eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
95 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ای کاش که دکتر بشناسد مرضم را یک تو بنویسد میان این همه دارو
نشد یک لحظه از یادت جدا دل زهی دل آفرین دل مرحبا دل زدستش یک دم ندارم نمی دانم چه باید کرد با دل هزاران بار منعش کردم از عشق مگر بر گشت از راه خطا دل
درد بسیار داشتم ، بی معطلی رفتم پزشک خوشبحالم باز هم یک "تو" ب من تجویز شد
حتی را هم که می‌بَرند با هـر اشـاره بندِ دلــم پاره می شود...
آن چنان نقش به چشمان تو انداخته‌اند که فقط فرشچیان حق کشیدن دارد
نقش ِچشمان ِخمارت ، چه کشیدن دارد ! سایه ساران ِدو زلفت ، چه لمیدن دارد ! آن قدر خوب و ملیحی که به یک جرعه نگاه حس ِمستی لبت ، طعم ِچشیدن دارد
آمدم بوسه زنم گاز گرفتی عوضش تله موش است دهان تو و لبهات پنیر
مو پريشان ميکنى, لب گاز ميگيرى کمى... ترش و شيرين و ملس, اصلا انار درهمى
ازچهره توسلفی مبهم دارد🙂 یک چادر و روسری سرهم دارد😊 دیوانه دیدار توام میدانی؟🤔 این خسته به تو نیاز مبرم دارم 😊
صورتت ســـ🍏ـــیب گلابیست که خوردن دارد😋 گونــه ات بوســـــ😘ـــه که نه؛ گاز گرفتن دارد🙊😋
در حد مجاز صرفه‌جویی بکنید...👌 با عشوه و ناز صرفه‌جویی بکنید...😌 چون کودک نازی به بغل می‌گیرید...😍 در مصرف گاز صرفه‌جویی بکنید...😁🙊
مثل سربازی که جا مانده میان دشمنان دستها روی سرم تسلیم (چشمان) توام