eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امشب بساط "کفرسوزان" ست ماییم و ماه و جمع دیگر هم . پای نظامِ خود نمی مانی!؟ در حدّ یک هم؟! .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ما را به جمع شهیدان ببر حسین(ع)... من با کوهی از گناه که رویم نمی شود! "عاصی" 😭😭😭😭 🌹در شب سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران نثار امام و شهدا صلوات 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
درجهان پر هیاهو در زمان غیبت او میدهد جان را تسلی "نغمه "
خواستم گویم به او که "دوستت دارم" ولی... با خودم گفتم نگو ، اکنون دهانت را ببند او نباشد "سهم تو از عشق" فهمش سخت‌ نیست کن‌ رعایت لااقل در جمع گاهی هم بخند گرچه کامت تلخ ، جانت درد ، روحت خسته است کن تظاهر در کنار چای تلخت هست قند... آنچه را خواهی تو از این عشق جز افسوس نیست باش راضی با رضای حق همان را هم پسند... ای که می‌خوانی تو شعر خسته ام‌ را گوش کن عاشقی سخت‌ است باور کن شنو این راز و پند طاقت سختی نداری یا جدایی یا که غم... عاشق یاری مشو تا که نبیند دل گزند "عاصی" 💔💔😭😭
.: 🌼 🌼 🌼کاش این جمعه دل عرش چراغان بشود 🌼یوسفِ آل علی راهی کنعان بشود 🌼بانگِ جاء الحقِ جبریل بپیچد به فلک 🌼آسمان قاریِ این آیۀ قرآن بشود 🌼تشنه ی بارش یک لحظه نگاهش هستیم 🌼دیده بایدکه پُراز حضرت باران بشود 🌼الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَــرَج🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مهدیِ فاطمه ای یوسف زیبا رخ خوبان گل طه،گل نرگس،مهِ بیتا رخِ خوبان! ما که گوییم بیا،گوش به امرت بودیم؟ یا که غافل شده وبار به دوشت بودیم؟ العجل گفتن ما هیچ به جایی نرسید چون عمل نیست،دعا هیچ به جایی نرسید! علت این که علی شیر خدا تنها شد فاصله بین غدیرش به مسافت ها شد! هر که دارد به سرش شور ونوای مهدی باید او دل بسپارد به ولی وبه ولای مهدی رهبرم سید علی نائب بر حق ولیّ الله است که اطاعت از امورش چون اطاعتِ نبیّ الله است ✍به قلم : خدیجه درستی
~id➜|•@mola113•|↰_۲۰۲۲_۰۲_۱۱_۱۳_۱۲_۰۵_۰۶۷.mp3
7.58M
جان من کجایی... _بانی‌ِروضِه‌ها‌جان‌ِزَهرابیا، آه‌اَزاین‌غَم‌جُدایی..؛💔•~
🌹 ... گل سپید همیشه بهار می آیی برای رونق این لاله زار می آیی هنوز نبض دلم این سؤال را دارد که با شروع کدامین بهار می آیی؟ به پاس این همه آلاله هم شده بی شک به شهر مردم چشم انتظار می آیی سپیده سر زده ای آفتاب من پس کی به چشم روشنی این دیار می آیی؟ 🤲 🇮🇷 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🌸⃟🌷🌴🌿♻️჻ᭂ࿐✰❄️☃
آسمان ابری است از آفاق چشمانم بپرس ابر، بارانی است از اشک چو بارانم بپرس تخته دل در کف امواج غم خواهد شکست نکته را از سینه سرشار توفانم بپرس در همه لوح ضمیرم هیچ نقشی جز تو نیست آنچه را می‌گویم از آیینه جانم بپرس آتش عشقت به خاکستر بدل کرد آخرم گر نداری باور از دنیای ویرانم بپرس پرده در پرده همه خنیاگر عشق توام شور و شوقم را از آوازی که می‌خوانم بپرس در تب عشق تو می‌سوزد چراغ هستی‌ام سوزشم را اینک از اشعار سوزانم بپرس جز خیالت هیچ شمعی در شبستانم نسوخت باری از شعر ار نپرسی از شبستانم بپرس
