این روسری آشفته ی یک موی بلند است
آشفتگی موی تـــو دیـــوانه کـــننده سـت
بالقوّه سپید است زن اما زن ایــن شعـــر
موزون و مخیّل شده و قافیه مـند اســـت
در فــوج مــدل هـــای مدرنیتـــه هنـــوز او
ابروش کمان دارد و گیسوش کمند است
پـــرواز تـــماشـــایی مـــوهای رهـــایـــش
تصـــویرِ رهـــاکــردن یک دسته پرنده ست
دل غرق نگاهی سـت که مابینِ دو پلکش
یک قهوه ای سوخته ی خـیره کننده ست
با اخم به تشخیصِ پزشکان سرطانزاسـت
خندیـدن او عامـــل بیمـــاری قنـــد اســـت
تصویـــر دلـــش بـــا کـــمک چــشمِ مسلّح
انگار که سنگی تهِ شـیئی شکــننده ست
شاید بـه صنـــوبر نرســـد قـــامـــتش امّـــا
نسبـــت بـه میانگین همین دوره بلند است
ماه است و بـــعید است که خورشید نداند
میزان حضور و حذرش چـــند بـه چند است
#ناصر_حامدی
﷽
━━━━💠🌸💠━━━━
وقتی که غم عالم و آدم داری
بر صفحه دل #هشتگ ماتم داری
ناخوانده، پیام تو جوابش این است
مشهد...حرمِ امنِ رضا....کم داری
━━━━💠🌸💠━━━━
#سیده_نرگس_هاشم_ورزی
#چهارشنبههایامامرضایی
از روزِ ازل پرچمتان بـر بام است
جنگیدنِ با شما خیالی خام است
همپای عقاب هــــای کوهستانید
کز همتتان هــــوای ما آرام است
#علی_عدالتجو
روز نیروی هوایی مبارک باد
شبیه دستِ گرفتارِ در حنا مانده
میانِ بهمنِ کوچِ تو عشق جا مانده
تو رفته ای و به امیّدِ کشفِ روزنه ای
تمامِ قد ،نگران دست در دعا مانده
برای درک حقایق همیشه کور و کر است
کسی که عشق چشیده ست و مبتلا مانده
دوباره رخت عروسی به تن کشیده زمین
میان کوچه ی برفی دو ردّ پا مانده...
دلم به میل خودش رفته تا قدم بزند
دوباره شب شده این خیره سر کجا مانده!؟
گمان کنم که قرار و مدار و خاطره ای
میان برف دل انگیزِ کوچه ها مانده
و باز پای قرارش نشسته یخ زده است
امان ز دستِ دلِ مبتلایِ وا مانده
طبیب آمد ودید و سپس جوابش کرد
دلی که بعد تو بی رحم ،در کما مانده
#محمدجواد_منوچهری
📚گیدا
نقاره که زد غبار آهم را شست
از دل غم و رنجِ دیر گاهم را شست
وقتی که خدا را به تو دادم سوگند
باران زد و دفتر گناهم را شست
#محمدصادق_بخشی
#شاعران_آئینی
تو انعکاس من شده ای ... کوه ها هنوز
تکرار می کنند تو را در صدای من
#نجمه_زارع
.
صبح آمده و پنجره را باز کنید
از عشق بگویید و غزل ساز کنید
آبادی شعر است بیایید همه
با شعر و غزل روزِ خود آغاز کنید
#جواد_محمدی_دهنوی
با شعر، غزل، ترانه آغاز کنید
خورشید شوید وبرجهان ناز کنید
از پلک سحر نور خدامی ریزد
تا روشنی سپیده پرواز کنید
خاطره یوسفیان
دلم به یاد تو دائم بهانه میگیرد
به هر که میرسد از تو نشانه میگیرد
شبیه رشتهء تسبیح و رشتهء اشکم
بهانههای تو را دانهدانه میگیرد
به مرغ خانهبهدوشم اگر اجازه دهی
به بام عاطفهات آشیانه میگیرد
برای عشق اگرچه دلم کمی پیر است
اگر بهار تو باشی جوانه میگیرد
برای آنکه نیاید کسی به خلوت ما
دلم سراغ غمت را شبانه میگیرد
دلم هوای کسی را نمیکند دیگر
ولی به یاد تو دائم بهانه میگیرد
#زینب_نجفی
گفتی دعایم میکنی،گفتم خدا میخواهمش
گفتی نمیخواهد توام،با این عبادت کردنت😐
#تقی_سیدی