خلقت گمانم دوستان ، با یا علی آغاز شد
الله گفتا یا علی ، آدم وجودش ساز شد
ورد لب لاهوتیان غیر از علی والله نیست
احمد به نام مرتضی دارنده ی اعجاز شد
یاصاحب صبر
به لوح خاطر من نیست جز خیال تـو نقشی
ز بس ڪه کرده وجودم به دوستیِ تو عادت
#آتش_اصفهانی
بازدم های تو شد دَم های شورانگیزِ من
با توام شیرینترین دلدار من، وقتت بخیر!
#مریم_میرصفایی
چو در کنار منی، کفر نعمت است ای دوست
دو دیدهام مژه بر هم دَمی اگر بزند
#حسین_منزوی
کسی سراغ شما را نمیگيرد، مگر آنکه
دلتنگ شما باشد
و کسی دلتنگ شما نمیشود مگر آنکه
متوجه جای خالی بعد از شما باشد...
#نجیب_محفوظ
سلام
مانع راهت شدم اين بار هم، اما چه سود؟
می روی... آه ای رفيق بی وفا، عزت زياد!
#مجتبی_دهدشتی
من از بیداریِ کابوسوارم سخت میترسم
کسی را میشناسی این حوالی خواب بفروشد؟
- #امیر_اخوان
در دلم غوغاست...
اما رازداری بهتر است
چشم می دوزم به درامیدواری بهتر است
#حسین_دهلوی
به سفر رفتی و عشاق تو گیسو کندند
در فراق تو عجب سلسله ها بر هم خورد
#واقف_هندی
بسم الله الرحمن الرحیم
#ولادت_امام_حسین_علیهالسلام
شراب آلوده میداند تَهِ پیمانه میچسبد
خمارِ باده میفهمد شبِ میخانه میچسبد
گداییِ در این خانه تشریفی به ما داده...
که تنها بر لبِ ما ساغرِ شاهانه میچسبد
حرم شد خانهام وقتی ، سلامت کردم و دیدم
زیارتهایِ ما حتی میانِ خانه میچسبد
سرِ سال است رو بر تو زیارتنامه میخوانم
زیارتنامه خواندن با دلِ دیوانه میچسبد
سلامالله ای دل آتشِ صبح اَزَل آمد
مبارک باد یازهرا که اَحلی مِن عسل آمد
اگر شعریم اگر شوریم ؛ مُرَکب یا قلم هستم
اگر با شهریار و مُقبِلیم و مُحتشم هستیم
همه از آستان آسمانی نجف داریم
که هر دَم ؛ دَم به دَم با صاحبِ تیغِ دودَم هستیم
دمِ ما یاعلی و بازدمهامان حسین است و...
اسیرِ این دَم و دیوانهی این بازدم هستیم
پس از یک عمر فهمیدیم این دل بارگاهِ توست
در این قابی که میبینم حرم را ؛ در حرم هستیم
خدا را شُکر بختِ روز و ماه و سال مایی تو
همیشه تا همیشه حالِ حَوِل حالِ مایی تو
تو گوشه گوشه در دل شُعله شُعله در جگر هستی
تو از پیراهنم حتی به من نزدیکتر هستی
الف با میم و با عینی و با فایی و با حایی
چگونه اینهمه هستی چگونه اینقدو با منظومهی هفتاد و دو خورشیدیات عمریست
مدارِ چرخش دیوانههای دربدر هستی
«اگر غم لشگر انگیزد که خونِ عاشقان ریزد»
دعا هستی دوا هستی قضا هستی قَدَر هستی
چنان روشن شده عالم بگو خورشید برگردد
محال است از حریم تو کسی نومید برگردد
نگاهی کُن به دامانت دخیلِ تو خلیل اینجاست
کنارِ سجدگاهِ ما جبینِ جبرئیل اینجاست
جلالالله در چشمت جمالالله در رویت
جمال اینجا جمیل اینجا جلال اینجا جلیل اینجاست
نه از سینایِ موسایم نه از اَنفاسِ عیسایم
کفایت میکند ما را کَرَم تا که کَفیل اینجاست
گِره خورده است با نامت سرِ مژگانِ ما یعنی...
که آبِ سلسبیل اینجا که یک شعبه زِ نیل اینجاست
خدا را شُکر قلبِ ما صدای کربلا دارد
فقط حال و هوایم را هوای کربلا دارد
(حسن لطفی ۹۹/۰۱/۰۸)