وصل تو کجا و من مهجور کجا دردانه کجا حوصله‌ی مـور کجا هـر چـند ز سوختن ندارم باکی پـروانه کـجا و آتـش طور کـجا
رفتنت هم نتوانست مرا راهی کند. من به جایِ‌خالی‌ات هم، قولِ ماندن داده‌ام … 😔
ای آن‌که به مُلک خویش پاینده تویی وز دامـن شـب صـبح نمـاینده تــویی کـار مـن بیچــاره قـوی بــسته شــده بگشــای خــدایا که گشــاینده تــویی
مطیعی همچنین پیش از سخنرانی رئیس جمهور در مصلی شعرخوانی کرد. ابیات این شعر که سروده محمد مهدی سیار، میلاد عرفان پور و علی‌محمد مؤدب است به شرح زیر می‌باشد: باز جاری‌ست خیابان به خیابان این شور هم‌قدم باز رسیدیم به میدان حضور زنده‌تر می‌شود این شور و نوا نسل به نسل تازه‌تر می‌شود آزادی ما نسل به نسل زندگان نفس قدسی روح‌اللهیم آیه فتح بخوانید که ما در راهیم سربه‌سر ملت عشقیم که تا جان داریم سر و سودای رسیدن به شهیدان داریم راهیانیم در این جاده‌ی پر رؤیا ما هرکه در بیعت عشق است بیاید با ما بهمن است و دل یک سال به این ماه خوش است پرچم است و به دلش جلوه‌ی «الله» خوش‌است پرچم عشق که خورشید همه آفاق است تار و پودش همه از خون رگ عشاق است شده هنگام علمداری ما بسم الله بگذر از خویش و به این بزم بیا بسم‌الله شده در بزم وفا جام بلا دست به دست پرچم دوست رسیده‌ست به ما دست به دست بر زمین هر طرفی دست علمداری…آه سر هر دار خدایا سر سرداری…آه بیرق مستی این تاک نخواهد افتاد به اباالفضل که بر خاک نخواهد افتاد حاج قاسم که صدایش، نفس صبحدم است گفت جمهوری اسلامی ایران، حرم است باز دلتنگ تو هستیم کجایی‌ای مرد! دل به لبخند تو بستیم کجایی‌ای مرد! صف اول که به لبخند تو زیبا می‌شد شعر هم مثل همه محو تماشا می‌شد انتقام تو که کابوس شب آمریکاست‌ ای یل معرکه! والله که بر ذمّه ماست این نه عهدی‌ست که یک آن هم از آن برگردیم جان سالم ببرد قاتل تو، نامردیم شیرمردا! ز تو این روبهکان می‌ترسند آری از اسم تو هم مثل اذان، می‌ترسند تو در این ظلمت شب سرخ‌ترین فریادی بردن نام تو ممنوع شد‌ای آزادی! مرد باید، که به هنگام خطر یل باشد روز میدان و شب واقعه اول باشد‌ ای نشسته صف اول! به عدالت برخیز مالک راه علی شو، به شجاعت برخیز چشم‌ها را بنگر، تشنه‌ی عدل است وطن همقدم با صف مردم، به صف ظلم بزن با زر و زور، علی‌وار و دمادم بستیز صف‌شکن باش و در این خط مقدم بستیز هان مبادا که چنان دولت قبلی، فردا گردن دولت قبلی فکنی مشکل را! گوش این مردم از این وعده و آن وعده پر است وقت تنگ است نبایست که لحظه نشست درد دل‌هاست خوشا گوش کنی مردم را نه که خاموش و فراموش کنی مردم را کاش مردان تو آئینه‌ی پاکی باشند یعنی از جنس همین مردم خاکی باشند موسم بت شکنی آمد و بت هم کم نیست همچنان چاره ما شور خلیل‌الهی‌ست بت تزویر و تکبر، بت فرزند و تبار هان، خلیلی شو و آن تیشه‌ی غیرت بردار «تازه آغاز جهاد است» بر این طبل بکوب «وقت اعدام فساد است» بر این طبل بکوب علم قسط برافراز چو فرصت باقی‌ست حق