا نور می‌دمد از کوه‌های دور من بال می گشايم، چابك تر از نسيم پيغام صبحدم را با شعرهای روشن، پرواز ميدهم و چه زيباست پيغام صبح ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌
آه کز تاب ِدل ِ سوخته جان می سوزد ز آتش ِدل چه بگویم که زبان میسوزد یارب این رخنهٔ دوزخ به رخ ِما که گشود؟ که زمین در تب و تاب است و زمان می‌سوزد دود برخاست ازین تیر که در سینه نشست مکن ای دوست که آن دست و کمان می سوزد مگر این دشت ِشقایق دل ِخونین ِمن است ؟ که چنین در غم ِ آن سروِ روان میسوزد آتشی در دلم انداخت و عالَم بو برد خام پنداشت که این عود نهان می‌سوزد لذّت ِ عشق و وفا بین که سپند ِ دل ِ من بر سر ِ آتش ِ غم رقص کنان می سوزد گریۀ ابر ِ بهارش چه مدد خواهد کرد؟ دل ِ سرگشته که چون برگ ِ خزان می سوزد سایه خاموش کزین جان ِ پُر آتش که مراست آه را گر بدهم راه جهان می سوزد
ای غمزه‌ی جادویت افسونگر بیماران وی طره‌ی هندویت سرحلقه‌ی طراران رویت به شب افروزی مهتاب سحرخیزان زلفت به دلاویزی دلبند جگرخواران گوئی که دو ابرویت بیمار پرستانند پیوسته دو تا مانده از حسرت بیماران جان آن نبود کو را نبود اثر از جانان یار آن نبود کو را نبود خبر از یاران چون دود دلم بینی اندیشه کن از اشکم چون ابر پدید آید غافل مشو از باران تا پیر خراباتت منظور نظر سازد در دیدهٔ مستان کش خاک در خماران جز عشق بتان نهیست در ملت مشتاقان جز کیش مغان کفرست در مذهب دینداران یوسف که به هر موئی صد جان عزیز ارزد کی کم شود از کویش غوغای خریداران خواهد که کند منزل بر خاک درش خواجو لیکن نبود جنت ماوای گنه کاران
در خودم هر چه فرو رفتم و ماندم کافی‌ست رو به بیرون زدن از خویش، دری می‌خواهم
ساز ناکوک نزن عشق سرم را بردی بعد از او حوصله ای نيست كه عاشق بشوم
خاطر پرحسرتم را با پیامی شاد کن ای صدایت مژده بخش کامرانی‌ها مرا
مرغ تدبیرم به سوی بام وصلش می‌پرید از قضا در راه بال مرغ تقدیرم شکست
گرمیِ بازار حسنت زآتشِ عشق من است از تو واسوزم که خود از خود شوی بیزار هم!
چالِ گونه،خالِ لب ابرو کشیده، دست نرم این‌همه ابزار قتاله به یک جا لازم است؟؟