سایه با من همنشین و ناله با من همدم است
جـام غـم بـر روی ایشان درکشم هر صبحدم
عشق مهمان دل است و جان و دل مهمان او
من دلوجان پیش مهمان درکشم هر صبحدم
#خاقانی
#امام_زمان
در شـهـر اگــر هـنـوز ایـمـانی هست
در کـالـبـد خـستهی مـا جانی هست
چـون معتقـدیم منتقم در راه است
ویرانی و غم را سرو سامانی هست
#محمدجواد_منوچهری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•| #عاشقانه |•
جان میلــرزد
که ای وای
اگـر دلـم دیگـر برنگــردد....
من با توأم ولی تو حواست به دیگری ست
نفرین به رسم تو اگر این شیوه دلبری ست
"قربان آنکسی که زبان و دلش یکی ست "
آیینه بودن است که رسم ِپیمبری ست
چشم و چراغ ِ روشن این دوره گرد را
خاموش کردنش به نگاهی ، ستمگری ست
لشکر نکش به سینه ی تنگ غریبه ها
این شهر در محاصره ی ساده باوری ست
نفرین به جنگهای صلیبی که همچنان
مثل ِجنون عشق من و تو سراسری ست
.
با من غریبگی نکن ای ماهتاب من
معجون چشم های تو افیون ِ کافری ست
"تا خاک را به یک نظرت کیمیا کند "
چشم تری که در صدد دادگستری ست
.
چون قهوه های ترک قجر بغض می کنی
گرچه زبان مادری ِ هردومان ، دری ست
#سید_مهدی_نژاد_هاشمی
کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش
کیروی؟ ره زِکهپرسی؟ چهکنی چونباشی
حافظ
گفتمش دل بردی از ما جان من مقصد کجاست؟
گفت عاشق را نشاید پرس و جو با ما بیا
#راحم_تبریزی
روی دلم سیاه برایم عوض شده ست
معنای راه و چاه برایم عوض شده ست
گفتم اگر نظر به تو، خواهر برادری ست
شرمنده! آن نگاه برایم عوض شده ست
آن مقصدی که قول و قرار گذشته بود
در نیمه های راه برایم عوض شده ست
آخر چرا دروغ بگویم به خود، چرا؟!
آن دید اشتباه برایم عوض شده ست
دیدم به مهر و قهر تو، نام و سلام تو
ناگاه دیدم آه! برایم عوض شده ست
دست خودم نبود، نه! دست دلم نبود
کی گفته دلبخواه برایم عوض شده ست
نیت اگر که خیر شود، بوسه هم دعاست
در عشق تو گناه برایم عوض شده ست
من تارک الصلوة نبودم و نیستم
قبله و سجده گاه برایم عوض شده ست
دیشب که شکل ماه عوض شد، به چشم من
امروز جای ماه برایم عوض شده ست.
آرش آذر پیک
من عاشقم، تو عاشقی، دیگر تعارف کافی است
پشت کلاس درس هم، دیگر توقف کافی است
چندی ست گویا توأمیم، هی بر سر راه همیم
این اتفاقی نیست، آه! دیگر تصادف کافی است
با آن نگاه بی ریا، با ناز پنهان در حیا
درقلب من، در روح من، دیگر تصرف کافی است
دیگر نمانده فرصتی، از آن غرور لعنتی
برگرد و بشکن خواب را، دیگر خرو پف کافی است!
رقصان بشو، طوفان بکن، من را به خود مهمان بکن
من عاشقم، تو عاشقی، دیگر تعارف کافی است!
#آرش_آذرپیک
در پشت باروها اگر، چنگیز یعنی اتفاق
تنها به چشم باغبان، پاییز یعنی اتفاق
فرهاد کنج بیستون، جان می کند ، اما فقط
در قلب شیرین تا ابد، پرویز یعنی اتفاق
روزی هزاران گله اسب، از پیش چشمانش گذشت
اما به چشم شاه ما، شبدیز یعنی اتفاق
ما غرقه در تکرارها، دلبسته ی پندارها
اما به چشم عاشقی، هر چیز یعنی اتفاق
ننشین کنار پنجره ، بیرون برو ،گل کن ،ببین
هر قطره از این بارش یکریز یعنی اتفاق
آن آتشی که زیر خاکستر نشسته، ناگهان
یک روز اگر شد اتفاقی تیز یعنی اتفاق
معنای سرخ واژه ها، پیش ادیب شهر نیست
بنشین فقط یعنی بمیر، برخیز یعنی اتفاق
ما خوب یا که بد شویم ، آنچه که می باید شویم
تو نیز یعنی اتفاق، من نیز یعنی اتفاق.
آرش آذرپیک
گیسو مفشان ،توبه ی ما را مشکن
چون توبه ی عاشقان به مویی بند است ..!
#سعید_بیابانکی
💟
گم کن مرا وفکر کن اصلا نبوده ام
غرقم کن وخيال کن اين من نبوده ام
اصلا بگو نديده ونشنيده ای مرا
اصلا بگو مجاز به بودن نبوده ام
دور سر تو گشته ام وپرت...هيچوقت
دلگير از مرام فلاخن نبوده ام
نشکن مرا زياد مزاحم نميشوم
تا بوده ام وبال به گردن نبوده ام
انکار کن مرا و من اقرار ميکنم
يک لحظه در تصور اين زن نبوده ام
#مهدی_فرجی
♥️