مردم به‌خدا زندگی قسطی نیست حق مردم نه زمین‌بازی و دست‌اندازی‌ست حق مردم نه چنین صنعت خودروسازی‌ست مردم ما که نکردند دریغی از جان صد دریغ است که مانند کنون در غم نان حاصل سازش و امید به دشمن دیدیم ده برابر شدن قیمت مسکن دیدیم ما از این جام چشیدیم و همه خیر و شرش ضرر اندر ضرر اندر ضرر اندر ضررش استخوانی به گلو مانده و خاری در چشم صبر کردیم و ندادیم عنان در کف خشم صبر کردیم و کنون موسم پیروزی ماست شک نکن بر اثر صبر، ظفر روزی ماست دارد اقرار کنون دشمن دیرین به شکست مفتضح گشته و خود نیز به این معترف است رفت آن هیبت پوشالی دشمن بر باد نرود حیله دجالی‌اش، اما از یاد. چون که در معرکه جنگ سرش خورده به سنگ فکر نیرنگ کند باز و شود رنگ به رنگ گر ز «تحریم» و ز «تهدید» ندیده‌ست اثر دارد امید که «تطمیع» دهد باز ثمر چیست تحریم؟ همین خام‌فروشی‌هامان غفلت از گنج نهفته به دل دریامان اقتصادی که به زنجیر دلار است هنوز این تجارت که زمینگیر دلار است هنوز اصل تحریم همین چرخه خودتحریمی‌ست آنکه همت کند و طرح نو اندازد کیست؟ گره کار وطن غیرت ما می‌طلبد عقل و عشق و جگری، چون شهدا می‌طلبد خندق است آی ببینید که احزاب آمد از صف ما برود، هرکه پی خواب آمد عشق می‌بارد و سر‌ها به تماشا مستند دل بریدند ز خود تا به خدا پیوستند عطر عشق است که در شام و یمن پیچیده ست نور یارست به روی شهدا تابیده است ره چراغان شده، جامانده مبادا باشیم‌ می‌رود قافله وامانده مبادا باشیم قدس‌ای قبله اول! خط پایانی تو مقصد قافله هند و خراسانی تو! هر که دارد سر همراهی سر بسم الله هر که دارد جگر خوف و خطر بسم الله!
🍃🌺 نذر میلاد نور چشم سلطان طوس 🌺🍃 از شعف از شوق سرشارم، ندارم غصه ای خوب شد حالِ بد و زارم، ندارم غصه ای قرعهٔ فالم به دست صاحبِ «بخشش» رسید یاورم شد! بخت شد یارم، ندارم غصه ای نورِ چشم ضامن آهو شد امشب ضامنم شد سبُک از معصیت «بارم»، ندارم غصه ای تا سحر در فکر لطفش میروم تا کاظمین با دلی آرام بیدارم، ندارم غصه ای دوستش دارم! به دست مهربانش بارها برطرف ‌شد بغضِ بسیارم، ندارم غصه ای با دعایش مشکلاتم یک به بک حل میشود پس اگر گاهی گرفتارم؛ ندارم غصه ای سائلم آنجا که حاجت را نگفته میدهد گرچه مدیون و بدهکارم، ندارم غصه ای در دو عالم بر سرم هر چه بلا نازل شود تا جواد إبن الرضا(ع) دارم، ندارم غصه ای! ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅ ┅─═ঊঈ🌺ঊঈ═─┅
در بیت‌ شمـــــا خـدا شرف را انباشت با آمـدنت امــــــید در دلهـــــــا کاشت نامیده شدی محمــــدی دیگـــــر چون این‌خانه علی داشت‌ محمد کم داشت ✍ ✒️
این قلب هــای خسته و لبریز آماده ست حسی قوی و ناب و شورانگیز آماده‌ست مـانده فقط دست حضورت بر سر لشکر آقا! سلاح و پرچم مــــــــا نیز آماده‌ست ✒️
آقا! عظـــــــم البلا ،نمی آیی تو؟ دشمن شده بی حیا نمی آیی تو؟ ✒️
پدرم خواست که فرزند مطیعی باشم! شعر پیدا شدو من آنچه نباید شده ام!😊
می‌طلبم هرکه تو را داشته تا که ببینم سر افراشته لایق دیدار نی ام من نی ام طالب یک ساقی و پیکی می ام حال بگو از چه خراب منی مانده به جانم تب و تاب منی حضرت معشوقه مخوانم که تو بیت خزانم شد و عاشق به تو
