دلم بردی و آنگٖاهی به پـنـدم
صـبـر فرمایی
مکن
تکلیف ناواجب،
که بی دل صبر نتوانم...
#انوری
رفتهای از برِ ما، چشم به راهیم؛ بیا
حلقه در گوشِ درِ کعبهی آهیم، بیا
دوریات بندِ غم افکند به پای دلِ مست
مست بودیم، پشیمان ز گناهیم؛ بیا
#شمس_لنگرودی
زحمتت هستم و ای کاش دگر کم بشوم
یا که نه ... با نفس قدسی ات آدم بشوم
چه خیالات عجیبی ... من و این بار گناه ...
خواستم در نظر چشم تو مَحرم بشوم
این همه پیش همه رو زدم و خوار شدم
کاش یک بار فقط پیش شما زانو زنم
شده بازیچه ی من ذکر دعای فرجت
کاش عامل به دعاهای قنوتم بشوم
منتظرهای تو رگبارِ بهاری هستند
کاش من هم ز غمت بارش نم نم بشوم
انتظار فرجت راه حسین است فقط
کاش لبیک ، به پیغام مُحرّم بشوم
ذکر تو این شده که "کیست مرا یار شود !؟"
نکند جای اضافه شدنم کم بشوم !؟
به عمل کار برآید نه به "جانم به فدات"
پای دار غم تو کاش که "میثم" بشوم
غبطه خوردم به شهیدان حریم زینب
آرزو می کنم ای کاش که من هم...
#اللهم_ارنی_الطلعة_الرشیدة
قلم در دست من بی تو ندارد شوق رقصیدن
کمک کن تا که بگریزم من از اندوه و ترسیدن
#پسندیده_تیموری
مبین که پیشِ تو بغضم همیشه زندانیست
هنوز همدمِ این مرد، اشکِ پنهانیست
به وعدههای تو امیدوارم؛ اما حیف
که عمرِ نوح ندارم، که آدمی فانیست!
#حسین_دهلوی
میخواستم وجود تو را شاعری کنم
کاری که احتیاج به خوشباوری نداشت
یک شهر در به در شده است
از حضور تو
یوسف هم اینقدَر به خدا مشتری نداشت
دشت خشکید و زمین سوخت و باران نگرفت
زندگی بعد تو بر هیچ کس آسان نگرفت
چشمم افتاد به چشم تو ولی خیره نماند
شعله ای بود که لرزید ولی جان نگرفت
دل به هر کس که رسیدیم سپردیم ولی
قصه عاشقی ما سر و سامان نگرفت
تاج سر دادمش و سیم زر، اما از من
عشق جز عمر گرانمایه به تاوان نگرفت
#فاضل_نظری
علتِ چپ شدن چشمان 👀 ما را خواستند مِن مِنے کردم و دیدند که #طُ را مےنگرم 😍 🙈
🙈🙈🙊🙊🙈🙈
بغلت گریه ی خاموش چه حالی دارد
غزل و بوسه و آغوش چه حالی دارد!
من که یک عمر شکار توام ای کاش شبی
کبک من باشی و من قوش، چه حالی دارد!
در چشم همه روی لبم خنده نشاندم
در حال فرو خوردن بغضی سرطانی
آیا شده از شدت دلتنگی و غصه
هی بغض کنی، گریه کنی، شعر بخوانی؟
#سیدتقی_سیدی
════
یک نفر را دوست دارم، شعر می گویم برایش...
آمده در زیر شعر من نوشته : " عاشقین؟ !"
این همه از دردهایم گفته ام باز آمده
می نویسد : خوش به حال دلبر تو! آفرین!
من که شاعر نیستم تا عاشق شعرم شوی
من فقط یک عاشقم بگذار تا شعرم شوی...
با من از ماندن بگو، رفتن تباهم می کند
خوب می دانی غمت خانه خرابم می کند
من به لبخند دو چشمان تو عادت کرده ام
ترک عادت هم که می دانی چه کارم می کند؟
قدر یک دم دست هایت را ز دستانم مگیر
فکر یک دم بی تو،بر مردن مجابم می کند
#من_مینویسم_تو_بخوان
#شاعرانه