نَفَس رسیده تا بُرون کند ز سینه آه را رسیده صبح و برده ظلمت شب سیاه را به دست شمس هشتمین ببین فروغ ماه را رضا پسر نه! در بغل گرفته یک سپاه را به برکتِ "جواد" لامحال شد محال ها به یمن او رها شده رضا ز قیل و قال ها مدینه را ببین که میزبان نور منجلی ست پیمبری ببین که روی دست های یک علی ست شنو شهادتین از او، اگر دل تو صیقلی ست: "محمّد است مُرسَل و علیِ مرتضی ولی ست" اگر که جان دهم کم است بهر رونمای او تمام هرچه هست در جهان شود فدای او به چهره اش ببین جمال ذات ذوالجلال را به دست خود گرفته نبض قبل و بعد و حال را کسی که ارث برده از رسول حق، کمال را؛ به خُردسالیَش دهد جواب هر سؤال را میان آستین او هزار "اِبنِ اَکثَم" است علوم خلق پیش او بِسان قطره در یم است قیام او، قعود او، مثل خود پیمبر است ببین که برق هر نگاه او شبیه حیدر است مدینه ایست قلب او، دلش نه جای دیگر است و آرزوش انتقام قاتلین "مادر" است و هست بر لبان پاک او مدام زمزمه: "الا که لعنت خدا به دشمنان فاطمه" شدم اسیر معجزات بی حدِ خدائیَش فدای آن شجاعت و غیرت مرتضائیَش؛ کرامت حسینی و عزّت مجتبائیَش چگونه گوید این زبان ز رأفت رضائیَش مُرید عشق اگر تویی، بیا بیا مُراد، اوست اگر که دستِ خالی آمدی بیا، "جواد" اوست چه عاشقانه صحبت از محبت قدیمِ اوست خوشا به آنکه در حریم قُدسیَش کلیمِ اوست دلم مقیم کوی او شده ست و یاکریمِ اوست سعی و صفا و مروه ام، قبله ی من حریمِ اوست بخوان ز چشم های من! اگرچه کاظمینیَم رسیده چون "دَهِ رجب" جورِ دگر حسینیَم دعای نیمه ی شب شکستگان جواب داد خدا به سائل حسین، شأن آفتاب داد به شادی چرخ و فَلَک دوباره آب و تاب داد ببین عجب گُلی به باغِ دامنِ "رُباب" داد ستاره ای رسید و روشنیِ نَیِّرِین شد مَطلعِ این ستاره آغوشِ خوشِ حسین شد بیا بیا که آمده علیِّ اصغرِ حسین علیِّ اصغرش که نه! رسیده حیدرِ حسین حیدر او که نه! بگو یک تنه لشکرِ حسین یک تنه لشکرِ حسین و تیرِ آخر حسین که کربلا به یاری پدر رود همین پسر زند به قلب لشکری بدون نیزه و سپر و کاش این پسر به پیش چشم های مادرش قُماطِ پاکش نشود ، غرق به خون حنجرش چه می شود رباب را که پیش دیده ی تَرَش به روی نیزه ها رود، سر علیِ اصغرش چگونه نوش جان کند، بعد علی، رباب، آب چرا که می رسد ز حلق او نوای آب آب شاعر:
در اين حريم، هيچ‌كسی بی‌مراد نيست بازار اهل معرفت اینجا کساد نیست همواره بی‌حساب فقط لطف می‌كند بيهوده نام او كه امامِ "جواد " نيست ديدم كه در تمامی حاجت‌گرفته‌ها فرقی ميان مجتهد و بی‌سواد نيست از كشور امام رضاييم و بين ما كمتر كسی به لطف شما، خانه‌زاد نيست بغضی نشسته در دل شبهای اين حرم برعكس مشهد است و زائر زياد نيست پرسيدم از حوائج و بين جواب‌ها حتی يكی‌ش، "حاجت ما را نداد"، نيست نامی برای درب ورودی مرقدش درخور تر از ورودی "باب المراد" نيست شاعر:
-باب‌الحوائج‌آمده‌حاجت‌بگیرید -عیدانه‌ازدست‌ولی‌نعمت‌بگیرید..😍🎊 🎊🎈 🌸⃟🕊🇮🇷🍁჻ᭂ࿐✰